ارائه سریال بازیگران آهنگسازی نوید محمدزاده و احمد مهرانفر

تلاش این دو بازیگر برای کسب درآمد، حتی زمانی که صاحب ملک می خواهد آنها را دور بیندازد، درهای آنها را به روی ماجراها و بازی های جدید باز می کند. سکانس پایانی قسمت اول که علی و مرتضی برای ایفای نقشی جدید وارد ویلایی بزرگ و مجلل در لواسان می شوند، احتمالا یکی از همین بازی هاست. باید منتظر ماند و دید جاویدی برای ما چه تدارک دیده است. اگرچه من شخصاً فیلم های قبلی جاویدی را دوست ندارم و آنها را فیلم های خوبی نمی دانم – به دلایلی که به فیلمنامه برمی گردد – و فیلمنامه. آفتاب به نظر من زیاد جالب نبود اما منتظر قسمت های بعدی هستم بازیگر من خواهم ماند. با این امید که این بار بتواند از پس موقعیت های جذابی که ایجاد می کند، برآید.

کسی که احساسات برهنه تر و برون گراتری دارد. این مشکل را در سکانس سپردن تلفن همراه به سارا (نیاستی) هم می بینیم. جایی که مرتضی می گوید گاهی اشتباه می کند و رفتار تند نشان می دهد. از طرفی علی (محمدزاده) ساکت تر است و فقط در مواقع لزوم صحبت می کند. علاوه بر این، به نظر می رسد که او یک شخص حقوقی است. نصیحتی که در پایان برنامه به پسر می دهد و شکلک هایی که می کند تا دختر کوچک داخل ماشین گریه و خندیدن را متوقف کند، گواه این موضوع است.

آنچه در تمام سکانس‌ها از نظر نوع روایی مشاهده می‌کنیم، استفاده از عنصر غافلگیری یا چرخشی است که در حوادث رخ می‌دهد. جدا از اولین صحنه ای که مطرح شد، در سکانس بعدی (عطرسازی) ابتدا سارا را در حال هدیه دادن و آشتی دادن او با مرتضی می بینیم. اما اتفاقی که می افتد این است که آقای صمدی (برق) هم از سارا خوشش می آید و از او خواستگاری می کند.

داستان این بازیگر درباره دو بازیگر زیر سن قانونی تئاتر است. دو بازیگری که هنوز کار زیادی نکرده اند و پول در می آورند و برای بازی در رویدادها یا اجراهای کوچک وقت می گذارند.

این شات متحرک آغاز یک سکانس نسبتا طولانی است که کارکردهای مختلفی دارد. دو ماشین در کنار جاده توقف کردند تا لاستیک یکی از آنها را عوض کنند. در همین حین مسافران در حال تفریح ​​هستند اما یکی از آنها نگران خوابگردهایی است که ممکن است بیایند و مزاحم آنها شوند. به همین ترتیب اتفاق می افتد. دو نفر موتور سوار به سمت من می آیند و همه از ماشین ها پیاده می شوند. آنها با رفتارهایی که مسافران را می ترسانند، در واقع صحنه را برای لحظه ای مهم آماده می کنند. آنها همه را بین دو ماشین جمع می کنند، به پسر نگران می گویند که زانو بزند و ناگهان آهنگی می گذارند که معمولاً برای پسر و دختری که قرار است از او خواستگاری شود معنای خاصی دارد.

بخوانید  شایعه راه اندازی مجدد فرآیند توسعه Fable دروغ است

داستان این نمایش هم همان است که علی و مرتضی در تئاتر تمرین می کنند. یک نویسنده رمان های هیجان انگیز و معمایی با معشوق جدید همسرش ملاقاتی ترتیب می دهد تا با او صحبت کند و احتمالاً به او پیشنهاد می دهد که جواهرات او را قبل از ازدواج با او بدزدد. چیزی که عاشق را به بازی های پیچیده و عجیب می کشاند. در مورد کلان، بازیگر همچنین تا حدودی از همین ایده الهام گرفته شده است.

احمد مهرانفر و نوید محمدزاده در سریال بازیگر

تلاش این دو بازیگر برای کسب درآمد، حتی زمانی که صاحب ملک می خواهد آنها را دور بیندازد، درهای آنها را به روی ماجراها و بازی های جدید باز می کند.

تمرین در تئاتر در سریال بازیگران

روایت بازیگر آنها دو بازیگر کوچک تئاتر هستند. دو بازیگری که هنوز کار زیادی نداشته اند و با بازی در رویدادها یا اجراهای کوچک درآمد کسب می کنند. این دو در یک تئاتر قدیمی زندگی می کنند. وقتی متوجه می‌شوند که صاحب ملک می‌خواهد آن را خراب کند و باید با دست خالی حرکت کنند، زندگی آنها تغییر می‌کند.

در یک شات از سکانس تمرین تئاتر نیز شاهد نمایشی به نام هستیم بازیگر که بر اساس بازی ساخته شده است بازرس نوشته آنتونی شفر شیفر (متوفی 2001) نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس انگلیسی و نمایشنامه بود بازرس در سال 1970 کشیده شد. نمایشنامه ای که بعدها منبع سه اقتباس سینمایی شد.

سپس داستان قسمت اول فاش خواهد شد.

