خلاصه داستان: سعید عضو یک تیم فوتبال دسته سوم است که حین بازی پایش مصدوم میشود. مربی او که شوهرخالهاش نیز است بهخاطر این ماجرا دیگر حاضر نیست دخترش نعنا را به او بدهد. از طرفی دیگر نیز قرار است برای تیم یک مربی جدید بیاید.
۱۳- فیلم دایره زنگی
- کارگردان: پریسا بختآور
- نویسنده: اصغر فرهادی
- بازیگران: مهران مدیری
- سال انتشار: ۱۳۸۶
فسیل اثر بدیعی در سینمای ایران نیست، همان چیزهایی که در نهنگ عنبر، هزارپا، مصادره و دیگر فیلمهای اینچنینی وجود داشت در این فیلم نیز وجود دارد. فسیل فیلمی است که مخاطب عامهپسند سینمای ایران را میشناسد و میداند که او در مارکت فیلمهای ایرانی بهدنبال چهچیزی میگیرد. مشکل اصلی این فیلم ساختار چندپارهی آن است، فسیل بعد از بههوش آمدن اسی، به یکباره فرو میریزد و دیگر نمیتواند، همانند نیمهی قبل بهکارش ادامه دهد، چراکه بخش مهمی از فیلم روی شوخیهای دمدستی سوار است.
۱۵- فیلم چند میگیری گریه کنی؟
- کارگردان: شاهد احمدلو
- نویسنده: محسن تنابنده
- بازیگران: منوچهر نوذری
- سال انتشار: ۱۳۸۴
پرداختن به موضوعی اینچنینی آنهم در جامعهای همانند ایران، تضمینی فوقالعاده برای گیشه است. این فیلم دست روی نقطهای گذاشته که مردم بهطور خودآگاه و ناخودآگاه چندین قرن است که در رویارویی با آن دستبهعصا راه میروند. فیلمساز از مسئلهی شکاف ارتباطی بین زنان و مردان در این جامعه استفاده میکند و روایت خود را میسازد. فیلم اثری لایهمند است اما تنها در حد ایدههای اولیه باقی میماند، نه خود را از منظر روانشناسانه بسط میدهد و نه خیلی وارد مسائل اجتماعی میشود. ایدههای یونگی ویشگا آسایش بهثمر نمینشیند و تنها چیزی که باقی میماند یک فیلم برای جامعهی ایرانی خسته از یکسری مناسبات است.
کمدی موزیکال مکس، فیلمی است که در راستای موجی که در آن سالها به راه افتاده بود، تولید شد. موجی که فیلمسازان در آن روزها هدایتاش میکردند، نقش مهمی را در قوام سینمای ایران ایفا میکرد. قاسمخانی راهاش را در میان کمدیهای انتقادی پیدا کرده بود و نقشی اساسی در پیشبرد و خلق طنزهای شخصیتدار داشت. کمدی مکس خوانندهای خالتور را در جایگاه یک موزیسین حرفهای قرار میدهد و کمدیاش را در تقابل این کارکتر با وضعیت جامعهی آن زمان پیش میبرد. انتقاد بخش مهمی از روایت این فیلم است. برای مکس ارائهی آنچه که در جامعه، سیاست و فضای هنری میگذرد، اهمیتاش از هر خردهداستانی بیشتر است.
فیلمهای کمدی این فهرست براساس نظر هئیت تحریریهی یک گیمر انتخاب و رتبهبندی شدهاند
آنها به تنها چیزی که فکر نمیکنند، دوستی است که قرار است بهزودی بمیرد. فیلم از مرگ یک جهان زاینده میسازد و بهدنبال «اگر مرگ نبود دست ما در پی چیزی میگشت» داستانی تلخ اما عمیق را پرداخت میکند و معنای زندگی را به رویمان میآورد. جهان استعارهای از تمام دنیاست، او که معنای عشق را چشیده، لحظات وداع را تجربه کرده، با طبیعت به آرامش رسیده، ناراحتیها و کشمکشهای آدمها را دیده و حالا قرار است که تمام شدن را تجربه کند. مرگ در این فیلم درواقع جزئی از مسیر است که باید به ایستگاهاش رسید. علی مصفا در این فیلم بهخوبی در نقش جهان استعاری قصه مینشیند و در هدایت فیلم فوقالعاده عمل میکند.
