بررسی بازی Marvel’s Spider-Man 2 | هدیه‌ای از طرفدارها به طرفدارها


سازندگان بازی اسپایدرمن ۲ طرفدارهای پروپاقرص و دوآتشه‌ی مرد عنکبوتی هستند. امکان ندارد تیمی که عاشق قصه‌های اسپایدرمن و شخصیت‌های مختلف آن نباشد، از پس تولید چنین محصولی بربیاید. در بخش‌های مختلف این ویدیوگیم می‌توانیم درک درست آن‌ها از مرد عنکبوتی را ببینیم. اصلا همین طرفدار بودن است که باعث می‌شود سازندگان بتوانند در بسیاری از دقایق بازی Spider-Man 2 دقیقا همان‌چیزهایی را به طرفدارها بدهند که می‌خواستند.

اسپایدرمن ۲ با علاقه، شناخت و تعهد ساخته شده است. وقتی برخی از بهترین سورپرایزهای بازی از راه می‌رسند و گیمر را به وجد می‌آورند، احساس می‌کنیم که سازندگان هم در پشت صحنه موقع طراحی آن‌ها به وجد آمده‌اند. یک گیمر در این بررسی هیچ‌کدام از آن سورپرایزهای لذت‌بخش را فاش نمی‌کند، اما راجع به تاثیر عالی آن‌ها روی بازی اسپایدرمن ۲ حرف می‌زند. در ادامه می‌توانید بررسی ویدیویی بازی Marvel’s Spider-Man 2 را به تماشا بنشینید.

برای حمایت از یک گیمر لطفا در یوتیوب تماشا کنید

داستان بازی Spider-Man 2 چند ماه بعد از بازی اسپایدرمن: مایلز مورالز شروع می‌شود. حالا دیگر مدتی از همکاری جدی پیتر پارکر و مایلز مورالز می‌گذرد و هرکدام از آن‌ها دغدغه‌هایی در زندگی شخصی دارند. پیتر به‌دنبال آینده‌ی شغلی مطمئن است و دوست دارد که رابطه‌ی خود با مری جین را جدی‌تر کند. در آن سو مایلز باید انگیزه‌نامه برای ورود به دانشگاه را بنویسد؛ درحالی‌که مادر او هم نگران پسر خود شده است.

کریون شکارچی در بازی اسپایدرمن ۲ کنسول PS5

اوضاع آن‌چنان بد به نظر نمی‌رسد؛ تا اینکه پیتر و مایلز یک نبرد مفصل و ناگهانی را پشت سر می‌گذارند. آن‌ها در پایان همین مبارزه می‌فهمند که ظاهرا خطر بزرگ‌تری در راه است. درحالی‌که همه‌چیز در ابتدا به‌صورت آرام‌سوز جلو می‌رود، از جایی به بعد روایت داستان بازی سرعت می‌گیرد؛ تا اتفاقات کلیدی و هیجان‌انگیز یکی پس از دیگری رخ بدهند.

نوع شروع داستان بازی اسپایدرمن ۲ با گیم‌پلی هم تناسب دارد. چون در ابتدا به نظر می‌رسد که این دنباله فقط می‌خواهد یک تجربه‌ی صیقل‌خورده‌تر از همان گیم‌پلی قبلی را به گیمر بدهد. ولی هرچه‌قدر که جلوتر می‌رویم، لحظات غیرمنتظره‌ی بیشتری را می‌بینیم؛ تا در ساعات پایانی داستان اصلی به بخش‌هایی از تجربه برسیم که قطعا خیلی از طرفدارها برای آن‌ها رویاپردازی کرده بودند.

نتیجه این است که Marvel’s Spider-Man 2 در نیمه‌ی اول داستان اصلی شبیه یک دنباله‌ی قابل قبول و جذاب است، اما در نیمه‌ی دوم اثبات می‌کند که با یک دنباله‌ی معرکه سر و کار داریم. چون سازندگان نمی‌خواستند فقط ازطریق اتفاقات داستانی، مخاطب را شوکه کنند. آن‌ها این کار را با ارائه‌ی تجربه‌های به یاد ماندنی در گیم‌پلی هم انجام می‌دهند.