نیما جاویدی پس از تجربه کارگردانی دو فیلم بلند ملبورن (1392) و هندی (2017) و همکاری در نگارش فیلمنامه آفتاب (1398 با مجید مجیدی) و موفقیت هایی که پس از این سه تجربه به دست آورد، اکنون با جدیدترین اثر خود به خانه های مردم می رود. سریال بازیگر که بازیگران و چهره های سرشناسی را در لیست بازیگران خود دارد، پنجشنبه صبح از طریق نماوا و فیلمو به صورت همزمان پخش می شود. پس از تجربه موفق همکاری جاویدی با نوید محمدزاده در سرخپوست، این دومین همکاری این دو هنرمند است. محمدزاده یکی از دو نقش اصلی سریال را بر عهده دارد و بازیگر نقش احمد مهرانفر است. از دیگر بازیگرانی که در این سریال به ایفای نقش می پردازند می توان به هومن برکنورد، سها نیاستی، هستی مهدوی فر، هانیه طوسلی، گلاره عباسی و مهرآوه شریفی نیا اشاره کرد.

بخوانید  سیستم مورد نیاز بازی Forspoken

آنچه در تمام سکانس‌ها از نظر نوع روایی مشاهده می‌کنیم، استفاده از عنصر غافلگیری یا چرخشی است که در حوادث رخ می‌دهد. این تکنیکی است که جاویدی در تمام سکانس‌ها برای حفظ یا افزایش جذابیت روایی برای مخاطب اجرا کرده است.

در سکانس بعدی (تمرین در سالن) در حالی که دو بازیگر در حال تمرین یک نمایش هستند و در ظاهر همه چیز خوب و آرام به نظر می رسد، ناگهان یک اغتشاش شرافتمندانه و حوادث تخریب اموال و ظهور این دو رخ می دهد. بازیگران مداخله کنند بعدها در صحنه سرقت از عطاری باز هم با این تغییر وضعیت مواجه می شویم. در حالی که به نظر می رسد همه چیز خوب پیش می رود و نقشه به درستی و دقیق اجرا می شود، ناگهان حادثه دوربین مداربسته رخ می دهد و دوباره شخصیت ها را در موقعیتی کاملاً در تضاد با وضعیت قبلی خود قرار می دهد. این تکنیکی است که جاویدی در تمام سکانس‌ها برای حفظ یا افزایش جذابیت روایی برای مخاطب اجرا کرده است.

اجرای قسمت اول نیز راضی کننده است. به نظر می رسد هر دو بازیگر در نقش خود موفق هستند – البته محمدزاده از مهرانفر بهتر است – و کارگردانی، فیلمبرداری و تدوین در سطح خوبی است – فقط می توان گفت ای کاش گاهی از موسیقی کمتر استفاده می شد. تصویربردار این سریال سید مرتضی نجفی است که پیش از این توانسته بود فیلمبرداری کند. تومان (مرتضی فرشباف، 1397) و روشن (روح الله حجازی، 2018) و آره (مهدی جعفری، ۱۳۹۸) دو سال متوالی برنده سیمرغ بلورین بهترین تدوین جشنواره فیلم فجر شد. تدوین نیز توسط عماد خدابخش انجام شد که اوایل امسال به عنوان ویراستار آثار آیدا پناهنده نامی برای خود دست و پا کرد.TT) و ارسلان امیری (زالاوا) دیده بودیم.

بخوانید  Fortnite X Nike Collab کالاهای واقعی را با لوازم آرایشی درون بازی ارائه می دهد

پخش یکی از مورد انتظارترین سریال های آماده سازی شبکه خانگی چند روزی است که کلید خورده است: بازیگر، به نویسندگی و کارگردانی نیما جاویدی با داستانی جذاب و بازیگرانی توانا. با یک گیمر همراه باشید.

خود این شکلک ها نیز مهم هستند. سکانسی که لایه ای به حساب می آید و نقش برجسته ای در روایت ندارد، به این ترتیب فرصتی برای جاویدی می شود تا بخشی از بار شخصیت پردازی شخصیت علی را به دوش بکشد. که این سکانس را تا حدودی مهم می کند.

دزدی در عطرسازی در سریال بازیگر

به این ترتیب جاویدی بازیگری خود را آغاز می کند. با سکانسی که علاوه بر روایت یک داستان کوتاه جذاب و غافلگیرکننده، با تنش و تعلیقی که در کنار هم وجود دارد و مخاطب را درگیر خود می کند، شخصیت های اصلی را نیز به مخاطب معرفی می کند. دو کمدین که با انجام مثلاً نقش ها و نمایش های گاه و بیگاه و کوچک امرار معاش می کنند. همچنین جزئیاتی وجود دارد که بر شخصیت پردازی این دو تأکید می کند. خشونت نمایشی که مرتضی (مهرانفر) در نقش خود انجام می دهد و همچنین رقصی که در پایان نمایش با مسافران انجام می دهد، نمایشی از شخصیت اوست.

فیلم با نقل قولی از ویلیام شکسپیر شروع می شود. عبارتی بیانگر این واقعیت است که همه انسان ها بازیگر هستند و به ناچار نقش های زیادی را در زندگی خود ایفا می کنند. عکس با عکسی از یک جاده خلوت شروع می شود، احتمالاً جایی نزدیک دریاچه نمک قم. در پیش زمینه، صخره ای است که آفتاب پرست از آن بالا می رود و از آن عبور می کند. احتمالا نمادی برای نشان دادن “بازیگر”. موجودی که تغییر نقش می دهد و مدام نقش های متفاوتی را ایفا می کند. مثل آفتاب پرست که مدام تغییر رنگ می دهد و با شرایط تغییر می کند.