۱۷- فیلم دیگه چه خبر؟
- کارگردان: تهمینه میلانی
- نویسنده: تهمینه میلانی
- بازیگران: ماهایا پطروسیان
- سال انتشار: ۱۳۷۱
مارمولک ادامهی موجی بود که در سینمای کمدی ایران به راه افتاده بود. قاسمخانی بعد از نان، عشق و موتورهزار و چند تا کار تلویزیونی دیگر بهسراغ نوشتن فیلمنامهی مارمولک رفت. درواقع ایدههایی که در موج جدید و جهان نویسندگی قاسمخانی میگذشت در این فیلم وجود داشت. سینمایی که از کمدیهای لطیف، کودکانه و خانوادگی فاصله گرفته بود و قصد داشت بهطرز جدیتری در میان مردم جا باز کند و به مسائل اجتماعی بیشتر اهمیت دهد.. این فیلم در بیستودومین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را برای نویسندهاش همراه داشت و همچنین برنده جایزهی بهترین فیلم از نگاه تماشاگران نیز شد.
جیببرها به بهشت نمیروند داستان یک دورهگرد بیپول است که برای پولدار شدن مجبور به دزدی شده است. نگاه اجتماعی و آسیبشناسانهی این فیلم به مسئلهی فقر و مشکل مسکن و کار، زوایه دیدی بود که پیش از این بهطور گسترده در کمدیها یافت نمیشد. مسائل سیاسی باتوجهبه هویت موج ایجادشده در این اثر چندان به چشم نمیآید و همچنان مخاطب کودک طنزهای دههی ۶۰ را با خود همراه میکند. علیرضا خمسه که در آن سالها بهعنوان یک استاد بیان و بدن شناخته میشد در این فیلم ارائهای چشمگیر دارد و یکی از ارکان اصلی پیشبرد روایتی است که فیلمساز در ذهن خود خلق کرده است.
۶- فیلم نان، عشق و موتور هزار
- کارگردان: ابوالحسن داوودی
- نویسنده: پیمان قاسمخانی
- بازیگران: اکبر عبدی
- سال انتشار: ۱۳۸۰
مهمان مامان که براساس کتابی بههمین نام و نوشتهی هوشنگ مرادیکرمانی ساخته شده در بیستودومین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم را دریافت کرد و در ۸ رشتهی دیگر نیز کاندیدا دریافت جایزه شد. فیلم قصهی طبقهی ضعیف و سنتی جامعه است، آدمهایی که با وجود تمام مشکلاتشان، میل به زندگی را فراموش نمیکنند و خبری از دردها و بحرانهای وجودی طبقهی مرفه ندارند. فیلم پرترهای از زندگی ایرانی با آرزوهایشان است. سبک زندگیشان، دردهایشان، نوع تعاملشان، مهماننوازیشان و آن ایدهای که به زندگی در لحظه میکشاندشان و مانع از لمس اضطراب برای آینده میشود.
دایره زنگی بهنمایش معضلات اجتماعی میپردازد و به مسائلی که ما همه روزه در اطراف خود میبینیم توجهی دراماتیک دارد. فیلم در میان طنزهای بیچفتوبست آن سالها اثری قابلتحملتر است هرچند که بهخاطر عدم پرداخت بیشتر شخصیتهایش به یک هجو نمیرسد و در سطح سینمای عامهپسند باقی میماند. این فیلم بعد از نمایش در جشنوارهی فجر با حاشیهی زیادی همراه شد و برای مدتی نیز در توقیف ماند. بااینحال فیلم تبدیل به یکی از پرفروشترینهای سال ۸۷ شد و مخاطبان زیادی را به سینماها کشاند.
فیلم خواستگاری یک کمدی خانوادگی و زن و شوهری از دههی شصت است که بههمراه تعداد دیگری از کمدیهای اواخر دههی شصت و ابتدای دههی هفتاد موج جدیدی از کمدیهای ایرانی را بهراه انداختند. در دههی شصت که بیشتر آثار کمدی تهمایههای کودکانه و جنگی داشتند با اتمام جنگ ایران و عراق رویهشان تغییر کرد و مخاطب سینمای کمدی ایران میزبان آثار جدیتر و اجتماعیتری شد. مهدی فخیمزاده را میتوان جز اولین کارگردانانی بهحساب آورد که بعد از انقلاب فیلمهای خانوادگی متفاوتی میساختند.
۷- فیلم حاجی واشنگتن
- کارگردان: علی حاتمی
- نویسنده: علی حاتمی
- بازیگران: عزتالله انتظامی
- سال انتشار: ۱۳۶۱
آدمبرفی برای اولینبار در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۷۳ بهنمایش درآمد و بعد از آن نیز توقیف شد. این فیلم برای سه سال اجازهی انتشار نیافت ولی سرانجام در سال ۱۳۷۶ بهنمایش درآمد و عنوان پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلم سال را نیز بهدست آورد. آدمبرفی درگیر پروسهای سخت برای دریافت پروانهی نمایش شد، عدهای آن را یک فیلمفارسی سخیف مدرنشده نامیدند، فیلمی که در آن مرد ایرانی هویتاش را میفروشد. فیلم بواسطهی ایدهی پرسروصدایش یکی از اولین کمدیهای جنجالی سینمای ایران است که هنوزم هم برای مخاطب، رخ جذاباش را از دست نداده است.
