اما چیزی که گیم پلی بازی را آزاردهنده تر می کند، باگ های زیاد بازی است، این باگ ها به خصوص در زمان راه اندازی آزاردهنده هستند تا جایی که مجبور شدم به طور کامل از بازی خارج شده و چندین بار دوباره وارد بازی شوم. به طور کلی، این باگ ها می توانند از حرکت و مرگ ناگهانی شخصیت جلوگیری کنند یا ممکن است نتوانید روی یک آیتم کلیک کنید یا از یک آیتم برای مبارزه با دشمنان استفاده کنید. این باعث میشود که نبردهای هیولاها بیش از حد خستهکنندهتر از حد تصور شود، و اگر نمیتوانید به سرعت از مکانی فرار کنید و مثلاً توسط یک حشره گرفتار شوید، راهی جز ضرب و شتم برای فرار ندارید.
این بازی بر روی Xbox Series X تست شده است.
البته این مشکل همچنان رو به بهبود خواهد بود و در سومین اکشن بازی در نهایت شاهد تغییر در این مشکل هستیم. دقیقاً مشخص نیست که چرا در وسط بازی، روند بازی چه از نظر داستان و چه از نظر پیشرفت کلی، اینقدر احمقانه و نامشخص می شود. موضوع دیگر گیم پلی بازی است. این مشکل به خصوص در ابتدای کار، زمانی که پرش شخصیت می تواند دردسرساز شود و مثلاً به طور تصادفی به دره ای سقوط کنیم یا شاهد مرگ ناگهانی او باشیم، به چشم می آید.
جستجو در دنیای بازی پاداش خوبی دارد و بازیکن با جست و جو و جست و جو در دنیای بازی می تواند آیتم های زیادی را پیدا کند و تجهیزات خود را ارتقا دهد و حتی قدرت های بیشتری به دست آورد. اما نکته ای که کمی به این تجربه لطمه می زند، حماقت روند بازی است، در واقع روند بازی به گونه ای است که پس از اتمام یک مرحله، مانند کشتن یک باس فایت یا یافتن یک آیتم خاص، بازیکن مطمئن نیست که آیا او باید به راه خود ادامه دهد یا به عمارت فاکس برگردد تا یک تلاش جدید دریافت کند.
همه چیز به خصوص در ابتدا خوب به نظر می رسد و The Last Case of Benedict Fox با شروع خوب و مرموز خود بازیکن را به خود جذب می کند اما مشکلات بازی خیلی زود آشکار می شوند. اولین مشکل بازی روند احمقانه و مبهم آن است. بازیهای Metroidvinia عموماً به این دلیل شناخته میشوند که بازیکن باید راه خود را با جستجو در محیط پیدا کند و این در مورد این بازی نیز صادق است، اما بخشی که به این تجربه آسیب میزند، تار شدن پیشرفت بازیکن در بازی است.
معماها و ترکیب آنها با دنیای بازی به نقطه قوت The Last Case of Benedict Fox تبدیل شد
در هر صورت، به طور کلی، بازی چالش زیادی برای بازیکن ایجاد نمی کند، جز اینکه او باید راه خود را در جهان خود پیدا کند. البته سازندگان با تنظیم درجه سختی این مشکل را تا حد زیادی حل کردند و اگر فکر می کنید بازی برای شما آسان است یا به چالش بیشتری نیاز دارید، حتی می توانید با یک ضربه، گزینه کشته شدن را انتخاب کنید. البته قسمت تنظیمات سختی بازی می تواند یکی از جنبه های جالب و حتی مثبت بازی باشد، علاقه ای به حل پازل ندارید، می توانید پس از یافتن اشیا، گزینه ای را برای حل خودکار معماها انتخاب کنید.
Last Case of Benedict Fox با شروع خوب و مرموز خود بازیکنان را به خود جذب می کند، اما مشکلات بازی خیلی سریع آشکار می شود.
بازی در اوایل ایده های جالبی را آشکار می کند. شما باید به دنیاها سفر کنید و با دشمنانی که از هیولاها و دنیاهای لاوکرافت الهام گرفته شده اند، روبرو شوید، در حالی که در دنیای زیرین جستجو کنید و اسرار گذشته خانواده فاکس را کشف کنید، اسرار خانه را کشف و حل کنید. در این میان شخصیت بندیکت فاکس در طول بازی قدرت های زیادی به دست می آورد که به پیشرفت در بازی کمک می کند.
