اما اگر رویکرد اندوواسکولار بتواند عملکردهای اساسی را به افراد دارای معلولیت بازگرداند و برخی از خطرات ایمنی ناشی از شکسته شدن سد خونی مغزی مانند التهاب و تشکیل بافت اسکار در مغز را به همراه نداشته باشد، چرا باید به یک رویکرد موثرتر؟ روش تهاجمی؟ نوراللینک در این مورد توضیحی ارائه نکرد، اما با توجه به… هیروبومی واتانابه که در سال 2018 تیم تحقیقات عروقی Neuralink را رهبری کرد، دلیل اصلی این تغییر وسواس در به حداکثر رساندن پهنای باند بود. واتانابه گفت: “هدف نورالینک استفاده از بیشترین تعداد الکترود و بالاترین پهنای باند ممکن است تا محصول خود را از سایر رقبا متمایز کند.”
ماسک معتقد است که ادغام یکپارچه با ماشینها میتواند ما را قادر به دستیابی به همه چیز کند. از تقویت حافظه گرفته تا بارگذاری ذهن تا دستیابی به زندگی ابدی، این فانتزی برتر ابرقهرمانی سیلیکون ولی است. به لطف ایمان او، Neuralink یک مأموریت دوگانه دارد، علاوه بر ایجاد یک رابط مغز و کامپیوتر برای بازگرداندن استقلال به افراد دارای معلولیت، به دنبال باز کردن دروازه بزرگی برای ایجاد یک انسان جدید برای آینده است.
Neuralink برای اینکه خود را از رقبای خود متمایز کند، می خواهد از بیشترین تعداد الکترود و بالاترین پهنای باند ممکن استفاده کند.
مارسلو اینکااین متخصص اخلاق اعصاب مستقر در مونیخ به Vox گفت.
Neuralink به وضوح رابط های عصبی همه کاره را تولید می کند. طبق اطلاعات من، این تنها شرکتی است که آزمایشهای بالینی را برای رابطهای عصبی کاشتهشده در مغز برنامهریزی میکند، در حالی که رسماً نشان میدهد که در حال بررسی کاربردهای غیرپزشکی این ایمپلنتها برای تقویت تواناییهای شناختی انسان است. برای ایجاد چنین فناوری، شما باید یک رابط انسان و کامپیوتر بدون درز ایجاد کنید، که ممکن است به روشهای تهاجمیتری برای ارائه پهنای باند و دقت لازم نیاز داشته باشد.
واتانابه معتقد است افزایش پهنای باند اولویت اصلی Nuralink است. زیرا هدف این ماسک ایجاد یک رابط ارتباطی یکپارچه (BCI) است که به ما امکان می دهد با هوش مصنوعی ادغام شده و قابلیت های جدیدی را در درون خود ایجاد کنیم. این چیزی است که ایلان ماسک می خواهد و طبیعی است که این شرکت نیز همین مسیر را طی کند.
به نظر نمی رسد که رویکرد داخل عروقی همان پهنای باند رویکرد تهاجمی را ارائه دهد. ممکن است چسبیدن به رگهای خونی بیخطر باشد، اما نکته منفی این است که نمیتوانید به تعداد زیادی نورون دسترسی پیدا کنید. واتانابه میگوید این بزرگترین دلیلی است که رویکرد اندوواسکولار کنار گذاشته شده است.
این نظریه ها برای تام آکسلی، مدیر عامل Synchron، یک سوال بزرگ ایجاد کرد. او می گوید:
آیا بین اهداف کوتاه مدت، بالینی و بیمار محور و هدف بلندمدت زندگی با هوش مصنوعی تعارض وجود دارد؟ من هم اینچنین فکر میکنم. مهم است که مشکل بیمار را در نظر داشته باشید و ابزار را بر اساس آن طراحی کنید. تحقیقات ما نشان میدهد که شرکت ما میتواند با کوچکتر کردن آرایههای الکترود و رسیدن به شاخههای کوچکتر درخت شریانی مغز، دسترسی به نورونها و در نتیجه پهنای باند را افزایش دهد. اما ما نیازی به آن نمی بینیم. زیرا عمق فعلی نیز پهنای باند کافی برای حل مشکلات حرکت بیمار در اختیار ما قرار می دهد.