نهنگ عنبر نیز همانند مکس، یکی دیگر از آثار طنز سامان مقدم با حواشی همراه بود. مکس که تا سالها اجازهی اکران پیدا نکرد و نهنگ عنبر نیز بعد از سانسورهای متعدد باز هم برای اکران به مشکل برخورد. این فیلم که در میان موج جدید کمدیهای چند سال اخیر ساخته شده، همچنان رویه و نگاهاش بهسمت طنزهای انتقادی ابتدای دههی ۸۰ است و از فیلمفارسی نیز الهام میگیرد. این فیلم همانند مکس نگاهی اجتماعی و سیاسی دارد، به بازگویی رویدادهای متاثر از سیاست و تاثیرشان بر زندگی آدمها میپردازد و گاهی نیز اتفاقات تلخ را به هجو میگیرد.
۲۰- فیلم سن پترزبوگ
- کارگردان: بهروز افخمی
- بازیگران: پیمان قاسمخانی
- بازیگران: امین حیایی
- سال انتشار: ۱۳۸۸
خلاصه داستان: ارژنگ در تمام مدت عمرش عاشق رویا بوده و رویا نیز همیشه ناامیداش کرده است. حالا که ارژنگ به میانسالی خود رسیده و آدمی ثروتمند شده دوباره او را بعد از مدتها میبیند و ازش درخواست میکند که دیگر به آمریکا بازنگردد.
خلاصه داستان: مالک یک ساختمان چند طبقه، فوت شده و ساختمان بدون صاحب مانده است. مباشر مالک که به کارهای آنجا رسیدگی میکرده قصد بالا کشیدن آپارتمانها را دارد. از طرفی هم ساختمان بسیار فرسوده شده و اهالی درصدد اند تا خانهها تعمیر کنند.
۲۸- فیلم زاپاس
- کارگردان: برزو نیکنژاد
- نویسنده: برزو نیکنژاد
- بازیگران: امیر جعفری
- سال انتشار: ۱۳۹۵
چند میگیری گریه کنی؟ یک کمدی تلخ در باب مسائل اجتماعی و انسانی است که طنز را برای ارائهی محتوای دردناکاش دستمایه قرار میدهد. درام در این اثر روی طنز سوار میشود و نمایش سعی دارد که به سمت قصهگویی برود و تماشاگرش را سرگرم کند. فیلم دست روی ایدهای عامهپسند قرار داده، تشریفات ختم در ایران و تنها نگذاشتن میت، مسئلهای بسیار حساس برای ایرانیهاست که میتواند احساساتشان را جریحهدار کند و به سینماها بکشاندشان.
با شروع دههی هفتاد موج جدیدی از فیلمهای کمدی ساخته شدند. جیببرها به بهشت نمیروند یکی از آثار شاخص این دوره بود که تاثیر بسزایی روی دیگر کمدیهای ایرانی داشت. فیلمهای این سالها از کمدیهای کودکانه فاصله گرفته بودند و مسائل مهمتری را دستمایهی روایت خود قرار میدادند. کارنامهی سینمای کمدی ایران این دهه با وضعیت اجتماعی و شرایط زندگی مردم همپوشانی میکرد و همچون ادبیات تعلیمی درس اخلاق نیز میداد. با نیاز به پوستاندازی در ژانر کمدی این میشود که ابوالحسن داوودی یکی از کارگردانان شاخص این موج با نگاهی به کمدیهای کودکانهپسند دههی ۶۰ این فیلم را میسازد.
همهی بازیگران قصه در نقش اصلی خود بازی میکنند و درواقع نابازیگر هستند. خواب تلخ داستانی دربارهی مرگ و زندگی که در چند اپیزود روایت میشود و تصویری متفاوت از این دو مسئلهی اساسی و مهم را نشان میدهد. این فیلم از آن دسته از آثاری است که بهمعنای واقعی به درک درستی از طنز و کمدی رسیده است، فیلمسازاز طنز برای پیشبرد و تاثیرگذاری بیشتر آن استفاده میکند تا آنجائیکه اگر این قالب در فیلم بهوجود نمیآمد، خواب تلخ شاید به این اثرگذاری عمیق نمیرسید. این فیلم بعد از اولین نمایش خود در جشنواره کن برای مدتها در ایران توقیف شد.