در نقاط مختلف بازی Spider-Man 2، رویکرد اینسامنیاک گیمز چیزی نبود جز اینکه نقاط قوت بازی‌های قبلی سری را تشخیص دهد، آن‌ها را نگه دارد و سپس نکات مثبت بیشتری را به تجربه‌ی کلی اضافه کند. تارزنی‌ها و حرکت روان در شهر نیویورک؟ این‌جا هم جذاب است و حالا به‌لطف پرواز در آسمان با وب وینگ شامل حرکات بیشتری می‌شود. شهر نیویورک؟ این‌جا بزرگ‌تر و پرجزئیات‌تر است. کاراکترهای دوست‌داشتنی؟ این‌جا با شخصیت‌پردازی بهتر و قابل لمس، بیش‌ازپیش گیمر را با خود همراه می‌کنند.

بخوانید  وصله بتای باز Diablo 4 زمان انتظار را برطرف می کند، مشکلات Spawn World Boss را برطرف می کند

روی هر بخشی از بازی اسپایدرمن ۲ که دست بگذارید، تلاش سازندگان برای پیشرفت و بهبود را می‌بینید. همین باعث می‌شود که حتی جدا از ست‌پیس‌ها و رویدادهای داستانی بزرگی که فراموش نمی‌کنید، روند عادی بازی در مراحل مختلف هم مخاطب را سرگرم نگه دارد.

استودیو Insomniac Games تمام تلاش خود را کرده تا گیمر از همه‌ی بخش‌های این تجربه لذت ببرد. برای نمونه به‌لطف شخصیت‌پردازی خوب کاراکترها، داستان بازی واقعا مخاطب را جلب می‌کند؛ انقدر که وقتی به یک مرحله‌ی داستانی و متمرکز روی حرف زدن با شخصیت‌های مختلف می‌رسید، عجله‌ای برای تمام کردن آن و بازگشت به خیابان‌ها ندارید. چون می‌توانید هم به خود آن‌ها و هم به ارتباطی که با یکدیگر دارند، اهمیت بدهید. در چنین شرایطی حتی شنیدن ساده‌ترین حرف‌هایی که آن‌ها به هم می‌زنند، برای مخاطب جذاب است.

درست است که بازی توجه زیادی به منبع اقتباس دارد و شامل برخی از مهم‌ترین عناصری می‌شود که داستان‌های مرد عنکبوتی را ساختند. اما برای لذت بردن از این بازی نیازی ندارید که عاشق کمیک‌ها و فیلم‌های اسپایدرمن نباشید. این شخصیت‌ها روی پای خود می‌ایستند. چون دغدغه‌ها و ترس‌های قابل لمسی دارند. آن‌ها چند جوان هستند که هرکدام با مسائلی همچون مشکلات محیط کار یا ترس از مرگ دست‌وپنجه نرم کرده‌اند. البته که این داستان پر از اِلِمان‌های تخیلی است، اما احساسات حاضر در آن کاملا انسانی و قابل لمس به نظر می‌رسند.

از میل به انتقام و تلاش برای سرکوب کردن آن تا عشق ورزیدن، احساساتی نیستند که مخصوص فضای داستان‌های ابرقهرمانی باشند. ما آن‌ها را می‌فهمیم. پس وقتی قصه از ابزارهای علمی-تخیلی برای برانگیختن احساسات کاراکترها بهره می‌برد، باز هم می‌توانیم با این قصه همراه باشیم و آن را باور کنیم.

قوس‌های شخصیتی بازی Marvel’s Spider-Man 2 و نحوه‌ی پرداختن آن به فاجعه‌ای که قدم به قدم بزرگ می‌شود، بهتر از خیلی از فیلم‌های ابرقهرمانی چند سال اخیر است. چون اتفاقات فقط باعث تخریب محیط‌های مختلف نمی‌شوند، بلکه روی زندگی شخصی کاراکترها هم تاثیر می‌گذارند. حتی یک شخصیت منفی باجذبه به اسم کریون شکارچی هم که شخصیت‌پردازی چندخطی دارد، با یک هدف مشخص و قابل فهم قدم به نیویورک گذاشته است؛ هدفی که به اندازه‌ی حضور او در در این داستان، کار خود در جلو بردن داستان انجام می‌دهد. علاوه‌بر همه‌ی این‌ها، استفاده‌ی عالی بازی از پوشش سیمبیوت و شخصیت ونوم برای بیرون کشیدن بدترین جلوه‌های انسان‌ها را داریم.

در بازی اسپایدرمن ۲ حتی ونوم هم صرفا یک هیولای بی‌شاخ‌ودم نیست. زیرا حضور قدرتمندانه‌ی او در این داستان، اصلا بی‌ارتباط به مفاهیم کلی قصه و شخصیت‌پردازی کاراکترها نیست.

