نقد و بررسی فیلم رویا سناریو


سناریو رویا یک طنز اجتماعی با ایده های روانشناختی است که از نظر پاداش بسیار پیشرفت می کند. در نقد و بررسی این فیلم در کنار یک گیمر باشید

شاید اولین واکنش ما به سناریو رویایی این باشد: نیکلاس کیج تا کی قرار است به ساخت فیلم های بد ادامه دهد؟ به نظر می رسد بازی در فیلم های کمتر برای این بازیگر یک عادت است. کیج احتمالاً فکر می‌کند که دیگر کارگردان‌های خوب برای فیلم‌هایشان سراغ او نمی‌آیند. این بازیگر تمام تلاش خود را می کند تا بهترین های خود را در این فیلم ارائه دهد که البته تا حدودی نیز موفق می شود. کیج در نقش یک استاد منفعل کالج که او نیز دچار بحران میانسالی می‌شود، قوی است، اما این فیلمی نیست که کیج بتواند روی آن حساب کند و آن را نقطه عطفی در کارنامه هنری خود بداند.

سناریوی رویایی بیشتر نشان دهنده استعداد بازیگری است که در حاشیه باقی مانده است. فیلمی که در تلاش است تا مخاطبان خود را راضی کند و آنها را به دنیای طنزی که ساخته است بکشاند. فیلم تنها توسط چند عنصر پشتیبانی می شود که بعداً در مورد آنها صحبت خواهیم کرد. سناریوی رویایی پس از یک بار دیدن کاملا از ذهن شما پاک می شود. این فیلم از آن دست آثاری است که پس از اتمام آن تعجب خواهید کرد که چرا باید چنین فیلمی ساخته شود و چرا مخاطب سینما باید چنین داستانی را تماشا کند؟

داستان فیلم متعاقبا فاش خواهد شد

پاول در فیلم سناریوی رویایی می رود

سناریوی رویایی با یک سکانس رویایی شروع می شود. پاول در حال جارو کردن برگ ها در کنار استخر است که ناگهان دخترش بی دلیل به آسمان پرواز می کند. هر اتفاقی که در این سکانس می افتد به طرز زیبایی غم انگیز است، گویی آخرالزمانی در شرف وقوع است. این فیلم به سکانس دیگری تبدیل می‌شود، جایی که پاول و خانواده‌اش درباره خوابی که دخترشان شب قبل دیده بود صحبت می‌کنند. در واقع، هر چیزی که در پلان های اولیه به تصویر کشیده شده است، فقط یک رویا است که ماهیت آن به عنوان ایده اولیه کار عمل می کند. این فیلمساز شروع جذابی برای کار خود داشته است. مخاطب با دیدن آغاز سناریوی رویایی احساس می کند فیلم عجیبی در انتظار اوست. اثری سورئال و خاص که کارگردان همه چیز آن را محاسبه کرده است.

بخوانید  منتظر اکران جدید فیلم Prince of Persia: The Lost Crown در The Game Awards باشید

سناریوی رویایی با ایده اولیه خود انتظارات ما را برمی انگیزد، اما همه چیز در همان ابتدا به پایان می رسد و اثری از ایده اصلی جذاب باقی نمی ماند.

پاول یک استاد دانشگاه است، هیچ اتفاق خوشایندی در زندگی او نمی افتد و زندگی کسل کننده ای دارد. همه چیز خراب می شود، تا اینکه نامزد سابقش ادعا می کند که مدتی است در مورد او خواب می بیند. خوابی شبیه به خوابی که دختر پاول دیده بود. با رد و بدل شدن این دیالوگ ها، اولین تعلیق برای شروع درام شکل می گیرد و شاخک های مخاطب و پل تیز می شود، گویی اتفاق عجیبی فراطبیعی رخ می دهد. یک ایده جالب که برای یافتن پاسخ باید یونگین شوید. چی بهتر از این؟! فیلمی که می خواهد به یکی از نادیده گرفته شده ترین شرایط انسانی بپردازد. سناریوی رویایی پیشرفت می کند و پاول به رویای جمعی اکثر ساکنان زمین تبدیل می شود. تا اینجا همه چیز بسیار هیجان انگیز است، پسری که حوصله اش سر رفته و اکنون مشهور است.

زمان در سناریوی رویا جلو می رود، اکنون پل به اشکال مختلف در رویاهای مردم حضور دارد. داستان ها و اتفاقات جدیدی به دلیل این اتفاق رخ می دهد و وضعیت شخصیت اصلی داستان بسیار گیج کننده می شود و منجر به بحران بزرگی در فیلم می شود. به این فکر کنید که تماشای مردی که ناخواسته در رویاهای مردم پرسه می‌زند و آن‌ها را آشفته می‌کند، تا زمانی که اوضاع بالا می‌رود و اخراج می‌شود، چقدر جذاب خواهد بود. خط داستانی رویایی با ایده اولیه خود انتظارات ما را برمی انگیزد، اما همه چیز در همان ابتدا به پایان می رسد و هیچ اثری از ایده اغوا کننده اولیه باقی نمی ماند. مخاطب مدام منتظر است که اتفاق جدیدی برای پاول بیفتد یا اتفاقی که برای او افتاده پرداخت بهتری داشته باشد، اما اتفاقات پیرامون این شخصیت تنها در دایره یک سری ملاقات و گفتگو متوقف می شود و چیزی در فیلم ظاهر نمی شود. طرح.

