آخر این هفته چه فیلمی ببینیم: سفر به سینمای آلمان و مطب دکتر کالیگاری

البته فیلم کابینه دکتر کالیگاری نیز مانند دیگر انواع داستان های تخیلی بدون منبع الهام ساخته نشده است. این فیلم تحت تاثیر تئاتر بوده و در برخی قسمت ها از داستان های قدیمی مانند دیو و دلبر الهام گرفته شده است. اما قرار نیست فیلم‌ها برای اصلی و خاص بودن، بدون الهام باشند.

داستان در مورد یک فرد تشنه قدرت، وحشیگری و جنون او برای یافتن شهرهای پر از طلا در قلب جنگل های آمازون است. دوربین دستی در مرکز روایت خود با ماهیت عجیب شخصیت‌ها مداخله می‌کند و مواجهه آن‌ها با چالش‌های مختلف را به تصویر می‌کشد. هرتزوگ فیلم را طوری ساخته است که در بعضی قسمت‌ها احساس می‌کنیم هیچ داستانی برای گفتن و بازیگری در اینجا وجود ندارد، اما ما فیلم‌هایی را که چند صد سال پیش از این افراد ضبط شده است تماشا می‌کنیم. در همین حال، یکی از تکان دهنده ترین سکانس های فیلم با شکستن دیوار چهارم توسط بازیگر به اوج می رسد. وقتی مستقیم به دوربین نگاه می کند (بخوانید مخاطب).

سکانس های خونین و بسیار خشن زیادی در فیلم همه ساکت در جبهه غربی وجود دارد. خواه بریدن گردن یک مرد با چنگال باشد یا انداختن گل به گلوی یک سرباز مجروح برای ساکت کردن او. اما در میان این همه جلوه های واقعی و زشت جنگ، در ترسناک ترین سکانس فیلم، فقط مدرسه چند جوان آلمانی را می بینیم.

ژانر فیلم ترسناک مدیون مطب دکتر کالیگاری است. صرفا – فقط.

همانطور که می پرند، موسیقی متن عالی فیلم وحشت قریب الوقوع را اعلام می کند. رونق! رونق! رونق! فیلم هم این وحشت را نشان می دهد. همه آرام در جبهه غربی یک فیلم بلند آلمانی است دانیل برول اینجاست که جنگ بین آلمان و فرانسه را می بینید. به دلیل خشونت برهنه اثر، فقط مخاطبان بالغ می توانند آن را مشاهده کنند.

بین زمان پخش اولین و آخرین اثر انتخاب شده برای این مقاله مقدماتی فیلم، 102 سال تفاوت وجود دارد. با این حال، همه آنها متعلق به سینمای آلمان هستند.

بخوانید  Découvrez la version démo de Final Fantasy 16 Tout sur le nouveau Final Fantasy

کابینه دکتر کالیگاری (فیلم کابینه دکتر کالیگاری)

کابینه دکتر کالیگاری (1920)

اولین کتابی که در شماره 293 از مجموعه مقالات «این آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» منتشر شد. به معنای واقعی کلمه، شایسته دریافت صفت جریان ساز است. چون تعداد فیلم هایی که مستقیم یا غیرمستقیم تحت تاثیر آن قرار گرفته اند احتمالا قابل شمارش نیست.

فیلم آلمانی آلیس در شهرها به کارگردانی ویم وندرس

آلیس در شهرها (1974)

ویم وندرس در حال همراهی روزنامه نگار با دختر 9 ساله.

سرود می خوانند. با خوشحالی راه می روند. ظاهرا قرار است اردویی در پاریس برگزار شود و همه دعوت شوند. تماشای حماقت، کودکانه و نادانی آنها، افکار عمومی را می ترساند. قبل از اینکه به میدان نبرد برسند و ببینند که جنگ چگونه همه چیز و همه را نابود می کند، ما از دیدن شادی آنها می ترسیم. ببینید چطور روح و روان یک پسر جوان آنقدر بازی می شود که رضایت پدرش را جعل می کند تا فرصت شرکت در این سفر باورنکردنی را از دست ندهد.

فیلیپ، مانند بسیاری دیگر از شخصیت‌های فیلم‌های ویم وندرس، قبل از رسیدن به مقصدی دقیق، باید همراهی در سفر پیدا کند. برخی از مردم دنیا را با همراهی سایر مسافران بهتر می بینند. آنها بهتر می فهمند که از کجا آمده اند و به کجا می روند.

آلمان بدون شک نقشی برجسته در تاریخ سینما دارد. از زمانی که اکسپرسیونیسم سینمای کشور را غنی کرد، آلمان از فیلمسازان تأثیرگذار بسیاری استقبال کرد. البته در طول زمان کارگردانان این کشور انواع مختلفی از داستان گویی سینمایی را آورده اند. در نتیجه اکنون که به دنیای فیلم های آلمانی در خور توجه نگاه می کنیم، آثار متفاوتی از دوران های مختلف را می بینیم. نه فقط یک سری فیلم خاص که در یک قسمت از داستان گیر کرده اند.