قصه‌گویی در اسپایدرمن ۲ به داستان اصلی خلاصه نمی‌شود. گاهی در دل یک مرحله‌ی فرعی که هیچ انتظاری از آن ندارید، پیتر پارکر را بهتر می‌شناسید. گاهی وقتی که فقط با گشت‌وگذار در نقشه مشغول کمک به یک نفر هستید، داستان عاشقانه‌ی پراحساسی را می‌شنوید که باعث می‌شود برای مدتی به یک NPC ساده‌ی بازی فکر کنید.

بخوانید  فیلم Super Mario Bros. : هر آنچه در مورد فیلم انیمیشن نینتندو با بازی کریس پرت می دانیم

سازندگان تلاش زیادی کرده‌اند که با استفاده از داستان‌گویی به سبک‌های مختلف، اسپایدرمن ۲ را از نظر طراحی مراحل فرعی بهتر از قسمت‌های قبلی کنند. در بعضی از نقاط هم واقعا به موفقیت رسیده‌اند. حتی مأموریت‌های جانبی پرتکرار هم می‌توانند درنهایت یک جمع‌بندی داستانی قابل‌توجه داشته باشند.

بااین‌حال اگر یک عیب انکارناپذیر باشد که از اسپایدرمن سال ۲۰۱۸ به این نسخه منتقل شده، تکراری شدن چند مأموریت جانبی است. این مأموریت‌ها به خودی خود طراحی‌های جالب و حتی بعضا چالش‌برانگیزی دارند؛ مخصوصا به این خاطر که می‌توانند متمرکز روی استفاده از یکی از توانایی‌های اسپایدرمن باشند. ولی از جایی به بعد مخصوصا اگر اهل ۱۰۰ درصد کردن بازی‌های جهان-باز باشید، این نکته به چشم می‌آید که عملا در طول همه‌ی مراحل یک فعالیت جانبی، مشغول انجام کار یکسانی هستید.

اگر تیم سازنده موفق به ایجاد تنوع در بین آن‌ها می‌شد و مثلا کاری می‌کرد که آن‌ها ناگهان در چند بخش مخاطب را به شکل متفاوتی به چالش بکشند، از پس ارائه‌ی یک بازی متنوع‌تر برمی‌آمد؛ مخصوصا باتوجه‌به اینکه اسپایدرمن ۲ از جهات دیگر واقعا یک بازی متنوع است که مدام گیمر را سرگرم نگه می‌دارد. از قضا چند مرحله‌ی فرعی در بازی وجود دارند که فضاسازی جالب و خاص آن‌ها باعث می‌شود که کاملا جدا از حس‌وحال مراحل داستانی اصلی باشند. آن مراحل جذابیت خاص خود را دارند و گیمر را به هیجان می‌آورند.

از تنوع عالی لباس‌های پیتر و مایلز تا قدرت‌های گوناگون آن‌ها باعث می‌شوند که بازی چه از نظر ظاهری و چه از نظر عمق گیم‌پلی تازه بماند. بهبود سیستم کلی گیم‌پلی و قابلیت‌هایی مثل ایجاد مسیر با تار، باعث می‌شوند که بیشتر و بیشتر بتوانید همان‌طور که دل‌تان می‌خواهد، با دشمن‌ها بجنگید.

چند گجت که قدم به قدم آپدیت می‌شوند، قدرت‌های کلی مربوط‌به لباس که به شما احساس پیشرفت می‌دهند و سه درخت مهارت به‌علاوه‌ی چند قابلیت ویژه که کاری می‌کنند مدام در نبردهای اساسی از همه‌چیز استفاده کنید تا لشگری از دشمن‌ها یا یک باس قوی را شکست دهید.

خود دشمن‌ها هم عالی شده‌اند. تنوع آن‌ها واقعی است و محدود به ظاهرشان نمی‌شود. گروه‌های مختلف دشمنان، الگوهای مبارزاتی یکسانی ندارند. چون تیم سازنده اجازه نداده است که تفاوت آن‌ها به ظاهرشان خلاصه شود. در نتیجه جنس مبارزه با شکارچی‌هایی که در خدمت کریون هستند، با ایستادن در مقابل اعضای یک فرقه‌ی عجیب فرق می‌کند. بازی اجازه می‌دهد که هم نقاط قوت اسپایدرمن و هم نقاط ضعف او در نبردها را ببینید؛ تا با حساب‌وکتاب و استفاده‌ی بیشتر از قابلیت‌های مختلف به استقبال مبارزات بروید. این وسط در راستای تلاش برای اتصال بیشتر همه‌ی عناصر بازی به داستان آن، حتی برخی از خلاف‌های ساده‌ای که در نقاط مختلف شهر می‌بینید، به قصه‌ای مشخص ربط دارند و فراتر از کتک زدن چند خلافکار بی‌اهمیت هستند.