خلاصه داستان: خانم عضدی و آقای سلطانی که زن و شوهر هستند در یک شرکت دارویی کار میکنند. بعد از عزل مدیر شرکت، خانم عضدی بهعنوان رئیس جدید انتخاب میشود، آقای سلطانی که از این اتفاق ناراضی است، سر ناسازگاری برمیدارد.
جهان با من برقص اولین تجربهی کارگردانی سروش صحت است که در سیوهفتمین دوره جوایز جشنواره جهانی فیلم فجر سیمرغ سیمین بهترین کارگردانی را بهدست آورد و به علی مصفا نیز دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد اهدا شد. این فیلم یک کمدی تلخ است که به مسئلهای انسانی و شخصی یعنی مرگ میپردازد. مرگ، آدمهای این قصه را برای آخرین دیدار دور هم جمع کرده است. این مهمانی وداع تبدیل به بهانهای برای درگیریها و برونریزیهای شخصیتها میشود.
خلاصه داستان: حسینقلی خان از طرف پادشاه قاجار بهعنوان سفیر ایران به واشنگتن فرستاده میشود. او بعد از پیمودن یک مسیر طولانی آبی و خاکی به دفترش در آمریکا میرسد. حسینقلی خان در آنجا با مشکلات عدیدهای روبهروست تا اینکه دوباره به کشور فراخوانده میشود.
هزارپا داستان آدمی یکپا است که خود را بجای جانبازی جا میزند و برای بردن دل دختری که تنها حاضر است با یک جانباز ازدواج کند، به یک آسایشگاه میرود. داوودی همانند دو فیلم طنز مطرح قبلیاش تسلط خوبی بر اوضاع اجتماعی و سیاسی آن زمان یعنی دههی شصت دارد و قصهی خود را به حملات سازمان مجاهدین خلق گره میزند. هزارپا بیشترین تمرکزش روی طنز است، طنزی که عناصر فیلمفارسی به کمکاش آمده و غلیظترش کرده است. این فیلم همانند جیببرها به بهشت نمیروند و نان، عشق و موتورهزار آنچنان درگیر لایههای انتقادی نمیشود و سعی دارد که همهچیز را در همان سطح مطرح کند و با یک شوخی و خنده پروندهاش را ببندد.
خلاصه داستان: عباس خاکپور برای گرفتن ویزای آمریکا به ترکیه رفته است. او به توصیهی یکی از دوستانش خود را به شکل یک زن درمیآورد تا با مردی آمریکایی ازدواج کند و ویزای آنجا را بگیرد. اما او در این بین عاشق زنی میشود.
خلاصه داستان: در یک قبرستان قدیمی که صدها سال عمر دارد، اسفندیار مشغول مردهشوری است. روزی او عزرائیل را میبیند و برای گرفتن حلالیت به میان کسانی میرود که تا قبل از این آزارشان داده است.
فیلم، نمایش یک هجو از شمایل زندگی مردمی است که دیگر مجالی برای نفس کشیدن ندارند. اسب حیوان نجیبی است در جهانی فروپاشیده اتفاق میافتد و گویی آخرالزمانی هولناک بیخ گوش شخصیتهایش در حال رژه رفتن است. آنها سردند، سرگرداناند، ویرانشدهاند و در میان این همه آشوب گاهگاهی به وضعیت برگشتناپذیر خود لبخندهایی تلخ نیز میزنند و سرنوشت محتوم خود را میپذیرند. همه چیز در شب و در خیابانها اتفاق میافتد، یک فضاسازی حسابشده که بهعنوان فرمی جذاب به محتوای ابزورد فیلم میآید، جائی که کارکترها را مثل گردابی به دل خود میکشد.
از بهترین فیلم های کمدی ایرانی میتوان به فیلم اجاره نشین ها، فیلم مارمولک، فیلم ای ایران و فیلم مهمان مامان اشاره کرد.
۱۶- فیلم هیچ
- کارگردان: عبدالرضا کاهانی
- نویسنده: عبدالرضا کاهانی
- بازیگران: مهدی هاشمی
- سال انتشار: ۱۳۸۸
خلاصه داستان: فرشته بهخاطر یک ارائهی نامناسب در کلاس از دانشگاه تعلیق میشود. او در این مدت در یک انتشارات کاری پیدا میکند و مشغول بکار میشود. عباس برادر فرشته که یک مخترع است برای خواهرش دستگاهی میسازد تا به او در فهمیدن آدمها کمک کند.
خلاصه داستان: دو خلافکار برای پیدا کردن گنجینهای که متعلق به تزارهای روسیه است با یکدیگر دوست میشوند. آنها برای رسیدن به هدف خود نقشه میکشند و وارد خانهی زنی میشوند تا اینکه راز بزرگی دربارهی گذشتهی یکی از آنها برملا میشود.