بخوانید  توپ ها در بازی ها چگونه کار می کنند؟ - بارگذاری - در حال بارگذاری

پاول در فیلم سناریو رویایی منعکس می کند

پس از اتمام پرده های اول و دوم، همان طور که مخاطب در پرده سوم انتظار دارد، فیلم به رزولوشن جذابی برای این ایده سورئال می رسد، خط داستانی رویایی بدون هیچ منطق خاصی وارد پرده سوم خود می شود. در این پروژه ها، پاول از رویاهای مردم بیرون آمد و همه چیز به روال عادی پیش می رود. دانشمندی با الهام از زندگی پاول وسیله ای اختراع کرده و شخصیت اصلی داستان نیز در دنیایی نامشخص زندگی می کند. مشکل خط داستانی رویایی در نگاه اول این است که دو عمل اول به پرده سوم و سکانس‌هایی که باز می‌شوند نمی‌رسند. در واقع مخاطب تصور می کند که فیلمساز دو قطعه از دو فیلم مجزا را مونتاژ کرده است.

دلیل زننده بودن فیلم از آنجا ناشی می شود که فیلمساز در مورد نمایش طنز و پوچ بودن جهان مورد نظر منطقی فکر نمی کند.

دلیل زننده بودن فیلم از آنجا ناشی می شود که فیلمساز در مورد نمایش طنز و پوچ بودن دنیایی که تصور می کند، منطقی فکر نمی کند. در واقع دنیای ساخته شده در این فیلم صرفا بر اساس حالات روحی کارگردان است و مبنای دراماتیکی ندارد و مخاطب فکر می کند که یک فرد مالیخولیایی چنین رویایی را در دنیا دیده و آن را دیده است و اکنون بدون هیچ گونه گسترش سینمایی بازنمایی شده است. اتفاقات و اتفاقات فیلم در پرده اول و دوم قابل توجه و پرتعلیق است، اما در جایی که مخاطب نیاز به درک منطق این طنز دارد، همه چیز رنگ می بازد و مسیر فیلم تغییر می کند. فیلم هایی با دنیایی دور از واقعیت نیاز به زیرساخت های مستحکمی دارند تا ابتدا دنیای خود را به عنوان دنیایی معمولی با قوانین خاص خود به مخاطب عرضه کنند که متاسفانه سناریوی رویایی ترجیح داد دنیایی بدون زیرساخت برای خود داشته باشد.

بخوانید  Princess Peach: Showtime با Unreal Engine ساخته شده است

سناریوی رویا، نقد فضای مجازی است. فیلمساز از ایده سلبریتی و انتقاد استفاده می کند. برخلاف شخصیت فیلم قبلی این کارگردان، پاول تمایلی به معروف شدن ندارد و از اینکه دیگران او را بشناسند چندان خوشحال نیست. امروزه سناریوی رویایی با هدف خطرناک نشان دادن دنیای مدرن از طریق فضای مجازی است. این فیلم پوچ این دنیا را در مرکز قرار می دهد، از ایده های طنز استفاده می کند و به روابط بین مردم به شیوه ای خنده دار برخورد می کند. شخصیت های این داستان همگی زندگی خود را با حس سرگردانی می گذرانند. یکی از آن خودانگیختگی هایی که متاثر از عمومیت زندگی در دنیای مدرن امروزی است.

همسر پل در فیلم سناریو رویایی منعکس می شود

سناریوی رویایی نمی تواند یک سناریوی واضح و قابل قبول را تعریف کند. هدف فیلم خیلی مشخص نیست و سه خط آن خیلی راحت توضیح داده نمی شود. ساختار خط داستانی رویا به دلیل ارتباط ضعیف پرده سوم و دو پرده اول شکسته شده و مخاطب نمی تواند با داستان احساس راحتی کند. سناریوی رویایی، همانطور که در ابتدای این مقاله ذکر شد، ایده خوبی دارد، اما این ایده ای نیست که همه فیلمسازان از عهده آن برآیند و از عهده آن برآیند. در واقع این فیلم دقیقاً فاقد جایی است که باید خود را نشان دهد و نه می تواند جنبه روانی به خود بگیرد و نه می تواند ایده های اجتماعی خود را بسط دهد.

سناریوی رویایی نمی تواند یک سناریوی واضح و قابل قبول را تعریف کند.

سناریو رویایی یکی از کم قدرت ترین آثار شرکت A24 است. فیلمی که از عجیب بودن لذت می برد، از ایده های جهانی استفاده می کند، از استعاره ها و نمادها استفاده می کند و در روایت خود از زیرمتن علمی بهره می برد. فیلمساز از افکار و ایده های سنگین استفاده کرد. طرحی چنان پر بار که مخاطب نه می تواند به قهرمان داستان احساس نزدیکی کند و نه به طور کامل داستان را درک کند.

تحریریه مجله بازی یک گیمر