بخوانید  Sea of ​​Thieves با استقبال خوب کاربران پلی استیشن 5 مواجه شده است

اسپایدرمن ۲ به سبک چند بازی عالی که از اینسامنیاک دیده‌ایم، به کیفیت بیشتر از کمیت اهمیت می‌دهد. اصلا یکی از برگ برنده‌های این بازی همین است که می‌داند چه‌قدر باید طول بکشد و برای همین می‌تواند تازگی خود را در بسیاری از ساعات تجربه حفظ کند.

برای نمونه تعداد باس‌فایت‌های اصلی و جدی این بازی به تعداد انگشت‌های دو دست نمی‌رسد، ولی هرکدام از آن‌ها در نوع خود عالی هستند. بعضی از آن‌ها عملا سِت‌پیس‌های مفصل و گسترده‌ای محسوب می‌شوند که چندین و چند دقیقه شما را مشغول می‌کنند. گیمر در طول این دقایق صرفا مشغول جنگیدن با یک باس در یک محیط مربعی نیست. بلکه داستان می‌شنود، بعضا به مکان‌های مختلف می‌رود، تاثیر اتفاقات گوناگون روی قهرمان داستان را می‌بیند و در چند فاز، یک نبرد اساسی را پشت سر می‌گذارد. در درجات سختی Amazing به بالا، بارها مردن در طول باس‌فایت‌ها اصلا عجیب نیست.

مبارزه با باس‌های مورد بحث، از جمله نقاط قوتی است که نشان می‌دهد سازندگان با چه تعهد و علاقه‌ای این بازی را ساخته‌اند. مهم‌ترین ساعات بازی اسپایدرمن ۲ به شکلی طراحی شده‌اند که واضح است سازندگان نمی‌خواستند فقط مشتی محتوا با برند مرد عنکبوتی را به مخاطب بدهند و پول او را بگیرند. مثلا در دل یکی از همین مبارزات جذاب، موسیقی متن به قدری دردناک و تأثیرگذار بود که فضاسازی آن نبرد شدیدا برای من به یاد ماندنی شد.

صحبت پیتر پارکر با مایلز مورالز در بازی مرد عنکبوتی ۲ کنسول پلی استیشن 5 سونی

کار روی یک آی‌پی بزرگ که میلیون‌ها نفر اسم آن را شنیده‌اند، در صنعت ویدیوگیم به بازی‌سازها شانس رسیدن به موفقیت بسیار بزرگ مالی را می‌دهد. اما ما روزهایی را دیدیم که یک شرکت بزرگ یک بازی پرخرج با اسم اونجرز را ساخت و ضرر مالی داد. همین‌طور بازی‌های ابرقهرمانی پرشمار دیگری را دیدیم که اکنون به سختی وجودشان را به یاد می‌آوریم.

در دنیای امروز همه فهمیده‌اند که اسم بزرگ به‌تنهایی نمی‌توانند تضمین‌کننده‌ی موفقیت باشد. اتفاقا هر مجموعه‌ی شناخته‌شده و محبوب، تعداد زیادی طرفدار پروپاقرص دارد که با انتظارات بالا به هر اقتباس جدید نگاه می‌کنند. در چنین شرایطی قطعا بازی ساختن با کاراکترها و برندهای معروف، همان‌قدر که قدرت فراوان و فرصت‌های پرشماری را به سازندگان می‌دهد، مسئولیت سنگینی را هم به گردن آن‌ها می‌اندازد.

عرضه‌ی اسپایدرمن ۲ با این کیفیت توسط یک استودیو بازی‌سازی که آدم‌های مختلف طی سال‌های اخیر درباره‌ی سرعت منحصربه‌فرد آن در تولید و عرضه‌ی بازی‌های پرخرج AAA حرف زده‌اند، مهم‌ترین نکته درباره‌ی اینسامنیاک را ثابت می‌کند: Insomniac Games مسئولیت‌پذیر و متعهد است؛ هم نسبت به بازی‌های خود و هم نسبت به بازیکن‌های خود.

این بررسی پس از تجربه بازی روی کنسول PS5 نوشته شد

تحریریه مجله بازی یک گیمر