خلاصه داستان: جهان در آستانهی مرگ است و فرصت زیادی برای زندگی ندارد. برادرش برای آخرین بار دوستانشان را کنار یکدیگر جمع میکند تا برای جهان کاری کرده باشد. در این بین اما کسی حواساش به جهان نیست و همه مشغول زندگی و دعواهای خود هستند.
تا پیش از اینها چهره و عملکرد شخصیت زن در کمدیها چندان فعال و شخصیتمند نبود و بهسمت تیپ پیش میرفت اما این فیلم شمایل زنی را بهتصویر میکشد که کار میکند، رئیس است و در پیرنگ حضوری کنشمند دارد همانند آنچه که در اثر دیگه چه خبر؟ تهمینه میلانی میبینیم. نکتهی دیگر فیلم ارائهی شکل جدیدی از روابط بین زوجهاست. در فیلم همسر از آن روابط همدلانه که در بین زن و شوهرهای دههی شصت برقرار بود، دیگر خبری نیست و مسئلهی جنگ بر سر قدرت پیش میآید و روابط خانوادگی را وارد چالشهایی جدید میکند.
بیپولی هرچند جاهایی منطق زندگی ایرج را زیرسوال میبرد و یکشبه بدون پرداخت منجسمی او را محتاج نان شب میکند اما باز هم در تاثیرگذاری روی تماشاگرش موفق است. این فیلم در ابتدا به تضادها روی میآورد و با نمایش ایرج پولدار و پس از آن ایرج بیپول، ایدهی همیشگی طنزها را در یک کارکتر جای میدهد. در بین همهی مشکلات کارکترهای قصه، مفهوم خانواده تنها نقطه امیدی برای این انسانهای شکستخورده است، شخصیتهایی که با تمام مشکلات پیشآمده باز هم درکنار یکدیگر میمانند.
سن پترزبورگ از آن دسته از فیلمهایی است که چند سال پس از اکراناش به محبوبیت رسید. فیلم در سال ۱۳۸۸ فروش کمی را در باکس آفیس تجربه کرد و نتوانست مخاطبان زیادی را بهدست آورد. فیلم در زمانی اکران شد که پیمان قاسمخانی بهعنوان یک نویسندهی پولساز آرزوی هر کارگردان و تهیهکنندهای بود اما شرایط تولید و مسائل سیاسی و اجتماعی آن روزها بهنحوی رقم خورد که فیلم نتواند مخاطب کمدیپسند ایرانی را راضی نگه دارد. از طرفی دیگر نیز اگر با دنیای فیلمهای بهروز افخمی آشنایی داشته باشیم متوجه خواهیم شد که او انتخاب نهچندان مناسبی برای کارگردانی این فیلمنامه و جهان نوشتاری پیمان قاسمخانی بوده است.
۲۳- فیلم دو نفر و نصفی
- کارگردان: یدالله صمدی
- نویسنده: یدالله صمدی
- بازیگران: علیرضا خمسه
- سال انتشار: ۱۳۷۰
۱۰- فیلم مهمان مامان
- کارگردان: داریوش مهرجویی
- نویسنده: داریوش مهرجویی
- بازیگران: گلاب آدینه
- سال انتشار: ۱۳۸۲
ورود آقایان ممنوع در همان روز اول اکران، فروش خوبی را تجربه کرد و در مجموع با فروش بیش از ۵ میلیارد عنوان دومین فیلم پُرفروش سال ۱۳۹۰ را بهدست آورد. ویشکا آسایش نیز برای بازی در این فیلم برندهی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در بیستونهمین دوره جشنواره فیلم فجر شد. این فیلم پر بازیگر را پیمان قاسمخانی به نگارش درآورده، بههمین دلیل مخاطب از همان ابتدا انتظار یک اثر خوب و جذاب را از این نمایش دارد. ورود آقایان ممنوع بهخاطر بازیهای جذاب و ایدهی چالشبرانگیزاش، تماشاگر را به سمت خود میکشاند و تا پایان رهایش نمیکند.
۲۲- فیلم بی پولی
- کارگردان: حمید نعمتالله
- نویسنده: حمید نعمتالله
- بازیگران: بهرام رادان
- سال انتشار: ۱۳۸۶
خلاصه داستان: نادر بهخاطر اختلال غده هیپوفیزاش به پرخوری مبتلا است و از طرفی دیگر نیز بدنش کلیههای اضافی میسازد. عمهی او که از دستش به تنگ آمده، زنی پایینشهری بهنام عفت را برایش میگیرد. با ورود نادر به خانهی عفت زندگی همه بهم میریزد.
