فیلمی برای اندیشیدن، فیلمی برای لذت بردن، فیلمی برای نگاه کردن به واقعیت های زندگی و فیلمی برای گیج شدن.
در شماره 297 از “چه فیلمی باید این آخر هفته تماشا کنید؟” قبل از هر کار دیگری با یک فیلم ساخته شده است رابرت آلتمن شما رو به رو می شوید خودش می گوید که فکر انجام کار در خواب به ذهنش رسیده است. با این حال، بسیاری از افرادی که به این نوع سینمای تجربی علاقه دارند و از تماشای تلفیق واقعیت و فانتزی در یکدیگر لذت می برند، تصور می کنند که رویای آلتمن تحت تأثیر پرسونا به کارگردانی بوده است. اینگمار برگمان بودن.
پس از فیلم مذکور، با دو فیلم دیگر روبرو هستیم که به شخصیت های زن نیز می پردازند. با محوریت دخترانی که درگیر پاسخگویی به تمام چالش های تعیین شده در مسیر زندگی هستند.
پس از همه اینها، شما یک فیلم علمی تخیلی مستقل دریافت می کنید که به معنای واقعی کلمه “ایندی” در نظر گرفته می شود. فیلمی که با هزینه ای حدود 7000 دلار تولید شد و جایزه جشنواره فیلم ساندنس را از آن خود کرد.
سه زن (1977)
علاقه مندان به سینما که سخنان رابرت آلتمن در مورد سینمای تخیلی را شنیده یا خوانده اند، به خوبی می دانند که او طرفدار زیادی از روایت مستقیم نبود. او میخواست فیلمهایی بسازد که لزوماً داستان خاصی خلق نمیکنند، بلکه دنیایی تخیلی را خلق میکنند. تا مخاطبان به عنوان یک تجربه سینمایی از تماشای فیلم و شاید یافتن چیزی وارد آن دنیا شوند.
مخاطبان مختلف برداشت های زیادی از فیلم سه زن دارند. از یک سو، می توان آن را به عنوان نمایشی از تأثیر قوی انسان ها بر یکدیگر دانست. همچنین خوانشی از فیلم وجود دارد که سه شخصیت اصلی را کاملاً در هم تنیده میبیند. آنها لزوماً افراد متفاوتی نیستند، اما می توانند سه تجلی از یک فرد یا یک فرد در سه مرحله مختلف زندگی باشند.
پاراگراف بالا به هیچ وجه فیلم سه زن را خراب نمی کند. زیرا تجربه سینمایی ارائه شده توسط آلتمن بسیار فراتر از چند سناریو است. صرف خواندن یک نسخه کوتاه از یک برداشت از چنین فیلمی جایگزین گم شدن در دنیای آن نمی شود.
سه زن از مخاطبانش انتظار دارد که شخصیت ها را منعکس کنند و با آنها سفر کنند. آنها مانند شخصیت های یک نقاشی عجیب هستند که ما به آنها نگاه می کنیم و به طور غیرقابل توضیحی حقایق زندگی را به خود یادآوری می کنیم.
خانم ها و آقایان، نقاط افسانه (1982)
نحوه برخورد هر فرد با غم و اندوه می تواند برای دیگران عجیب باشد. در این میان، ما انسان ها آنقدر در محاصره افکار و باورهای متنوع هستیم که اغلب برای فرار از فشار احساسات به یکی پناه می بریم. اما انتخاب با ماست. خانمها و آقایان، نقاط شگفتانگیز میگویند که آنچه را که انتخاب میکنید و جایی که برای پیشرفت در زندگی میروید به هیچ کس دیگری ربطی ندارد. با توجه به اینکه دیگران نمی توانند خود را صاحب افکار و رفتار او بدانند.
برای کسانی که جنبههای مختلف سبک زندگی و ایدههای پانک را دوست دارند، و آثار هنری قانونشکن که از قلب او سرچشمه میگیرد، خانمها و آقایان، نقاط افسانهای داستان دختری را روایت میکند که هویت واقعی خود را مییابد و با هزاران نور میدرخشد. با کنار گذاشتن همه انتظارات از او و به چالش کشیدن تمام کلیشه هایی که جامعه برای او تعریف می کند. اما زندگی یک جنگ بی پایان است. در نتیجه، او حتی در زندگی جدید شجاع خود به چالش کشیده می شود.
