نقد و بررسی فیلم The Covenant گای ریچی | داستان یک تعهد

در ادامه متن، داستان فیلم پیش می‌رود.

عکسی از پشت صحنه فیلم پیمان

آخرین اثر گای ریچی، داستان تعهد یک افسر به سربازش است. فیلمی با بازی جیک جیلنهال که با وجود ایراداتی می تواند داستان خود را به خوبی بیان کند و رضایت عموم را جلب کند.

اتحاد به طور کلی می توان آن را در کنار بقیه ژانرهایی که استفاده می کند، یک فیلم دوستانه دانست. فیلمی در مورد دوستی در شکل کلاسیک آن، دوستی های مردانه. دوستی که شخصیت ها را شکل می دهد و آنها را به چیزی تبدیل می کند که قبلا نبودند. در اینجا نیز این جان است که بیش از همه تغییر می کند. تا آنجا که حاضر است احمد را بیابد و نجات دهد، از همسر و فرزندانش می گذرد.

جیک جیلنهال در فیلم پیمان

فیلم یکی از اصلی ترین چرخش های روایی خود را بر این اساس انجام می دهد. رابطه جان و احمد که در ابتدا چندان معمولی نیست، کم کم در جریان ماجراهای فیلم به رابطه ای عمیق و دوستانه تبدیل می شود.

قرار گرفتن کامل فیلم در ورطه ژانر بسیاری از موقعیت های فیلم را قابل پیش بینی می کند و فیلم نمی تواند مخاطب را شگفت زده کند.

سکانسی از فیلم پیمان

با این حال، فیلم یکی از اصلی ترین چرخش های روایی خود را بر این اساس انجام می دهد. رابطه جان و احمد که در ابتدا چندان معمولی نیست، کم کم در جریان ماجراهای فیلم به رابطه ای عمیق و دوستانه تبدیل می شود. تا جایی که هر دو حاضرند برای نجات دیگری جان خود را به خطر بیندازند. احمد با بیان نظر خود در مسیر رسیدن به یکی از پایگاه های احتمالی تسلیحاتی طالبان جان سربازان کندک را نجات می دهد و این نقطه عطف رابطه جان با او است. اتحاد در روایت خود دستخوش چندین الگوی متفاوت است و شاید بتوان از این پرسش به عنوان یکی از جذابیت های فیلم در روایت نام برد; اگرچه در هر یک از این طرح ها یادآور نمونه های دیگری است که قبلا ساخته شده و در ذهن سینمادوستان جای گرفته است.

در سال 2001، پس از حمله به برج‌های دوقلو در نیویورک، دولت آمریکا تصمیم گرفت مستقیماً وارد افغانستان شود و اقدامات نظامی را برای مبارزه با تروریسم طالبان انجام دهد. داستان فیلم، خط کوتاه اتحاد در چنین شرایطی نیز این اتفاق می افتد و ما با گروهی از افسران و سربازان آمریکایی سروکار داریم که مسئول یافتن و خنثی سازی مهمات و سلاح هایی هستند که طالبان در گوشه و کنار افغانستان پنهان کرده اند. آنها برای پیشبرد فعالیت های خود نیاز به مترجم دارند تا ارتباط آنها با مردم افغانستان را تسهیل کنند.

بخوانید  Why Alan Wake 2 Isn't On Steam

در این فیلم با چنین موقعیتی روبرو هستیم: در طول جنگ جهانی دوم، جان میلر (با بازی تام هنکس) وظیفه پیدا کردن سرباز رایان (با بازی مت دیمون) را دارد و او را به آمریکا بازگرداند. این ماموریت خود باعث تحریک فعالیت های میلر می شود تا او در نهایت بتواند رایان را پیدا کند. این ایده که اتحاد قابل ردیابی نیز می باشد. جان به افغانستان بازگشت تا احمد را پیدا کند، سپس او را به آمریکا برگرداند. اتحاد در نیمه دوم خود حول این ایده می چرخد ​​و داستان ماموریت خودخوانده جان را برای مخاطبان روایت می کند.

فیلم دقیقاً در جایی که با آسیب جان مواجه هستیم، از ژانر اصلی که داستان در آن روایت می شود و به نوعی از ژانر «تلاش برای زنده ماندن» یا بقا فاصله گرفته است. تبدیل شدن؛ ژانری که یادآور بسیاری از فیلم های مخاطب سینماست. اینجاست که شاهد تلاش احمد برای نجات جانش هستیم. او سعی می کند جان را از مخمصه ای که در آن گرفتار شده اند، مخفیانه و عجیب و تنها با تکیه بر خودش نجات دهد. آنها در ولایتی هستند که تحت کنترل طالبان است و باید به هر شکل ممکن از خود دفاع کنند. در حالی که طالبانی به دنبال این دو نفر می گردند، احمد جان را بر دوش می گیرد، سوار گاری می کند، به او غذا و نوشیدنی می دهد و…

این قسمت از فیلم با قرار گرفتن در ژانر ذکر شده بسیار یادآور یکی از فیلم های درخشان تاریخ سینما است: مرد مرده، توسط جیم جارموش در سال 1995. در آنجا ادوارد بلیک (با بازی جانی دپ) زخمی می شود و این همراهش است که او را در طول فیلم با خود می برد و به نوعی او را برای سفر بزرگش (مرگ) آماده می کند – در حالی که سه قاتل حرفه ای هستند. برای کشتن بلیک استخدام می شوند. زنده. اگرچه داستان این فیلم متفاوت است و هدف چیز دیگری است، اما شباهت های زیادی بین این موقعیت در فیلم ریچی و فیلم جارموش وجود دارد.