خلاصه داستان: محمد همراه شیرین برای جور کردن پول تعمیر ماشین به آپارتمانی در بالای شهر میروند تا ماهوارههای ساکنین را نصب و تنظیم کنند. در آنجا اتفاقاتی میافتد و پای پلیس نیز به ساختمان کشیده میشود تا محمد را به آگاهی ببرند.
خلاصه داستان: روزهای انتهایی حکومت پهلوی است و داستان فیلم در ماسوله اتفاق میافتد. سرگروهبان که به پاس کارهای خوباش قرار است ترفیع بگیرد، در تدارک مراسم اهدای درجهاش از معلم سرود میخواهد که بچهها را برای مراسم آماده کند.
بیپولی یک کمدی خانوادگی است که در بیستوهفتمین دوره جوایز فیلم فجر جایزهی بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را بهدست آورد و لیلا حاتمی نیز جایزهی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را برد. این فیلم داستان زندگی زن و شوهری است که بهخاطر بیکاری مرد، زندگیشان بهم میریزد و این گرفتاریها موقعیتهای طنز فیلم را بهوجود میآورند. قصهی تراژیکگونهی این زن و شوهر در قالب کمدی درمیآید اما این کمدی جوری نیست که تنها برای خنداندن تماشاگرش پرداخت شده باشد. طنز فیلم تاثیر دردها را بیشتر میکند و بهعنوان یک فرم کارا در همیاری رساندن به محتوای اثر قابلقبول است.
فیلم همسر، همانند تعداد دیگری از آثار قابلبحث اوایل دهه هفتاد که موج جدیدی از کمدیها را در ایران به راه انداخته بودند، تغییری در ساختار و روایات این نوع از گونهی سینما ایجاد کرد و کدهای جدیدی را به سینمای خانوادگی داد. دههی هفتاد آغازگر روزهای متفاوتی برای سینما بود، در شیوهی کمدی تغییراتی باید بهوجود میآمد و مسائل اجتماعی بعد از جنگ نیز باید وارد روایتهای سینمایی میشد. درکنار دیگر آثار کمدی، فیلم همسر به خانواده و روابط بین زن و شوهر میپردازد و ایدهای جدید را به میان میآورد.
فیلمساز همانقدر که به مسئلهی زیادهخواهی و فقر میپردازد، همانقدر نیز تلاشاش را میکند تا از زنان بگوید. زنهای هیچ در خانهی عفت، شخصیتهاییاند که از دنیای سنتی و قدیمی جامعهی ایرانی میآیند. آنها همانند محترم باید لال باشند، حرف نزنند و در مقابل ازدواج مجدد همسرشان کوتاه بیایند. عدهای نیز باید به اجبار همسر بچهدار شوند و در انتها نیز تنها راه رهایی را در خودکشی پیدا کنند. تعدادی دیگر نیز از همان ابتدا یک کلههویجی را باید بهعنوان شوهر پیدا کنند و کلاهشان را بالا بیندازند. دنیای مردسالارانهی کاهانی با عقدهها و حقارتهای فرهنگی، اجتماعی و پولی گره میخورد و انتهایی تلخ و تراژیک را رقم میزند. فیلم یک کمدی ناراحتکننده از زندگی آدمهایی است که هیچ نابودشان میکند.
ایدهی پرداختن به مسائل اجتماعی از زوایه دید زندگی دانشمندان، یکی از مسیرهای جدیدی بود که طنزهای ایرانی از ابتدای دههی هفتاد همانند پرداختن به زندگی دزدها و افراد نهچندان متشخص جامعه شروع کرده بودند. فیلم علاوهبر اینها اشراف کاملی نیز به شرایط سیاسی آن زمان دارد و لایههای اجتماعی و سیاسی را درهم میآمیزد. مرد عوضی بههمراه بازی جذاب پرویز پرستویی، تعلیقها و چالشهای پیشروی قهرمان قصه را برای تماشاگر بسیار واقعی میکند و بهعنوان فرمی اضطراب داستان را در کنترل خودش میگیرد.
او با دو فیلم همسر و خواستگاری کدهای جدیدی را وارد سینمای ایران کرد و شخصیت زن این سینما را در خانواده کنشمندانهتر بهتصویر کشید. زنهای سینمای ایران که تا پیش از این روی حرف شوهرشان حرف نمیزدند و در مقابل خواستگارها کوتاه میآمدند، در این فیلمها مردان را به چالش میکشند و جلوی این رفتارهای سنتی عصیان میکنند. فیلم با اینکه از زمان تولیداش سالها میگذرد اما همچنان بهخاطر قصهپردازی جذاباش بسیار شیرین و دلنشین است و ما را به فضای آن سالها میبرد، روزهایی که فرهنگ مردماناش با روزهای این سالها بسیار متفاوت است.