وقتی وندرس می خواهد ما را با این مسافر در سکانس اول فیلم آشنا کند، ابتدا یک هواپیما را در آسمان نشان می دهد. سپس فرود می آید تا به ساحل برسد. در نهایت شخصیت اصلی داستان را برای اولین بار در زیر اسکله می بینیم. جالب اینجاست که فیلم در واقع از زمانی شروع می شود که او به زور از ماشینش پیاده می شود و به سمت فرودگاه می رود. او سعی می کند بلیطی بخرد تا با هواپیما به آلمان برگردد. به امید اینکه کار نیمه تمام خود را در آنجا به پایان برساند.

بخوانید  مهم ترین بازی های بهمن 1402 که نمی توانید از دست بدهید

پسر جوان آلمانی با کراوات در فیلم سال 2022 همه آرام در جبهه غربی

همه آرام در جبهه غربی (2022)

این اثر درخشان از فیلم صامت، خوشبختانه با گذشت زمان، نسخه‌های باکیفیت‌تر در اختیار علاقه‌مندان به سینما قرار گرفت، فیلم را به‌عنوان یک رسانه هنری جدید پذیرفت و موفق شد تجربه‌ای ماندگار را برای مخاطبان خلق کند. معماری دقیق و وهم انگیزی که دنیای فیلم را از دنیای عادی جدا می کند، با مضامین فیلمنامه گره خورده است. بازیگران نقش خود را بازی می کنند و حرکات خود را با این حالات تنظیم می کنند تا چشمان ما باور کند که شخصیت ها در این دنیای پیچیده وحشتناک گرفتار شده اند.

پسرهایی که هیچ شناختی از دنیا ندارند، جیغ می زنند و بالا و پایین می پرند. آنها فوق العاده خوشحال هستند. حتی بزرگان تحصیل کرده و سخت گیر هم به آنها می گویند که باید به خود افتخار کنند. آنها از خوشحالی جیغ می کشند تا نشان دهند که چقدر از اینکه در این زمان به دنیا آمده اند سپاسگزار هستند. چقدر خوشحالند که در دوران جوانی افتخار رفتن به جبهه غرب را در جنگ جهانی اول داشتند.

مطب دکتر کالیگاری با استفاده از ترفندهای داستانی، تصاویر خاص و بالا بردن دست مردم شجاعت مثال زدنی از خود نشان می دهد. بسیاری از عناصر روایی که اکنون در آن زمان مرسوم بود، به روش‌های غیر متعارف در کابینه دکتر کالیگاری استفاده می‌شدند. این فیلم در آن زمان مخاطبان را مسحور خود کرد. اگرچه در پشت صحنه، سازندگان آن قدر با محدودیت های تکنولوژی دست و پنجه نرم می کردند که مجبور می شدند سایه ها را با نقاشی روی دیوار بکشند.

بخوانید  Helldivers 2 به زودی می تواند Mechs قابل بازی اضافه کند

این حقیقت که ورنر هرتزوگ او به عنوان یکی از استادان معاصر دنیای مستند شناخته می شود و فیلم های غیر مستند او نیز تحت تاثیر قرار گرفتند. چون گاهی در فیلم های او سطحی از اعتبار می بینید که معمولاً جایی در سینمای داستانی ندارد. اگر فیلم Aguirre, The Wrath of God را در مقابل مخاطبان عادی قرار دهید که اخبار مربوط به فیلم را نادیده می گیرند و می گویند ثانیه به ثانیه بر اساس رویدادهای واقعی است، احتمالا شما را باور خواهند کرد. اگرچه هرتزوگ هنگام نوشتن فیلمنامه از تغییر جزئیات و استفاده از قوه تخیل خود برای پرکردن خلأهای داستان واقعی ابایی نداشت.

فیلم آلمانی آگویر، خشم خدا به کارگردانی ورنر هرتزوگ

آگویر، خشم خدا (1972)

این سردرگمی در رفتار او نیز نمود پیدا می کند. او یک دوربین دارد. او همچنین عکس های زیادی می گیرد. اما او یک عکاس حرفه ای نیست. عکس‌ها را طوری ذخیره می‌کند که گویی به آن‌ها نیازی نیست. در عین حال به آنها اهمیت می دهد. او زندگی را طوری جلو می برد که گویی غیرضروری است. اما گاهی عصبانی می شود چون زندگی خوب پیش نمی رود. وقتی تلویزیون متل خوب کار نمی کند، در وهله اول اهمیتی نمی دهد. اما بعد از مدتی بلند می شود و تلویزیون را می شکند.

در 18 دقیقه ابتدایی فیلم جاده ای آلیس در شهرها خبری از مبدا و مقصد نیست. ما دقیقا نمی دانیم که شخصیت از کجا آمده است، به دنبال چه چیزی است و به کجا می رود. ما فقط مرد را می بینیم که بین پمپ بنزین، جاده و متل در حال حرکت است. او هنوز در راه است، اما به نظر می رسد هرگز به مقصد خود نمی رسد.

تحریریه مجله بازی یک گیمر