بخوانید  تاریخ انتشار فصل چهارم سریال تو در نتفلیکس با انتشار پوستری جدید به اطلاع عموم رسید.

شباهت دیگر این است که در هر دو مورد، فردی که مسئولیت پس انداز را بر عهده می گیرد، در اصطلاح کلاسیک هالیوود در اقلیت است. در فیلم جارموش یک هندی این مسئولیت را بر عهده دارد و در فیلم ریچی احمد – که یک مترجم افغان است – این مسئولیت را بر عهده دارد. در هر دو فیلم هر دو نفر بسته به هدف و محتوای فیلم می توانند با این وظیفه روبرو شوند.

گای ریچی، کارگردان انگلیسی که در سال های اخیر فیلم های بیشتری ساخته و حتی امسال دو فیلم آماده نمایش دارد. اتحادزمینه افغانستان و حضور نظامی آمریکا در آنجا مبنای تعریف داستان بود. درباره صلح و دوستی و در ستایش رابطه دوستانه ای که بین یک افسر آمریکایی و یک سرباز مترجم افغان ایجاد می شود. جیک جیلنهال در نقش افسر جان کینلی و دار سلیم نقش مترجمی را بازی می‌کند که دوستی عمیقی با جان برقرار می‌کند.

با بازگشت احمد و جان به استانی دیگر و پیدا شدن توسط بقیه سربازان آمریکایی، فیلم مرحله اول خود را کامل می کند (جایی که درست در وسط فیلم قرار دارد). در حال حاضر، ما با جان هستیم که تحت درمان است و به آمریکا بازگردانده می شود تا بتواند به زندگی عادی خود بازگردد و سلامتی خود را به طور کامل بهبود بخشد. اما ندای وجدان او را رها نمی کند. بی اطلاعی از سرنوشت احمد و دانستن این که او هنوز در وضعیت بدی به سر می برد و طالبان جایزه گرانبهایی بر سر او گذاشته اند، او را از استراحت باز می دارد. اینجاست که او به پیمان افتتاحیه فیلم باز می گردد.

داستان در سال 2018 اتفاق می افتد که احمد (با بازی دار سلیم) به عنوان مترجم جدید وارد شرکت جان کینلی می شود. احمد از همان ابتدا به عنوان فردی متفاوت معرفی می شود – در حالی که بر توانایی های خود تأکید می کند. احمد کسی است که دستور نمی گیرد و چنین فردی احتمالاً برای یک افسر رزمی آمریکایی ناخوشایند خواهد بود. در ابتدا، جان در مورد انتخاب خود چندان مطمئن نیست و کارهایی که احمد به تنهایی انجام می دهد باعث ایجاد تنش بین آن دو می شود.

بخوانید  نمایش جزئیات کریر مد و فایت ویک بازی EA Sports UFC 5 در تریلر جدید

فرض بر این بود که مترجمان افغان برای حفظ جان خود و به دلیل همکاری با ارتش آمریکا می توانند به راحتی با ویزای دولت آمریکا به آمریکا سفر کنند و بقیه عمر خود را در آنجا بگذرانند. اما شکست این وضعیت در مورد احمد باعث می شود جان جان خود را برای بازگشت به افغانستان به خطر بیندازد و احمد را از مخمصه ای که در آن گرفتار شده نجات دهد. از این لحظه است که فیلم وارد طرح جدیدی می شود. الگویی که می توان آن را یکی از بارزترین نمونه های او دانست که پیشتر در سال 1998 در یکی از ماندگارترین فیلم های استیون اسپیلبرگ دیدیم: نجات رایان خصوصی.

فیلم گای ریچی به طور کلی قابل قبول است. البته قرار گرفتن کامل فیلم در ورطه ژانر، بسیاری از موقعیت های فیلم را قابل پیش بینی می کند و فیلم نمی تواند مخاطب را شگفت زده کند. همچنین می توان آن را دارای ایرادات جزئی دانست. یکی از این مشکلات نحوه باز کردن گره در صحنه پایانی است. جایی که تیم مواد مخدر ادی پارکر هویت واقعی جان را کشف می کند. اتفاقی که کاملا تصادفی و تنها برای رسیدن به پایان خوش فیلم رخ می دهد. موضوع بعدی شخصیت بدون مزد کارولین (همسر جان) است که بیش از حد تک بعدی و در نتیجه غیر قابل باور است. با این حال، اتحاد فیلمی است که می تواند رضایت مردم را جلب کند.

فیلم پیمان در روایت خود دستخوش چندین مدل مختلف شده و نمونه های دیگری از فیلم هایی را که پیش از این ساخته شده و در ذهن سینمادوستان است، به یاد می آورد.

تحریریه مجله بازی یک گیمر