به محض انتشار اخباری مبنی بر اقتباس سینمایی از افسانه زلدا، یک سوال در این گفتمان مطرح شد: آیا قهرمان سریال، لینک، باید صحبت کند؟ بسیاری از مردم در مورد امکان این که فیلم صدایی را در سر قهرمان اصلی فیلم همیشه ساکت قرار دهد بسیار مشتاق هستند و بسیاری استدلال می کنند که او در واقع نباید چیزی بگوید.
و ما نمی توانیم به این فکر نکنیمخوب ببخشید من، شاهزاده خانم!“اقتباس کارتونی 1989 که جای خالی لینک را با “نگرش” پر کرد، و او را بیشتر از یک شوالیه نجیب یک باهوش نفرت انگیز ساخت، یا اقتباس اخیر فیلم انیمیشنی برادران سوپر ماریو، و من موافقم که لینک نباید این کار را انجام دهد. صحبت کردن اضافه کردن دیالوگ به لینک به این معنی است که به او شخصیتی بالقوه خسته کننده بدهید، مانند دهه 80، یا فقط با گسترده ترین و آزاردهنده ترین ویژگی ها، مانند فیلم ماریو.
در هر صورت، همه اشتباه می کنند. مهم نیست که لینک صحبت کند، زیرا چه کسی به لینک اهمیت می دهد؟ نام سریال «افسانه لینک» نیست. فیلم Legend of Zelda باید در مورد تنها شخصیت واقعی و جالب بازی باشد و نام او دقیقاً در عنوان آن وجود دارد.
برخلاف لینک، زلدا انجام دادن در بازی ها صحبت می کند و او انجام دادن شخصیت داشته باشند در واقع وجود دارد زیاد شخصیتهای زلدا در طول سالها، با چند ویژگی اساسی مهم مشخص شدهاند، بنابراین هر کسی که اقتباسی را انجام دهد، انتخاب خود را دارد. او یک حکیم دانا، یک پادشاه خیرخواه و وظیفه محور و یک جادوگر در سفر در زمان بوده است. او کودکی نابالغ بود که مجبور به تحمل رؤیاهای مصیبت بود، و صدای ماوراء طبیعی ترسناکی بود که به رویاهای لینک حمله می کرد. او یک باستان شناس و رهبر گروهی از قهرمانان بود که وظیفه داشتند از روبات های غول پیکر برای نجات جهان استفاده کنند. او یک نینجا مخفی بود. او یک فاحشه بود کاپیتان دزدان دریایی.
ممکن است کسی فکر کند که تمام تکرارهای مختلف او به این معنی است که او دائماً به عنوان یک شخصیت در حال تکامل است، که او را شبیه لینک می کند. به هر حال، اگر بتوانید بین نینجا، باستان شناس، دزد دریایی، و ساز الهی یکی را انتخاب کنید، چه تفاوتی با اضافه کردن یک شخصیت به لینک برای نمایش درام دارد؟ اما حتی با نسخههای مختلف زلدا، همه آنها با عناصر زیربنایی شخصیت او متحد شدهاند، به این معنی که یک فیلم نباید فقط او را از ابتدا بسازد، همانطور که در مورد لینک چنین است. زلدا هنوز یک رهبر طبیعی است، هنوز به دنبال دانش است، هنوز هم با خرد غمگین و فداکارانه مشخص است، و همچنان همدل و با احساس وظیفه نسبت به دیگران هدایت می شود. اگرچه نسخههای زیادی از Zelda وجود دارد، اما او همچنان یک شخصیت کاملاً مشخص و قابل تشخیص است. و او معمولاً کسی است که باعث می شود همه چیز اتفاق بیفتد – کسی که می داند چگونه شر را شکست دهد و کسی که به لینک می گوید کجا برود و چه کار کند.
راستش نباید چیزی بیشتر از “نینجا مخفی” یا “کاپیتان دزدان دریایی” بگویم تا شما را متقاعد کنم که هر فیلم Legend of Zelda باید در مورد زلدای افسانه باشد، اما اگر نیاز به متقاعدسازی بیشتری دارید، توجه خود را جلب کنید. به دو بازی اخیر اصلی Zelda. Breath of the Wild و Tears of the Kingdom در گیم پلی خود درباره Link صحبت می کنند، اما هر دو چنین هستند زلدا بازیها به هر شکل روایی که اهمیت دارد، و بهترین و شخصیت محورترین داستانهایی را که این مجموعه تا به حال داشته است، روایت میکند. مشکل این است که برای ردیابی و جمع آوری این داستان خودتان باید سخت کار کنید.