برای کسانی که به موسیقی و تغییرات آن در دوران معاصر اهمیت میدهند، خانمها و آقایان، The Fabulous Stains تصویری جالب از دورانی است که بر ذائقه موسیقی بسیاری تأثیر گذاشته است.
روزت (1999)
شاید نام برادران داشتن چند بار آن را شنیده اید؟ بهترین راه برای شناخت سینمای آنها دیدن فیلم روزتا است. دوربین در این فیلم هرگز از حرکت باز نمی ایستد و پیوسته تلاش بی امان روزتا برای رهایی از زندگی را به تصویر می کشد. او دختر بدهکار نیست، اما خیلی ها به او بدهکار هستند.
روزتا یکی از آن شخصیت هایی است که خشم دنیای اطرافش قابل درک است. ما با او عصبانی می شویم. از بین تمام افرادی که همه می گویند، بهتر است با آنها کاملاً رفتار کنید.
صادقانه بگویم، قضاوت درباره روزتا در ابتدای فیلم کار سختی نیست. او واکنشهای شدیدی نشان میدهد و این باعث میشود بیشتر رنج بکشد. زمانی که مجبور می شود محل کارش را ترک کند و مادرش او را به آب می اندازد. اما وقتی آسیبپذیری مطلق او را در سکانسهای دلخراش میبینیم و ناتوانی روزتا در رقصیدن یا ابراز محبت را مشاهده میکنیم، قضاوتها به آرامی سقوط میکنند. ما بیشتر می فهمیم. بیشتر قبول داریم ما به خصوص به یاد داریم که یک دختر جوان 17 ساله نباید در چنین موقعیتی قرار می گرفت که کسی به خود اجازه می داد رفتار و عصبانیت او را قضاوت کند.
Primer (2004)
سندی ماندگار برای اثبات اینکه سینمای علمی تخیلی برده بودجه های کلان نیست. نه اینکه استفاده از پول زیاد برای ساخت فیلم های اکشن علمی تخیلی اشکالی ندارد، اما ماهیت این نوع داستان سرایی به طراحی صحنه و جلوه های ویژه گران قیمت بستگی ندارد. رایانه های سنگین. Primer با قیمت 7000 دلار ساخته شد و تقریباً 100 برابر بودجه آن به ارمغان آورد. با این حال، گاهی اوقات مقالات و ویدیوهای جدیدی وجود دارد که آن را عمیقاً بررسی می کند. برای چی؟ چون تعداد افرادی که بعد از دیدن این اثر می خواهند بدانند دقیقا در انتهای داستان چه اتفاقی افتاده است اصلا کم نیست.
مانند بسیاری دیگر از فیلم های سفر در زمان، پرایمر مانورهای زیادی را با دستگاهی که برای انجام این کار ایجاد شده انجام می دهد. چون داستان با توجه به توانایی های او و نوع اجرای او پیش می رود.
برخلاف بسیاری از آثار پر زرق و برق، پرایمر یک وسیله سفر در زمان را با محدودیت های فراوان به ما ارائه می دهد. فقط اقلامی را می توان با او به گذشته برگرداند که در محفظه او قرار می گیرند. برای انجام سفر در زمان، جسم باید مدت زمان قابل توجهی در داخل ظرف باشد. در واقع، هر جسمی که در داخل دستگاه قرار میگیرد احتمالاً میتواند آنقدر در زمان به عقب برگردد که به لحظه روشن شدن دستگاه برسد.
وقتی این قوانین و محدودیتها در اذهان عمومی جای میگیرد، وقت آن است که اتفاقات عجیبی بیفتد. اتفاقاتی که قابلیت های محدود این دستگاه برای ایجاد آن کافی نیست. اینجا جایی است که روی صندلی جلو می روید تا به صفحه نمایش نزدیک شوید.