در آن سالها آثار متعددی با بازی علیرضا خمسه ساخته شدند، فیلمهایی که تغییرات مهمی در جریان کمدی ایجاد کرد. دو نفر و نصفی هم یکی از کمدیهای کودکانهی ابتدای دههی هفتاد بود که فضایی تلطیف و شاد را بهتصویر میکشید. این فیلم پرترهای از وضعیت اجتماعی آن روزهاست، زمانیکه ایدههای مهاجرت و ترک وطن کمکم بین مردم در حال رایج شدن بود، از طرفی دیگر نیز جنگ به پایان رسیده بود و جامعه نیاز داشت که فیلمهایی با محوریت خانواده، فرزند، زندگی، شغل و غیره را ببیند.
آپارتمان شماره ۱۳ متعلق به موج تازهای از کمدیهایی بود که در دههی ۷۰ شروع شده بودند. با پایان دههی ۶۰ نیاز به تغییر در هویت آثار طنز ایرانی حس میشد. جنگ پایان یافته بود و مردم کمکم وارد مناسبات و نگرشهای اجتماعی میشدند. این فیلم همانند آثار همدورهی خود، دیگر شبیهبه کمدیهای کودکانهی دههی شصت عمل نمیکرد و به مسائل و مشکلات اجتماعی مردم میپرداخت. ایرانمش با الهام از کمدیهای پیش از انقلاب از شهرستان به تهران میآید و همراهبا طیف کمدیهای نو بهدنبال کارهایش میرود.
مرد عوضی از کمدیهای اواسط دههی هفتاد است که به عقیدهی منتقدان همانند فیلم نان، عشق و موتور هزار متاثر از دیدگاههای اصلاحطلبان ساخته شده است. این فیلم که همانند بسیاری از آثار طنز ایرانی از ایدهی آشنای تغییر هویت استفاده میکند، به زندگی مخترعی میپردازد که مغزش به بدن یک کارخانهدار ورشکسته پیوند میخورد و نامزد جایزهی نوبل شیمی میشود. این تغییر وضعیت برای یک جسم و یک مغزی که متعلق به یکدیگر نیستند، موقعیتهای طنزی را در محل کار و زندگی زناشویی ایجاد میکند، چالشهایی که تا قبل از این در آثار ایرانی دیده نمیشدند.
کمال تبریزی از همان ابتدا نشان داد که چندان با جریانهای تثبیتشده در سینما موافق نیست و دوست دارد دنیای خودش را بسازد و طبق قوانین آنها کلیشهها را پاک کند. مارمولک او نیز رفتاری شبیه به این فیلم دارد، دنیای مارمولک همانند این اثر کلیشهها را به چالش میکشد و از این طریق در دل مخاطب جای باز میکند. ترس صادق از جبهه چیزی نیست که در دههی شصت بهعنوان تصویری رایج در گونهی دفاعمقدس قابل دیدن باشد. موقعیتهای کمدی و بازی جذاب پرویز پرستویی از دیگر عناصر جذاب فیلماند که باعث لیلی با من است بعد از سالها همچنان اثری چالشبراگیز و پیشرو باشد.
۱۲- فیلم خواب تلخ
- کارگردان: محسن امیریوسفی
- نویسنده: محسن امیریوسفی
- بازیگران: عباس اسفندیاری
- سال انتشار: ۱۳۸۲
در ابتدای دههی ۸۰ بود که موج جدیدی در سینمای کمدی ایران آغاز شد و پیمان قاسمخانی نیز جهان طنزنویسی خودش را بهطور جدی پایهگذاری کرد. دههای که طنزها ایدههای سیاسی بخود گرفته بودند و با زیرمتنهای انتقادی و اجتماعی پیش میرفتند. نان، عشق و موتورهزار با اشاره به دوم خرداد و نمایش چند کارکتر سیاسی به یک هجو میرسد، رویکردی که تبدیل به نیرویی پیشبرنده در موج جدید طنزهای ایرانی شده بود. این فیلم جان تازهای به سینمای کمدی ایرانی بخشید، جهان رواییشان را تغییر داد، دیدگاه متفاوتی برایشان خلق کرد و سلیقه و انتظار تماشاگر ایرانی را بهسمت دیگری برد.
فیلم داستانی سرراست و ساده با شخصیتهای باورکردنی دارد، آدمهایی که بواسطهی طبقهی زندگیشان، مشکلات آنچنانی سر راهشان قرار نگرفته و خوشخوشان زندگی خود را میگذرانند. بازیگران و چهرهپردازی آنها یکی از ستونهای اساسی فیلم است که بواسطهشان قصه باورپذیر شده و شکلی صمیمی بخود گرفته است. گلاب آدینه در این اثر یکی از بهترین بازیهای خود را ارائه داده و بدرستی قصه را پیش میبرد.