در کل بازی The Last Case of Benedict Fox با اینکه داستان خوبی با باس فایت ها و پازل های بسیار خوبی دارد اما از پتانسیل خود به درستی استفاده نکرد. بازی مشکلاتی در نحوه روایت داستان دارد و ممکن است در اواسط بازی با جریان داستان و حماقت آن بازیکن را دلسرد کند و همچنین ممکن است گیم پلی بازی به خصوص در ابتدای بازی خسته کننده باشد. ; اگرچه این مشکل در قسمت آخر تا حد زیادی برطرف شد، اما باگ های بازی همچنان می توانند بسیار آزاردهنده باشند، اگرچه این مشکلات با آپدیت های بازی کمتر شده است.در مجموع، این بازی یک بازی خوب Metroidvinia است، اما نمی تواند به خوبی بازی های عالی را برآورده کند. این ژانر
اما از سوی دیگر، طراحی آخرین مورد باس فایت های بندیکت فاکس به یکی از نقاط قوت بازی تبدیل شد، اگرچه تعداد باس فایت ها می توانست متنوع تر باشد، اما مبارزه با هر کدام با دیگری متفاوت است و شما. قرار نیست هر باس فایتی را فقط با مبارزه با آن از بین ببرید. این نکته به ما این امکان را می دهد که نه تنها تنوع خوبی را ببینیم، بلکه بازیکن در هر بخش با چالش متفاوتی روبرو خواهد شد و نه تنها با تجربه های قبلی با آنها روبرو خواهد شد. در حالی که برخی از باس فایت ها ممکن است از نظر طراحی کمی ساده به نظر برسند، اما در مجموع کیفیت بالایی دارند و متنوع هستند، که ما را برای مبارزه با هر یک از آنها هیجان زده می کند.
اما همانطور که قبلاً گفتم، حماقت پیشروی داستان حتی روی خط داستانی بازی نیز تأثیر گذاشته و باعث می شود که احساس کنیم داستان بازی کمی احمقانه است. البته به طور کلی در پایان بازی می توان این احساس را به بازیکن داد که روند کار برای رسیدن به نقطه پایانی کمی عجله دارد. اما در کل داستان بازی یکی از نقاط قوت و مثبت است و در طول روند داستان شاهد پیچش های خوبی هستیم. حتی بازی The Last Case of Benedict Fox هم زمینه مناسبی برای ادامه داستان در پایان ایجاد کرد.
یا حتی ویژگی جاودانه بودن شخصیت بازی وجود دارد. در کل دادن انتخاب و گزینه به بازیکن چیز خیلی منفی نیست و علاوه بر این باعث می شود افراد بیشتری جذب بازی شوند البته حتی اگر بتوانید بازی را بسیار آسان و ساده کنید باز هم باید در آن جستجو کنید. دنیای بازی و فقط جاده ها و علائم به شما نشان داده می شود. اما داستان بازی The Last Case of Benedict Fox یکی از نکات مثبت بازی است که تا حدی تحت تاثیر روند بازی قرار گرفته است و در کل با داستان اسرارآمیزی طرف هستیم که بسیاری از حقایق کم کم آشکار می شوند. .
دومین پاداشی که با کشتن هیولاها به دست می آید، جوهر نام دارد که باید از آن برای به دست آوردن قدرت های ماورایی بندیکت مانند توانایی پرش بالاتر یا بهبود سیستم دفاعی استفاده کرد. نکته مهم در مورد جوهرها این است که باید آن را در نزدیکترین لنگر (مکانی که می توانید به آن تله پورت کنید) قبل از مرگ یا تله پورت به مکان دیگری ذخیره کنید. درست است که The Last Case of Benedict Fox با وجود فضای ماورایی و نسبتاً خزنده آن چندان ترسناک نیست، اما چنین چیزی که می تواند منجر به از دست دادن یک جایزه گرانبها شود دشوار و استرس زا است.
بازی آخرین مورد بندیکت فاکس ایده های جذاب خود را با دنیاها و هیولاهای لاوکرافت ترکیب می کند، اما چقدر خوب است؟