بن راپوپورت، یک جراح مغز و اعصاب است که Neuralink را ترک کرد تا شرکت خود را راه اندازی کند میکرونورولوژی برای ایجاد می گوید:
هر بار که الکترودها به مغز نفوذ می کنند، به بافت آن آسیب می رسانند و اگر هدف کمک به بیماران فلج است، چنین استراتژی لازم نیست. من اعتقاد ندارم که نیازی به پذیرش چنین خطراتی برای بازگرداندن عملکرد گفتاری و حرکتی در بیماران مبتلا به سکته مغزی و آسیب نخاعی وجود داشته باشد. BCI می تواند بدون آسیب رساندن به مغز کار خود را به خوبی انجام دهد.
Precision معتقد است که برای دستیابی به پهنای باند بالا، نیازی به انجام اقدامات تهاجمی a la Elon Musk نیست. این شرکت رابط خود را به شکل یک غشای بسیار نازک با 1024 الکترود (دقیقاً به همان تعداد الکترود در ایمپلنت Neuralink) برای دریافت و ارسال سیگنالها از نورونهای خارج از مغز روی سطح مغز قرار داده است. . این غشاء باید از طریق سوراخی در جمجمه کاشته شود، اما مزیت آن نسبت به ایمپلنت Neuralink این است که نیازی به نفوذ به بافت مغز ندارد.
هر بار که الکترودها به مغز نفوذ می کنند، به بافت آن آسیب می رسانند
راپوپورت این روش را راه حل طلایی می نامد. زیرا قبلا در جمجمه بسیاری از بیماران کاشته شده و توانسته فعالیت های مغزی را با دقت بالایی ثبت کند. او میگوید: «یک روش بسیار ایمن و کم تهاجمی که به بافت مغز آسیب نمیرساند بهترین گزینه است. خطر آسیب به بیمار نباید با افزایش پهنای باند سیستم افزایش یابد.
اگر هدف نهایی کمک به بیماران و تلاش برای بهبود زندگی آنها بدون تحمیل خطر آسیب جبران ناپذیر به آنها باشد، راه حل Precision منطقی است. اما ماسک قبلاً نشان داده است که جاه طلب تر از هر چیز دیگری است.
یک رویکرد تهاجمی تر ممکن است مزایای قابل توجهی از نظر پهنای باند ارائه دهد، اما همچنین نگرانی های اخلاقی و ایمنی بیشتری را ایجاد می کند. Neuralink علاقه چندانی به روشهای کمتر تهاجمی نشان نمیدهد و هنوز در هیچ بیانیهای اعلام نکرده است که چگونه قصد دارد به خطرات بالای حریم خصوصی و امنیتی این روش رسیدگی کند.
بر اساس دستورالعملهای اخلاقی پژوهشی بینالمللی، اگر بتوان به همان عملکرد روشهای تهاجمی با استفاده از روشهای کمتر تهاجمی دست یافت، استفاده از فناوری تهاجمیتر از نظر اخلاقی مردود خواهد بود. آزمایشهای Neuralink روی حیوانات نشان داده است که روشهای تهاجمی میتوانند آسیب واقعی به مغز وارد کنند.
نگرانی های اخلاقی در مورد کاشت ایمپلنت های Neuralink در حیوانات
برخی از کارمندان Norallink داستان های دردناکی در مورد خوک ها و میمون های مورد استفاده در آزمایشات این شرکت تعریف می کنند و معتقدند که این حیوانات به دلیل انجام جراحی های عجولانه و تهاجمی شرکت در درد و رنج هستند و میزان مرگ و میر آنها بیشتر از رقم مورد انتظار برای چنین حیواناتی است. جراحی ها هستند.
آنها می گویند ماسک بارها گفته است که این شرکت می خواهد آزمایش های مرحله انسانی را به زودی آغاز کند، به همین دلیل است که او کارمندان را تحت فشار قرار داده است تا هر چه سریعتر تأییدیه FDA را دریافت کنند.