نان، عشق و موتورهزار فرمولی همیشگی با خود دارد، پسری آسوپاس و عشق مردانگی که در دنیای فردین زندگی میکند، عاشق دختری پولدار میشود. آدمهایی با دو دنیای متفاوت که شبیه فیلمهای فارسی باید بهم برسند. این فیلم استعاره از دنیایی است که درش زندگی میکنیم. نان، عشق و سیاست، چیزهایی که بدور از آنها زندگی انسان امروزی معنایی ندارد. نان، عشق و موتورهزار موفقترین فیلم کارنامهی این کارگردان است که یکی از پرفروشترینهای سال بود و مخاطبان زیادی را به سینماها کشاند.
شاید بتوان اجارهنشینها را مهمترین اثر کمدی سینمای ایران دانست. با پایان جنگ در اواخر دههی شصت، هنر و سینما نیز همانند دیگر عناصر اجتماعی و سیاسی ایران دستخوش تغییرات بسیاری شد و سینمای کمدی بهسمت آثاری با تهمایههای اجتماعی پیش رفت. فیلمسازان در این دوره ترجیحشان ساخت آثاری بود که زندگی مردم و طبقات اجتماعی را تحتشعاع خود قرار میداد. این فیلم آغازگر یکی از مهمترین موجهای سینمایی ایران است، جریانی که میوهاش در دههی هفتاد به ثمر نشست و در دههی هشتاد نیز به شکل دیگری پیش رفت.
فیلم داستانی از تنهایی انسان است، قصهی یک مرد که روزهای پایانی عمرش را طی میکند و برای فرار از تنها مردن به جایی پناه میآورد که در آن به دنیا آمده است. ایدهی تنهایی و گرفتار آمدن در بحران وجودی، ایدهای خاص و پرکشش برای هر نوع سینمایی است، فیلمساز در یک سینمای شخصیتمند در پرداخت این ایده دو راه پیش روی خود میبیند: یا بهسمت اثر فلسفی برود یا یک هجو بسازد. اما فیلمساز هیچکدام از اینها را انتخاب نکرده و ترجیح میدهد که اثرش در حد یک کمدی سطحی باشد و تنها مخاطب عام را هدف بگیرد. فیلم برای مخاطب ایرانی درگیر احساسات، عشق و علاقه اثری جذاب است.
سن پطرزبورگ در کشاکش مراحل تولید و پیشتولید، تبدیل به اثری نهچندان منسجم میشود و آنقدر خود را درگیر خورده داستانها و داستانهای فرعی میکند که مخاطب عام سینما از قصهی اصلی دور میماند و مسیر فیلم را گم میکند. سن پطرزبورگ بیش از هر چیز بر کمدی موقعیت سوار بوده که آنهم مدیون متن برادران قاسمخانی است نه اینکه کارگردان با دکوپاژهایش چیزی از ژانر کمدی را در این اثر خلق کرده باشد.
خلاصه داستان: مادر خانواده خبردار میشود خواهرزادهاش که بهتازگی ازدواج کرده قرار است به خانهشان بیاید اما چیزی برای پذیرایی در خانه وجود ندارد. مادر بهشدت نگران است و اضطراب دارد. همسایهها برای کمک به مادر تلاش میکنند و موادغذایی میآورند.
۱۹- فیلم نهنگ عنبر
- کارگردان: سامان مقدم
- نویسنده: مانی باغبانی
- بازیگران: رضا عطاران
- سال انتشار: ۱۳۹۴
در دههی هشتاد اما ماهیت کمدیها بهسمت ایدههای سیاسی تغییر مسیر داد. در اواخر این دهه و ابتدای دههی نود بود که کمکم سروکلهی کمدیهایی پیدا شد که از المانهای فیلمفارسی تبعیت میکردند. اما بعد از این دوره، سینمای کمدی تاحدودی از عناصر فیلمفارسی فاصله گرفت و دوباره به ساختار خود ایدههای اجتماعی و سیاسی افزود. حال ما در این مقاله بهصورت اجمالی به بررسی مهمترین آثاری که در میان موجهای گوگونان کمدی ساخته شدهاند، پرداختهایم.
فیلم فسیل، فیلم هزارپا و فیلم مطرب، از جدیدترین فیلم های کمدی ایرانی سالهای اخیر هستند. فهرست کامل ۳۰ فیلم کمدی ایرانی را در یک گیمر بخوانید.