Breath of the Wild بر روی Zelda تمرکز می کند که او با سرنوشت ظاهری خود مبارزه می کند. انتظار میرود که گانون پس از هزارهها شکست، هر لحظه یک آخرالزمان به شکل انسانی بیدار شود و این وظیفه زلدا خواهد بود که قبل از اینکه دوباره هایرول را ویران کند، او را با جادو مهر و موم کند. زلدا باید قدرت جادویی ارثی خود را آزاد کند، که خوب پیش نمیرود و شکستی که احساس میکند به روابطش سرازیر میشود. هنگامی که او با لینک، که محافظ او منصوب می شود، ملاقات می کند، او را دوست ندارد – عمدتاً به این دلیل که او صحبت نمی کند و به نظر می رسد هیچ شخصیت یا انگیزه ای ندارد، بلکه به این دلیل که او در مورد اهداف آن کاملاً مشخص است که کجا در تضاد است. او در نهایت به سراسر جهان سفر می کند تا قهرمانانی را پیدا کند، متحد کند و رهبری کند که قادر به مقاومت در برابر گانون هستند. و سپس این قهرمانان به طور کامل و مطلق شکست می خورند و چیزی که اساساً پایان جهان است را رقم می زنند، زلدا و لینک در حال فرار هستند تا از نابود شدن توسط شر باستانی جلوگیری کنند. زلدا در تمام زندگی خود آموخت که اینطور خواهد بود. کار او باید متوقف شود
اگر بتوانید آن را از غباری که نینتندو در آن دفن کرده است بیرون بیاورید، در واقع یک داستان واقعا عالی است. زلدا بهعنوان یک شاهزاده خانم، مسئول تمام هیرول، و بهعنوان یک شخصیت افسانهای، با وزنهای که بر روی شانههایش گذاشته میشود، دست و پنجه نرم میکند و با نسلهای بار و وظیفه جلوگیری از آخرالزمان واقعی دست و پنجه نرم میکند. ناامیدی او را میبینید که او تلاش میکند تا جادویی را که قرار است از آن استفاده کند باز کند و با ناتوانیای که احساس میکند وقتی نمیتواند آن را باز کند مبارزه میکند. او در نهایت به عنوان یک فرد رشد می کند تا بر شک و تردید خود غلبه کند و در درون خود به عنوان یک رهبر قدرت پیدا می کند، نه به این دلیل که کسی به او گفته است که او هست، بلکه به این دلیل که این چیزها را به خودش ثابت می کند. و سپس Tears of the Kingdom با انداختن زلدا به داستان سفر در زمان که در آن فداکاری های باورنکردنی برای خیر بزرگتر انجام می دهد، بر این پایه بنا می شود.
در مقابل، داستان لینک در Breath of the Wild و Tears of the Kingdom عمدتاً این است که او در رویدادهای ذکر شده در بالا حضور دارد. او در چند لحظه کلیدی از مردن امتناع می کند که به اعتبار اوست و شجاع است و شمشیر خود را به خوبی به دست می گیرد.
این فقط یک مسابقه نیست، و علاوه بر این، ما بازیهای زیادی داشتهایم که در آن لینک به دنیا سفر کرد، حکیمان را بیدار کرد، شمشیرها را از صخرهها بیرون کشید و هیولاها و مرغهای قلدر را شکست داد. هیچ فیلمی واقعاً نمی تواند به این داستان اضافه کند، صرف نظر از اینکه چه شخصیتی به لینک اضافه می کند یا نه، و حتی دلیل کمتری برای ارائه این داستان در هر رسانه دیگری وجود دارد. شما در حال حاضر داستان های Legend of Zelda را دارید که دارای لینک هستند و می توانید آنها را بازی کنید. تماشای اجرای آنها توسط شخص دیگری چه فایده ای دارد؟
اما یک فیلم می تواند لینک را به طور کامل دور بزند تا روی شخصی تمرکز کند که همیشه در مرکز داستان قرار دارد و رک و پوست کنده، توسط بازی ها لکه دار شده است. با این حال، اگر شما اصرار کنید با درج لینک، لازم نیست او را به طور کامل با دور کردن توجه از او کنار بگذارید – او را به عنوان محافظ وفادار زلدا نگه دارید، که به نظر او آزاردهنده است زیرا هرگز به هیچ سوالی پاسخ نمی دهد، تا زمانی که او شروع به درک احساس تزلزل ناپذیر وظیفه و تعهد کند. که او را هدایت می کند این همان چیزی است که در Breath of the Wild و Tears of the Kingdom اتفاق می افتد، و در واقع به یک عاشقانه بسیار مناسب تبدیل می شود (به هر حال با استانداردهای بازی های Zelda) که ابعاد بیشتری به شخصیت زلدا می بخشد. به علاوه، همیشه میتوانید از او بخواهید که هیولاها را در سرش بکوبد. همه برنده می شوند.
با این حال، فرقی نمیکند که لینک صحبت کند یا، همانطور که دیدیم، حتی حضور داشته باشد، زیرا لینک در واقع یک شخصیت نیست. این یک شمشیر و یک کیسه بمب است که در بازی های زلدا کنترل می کنید. او چیز زیادی به داستان واقعی اضافه نمی کند، بنابراین مهم نیست که او آنجا باشد یا نه. کل فیلم باید درباره زلدا باشد که جادو میآموزد، باستانشناسی میکند و با دزدان دریایی برخورد میکند، و هر از چند گاهی به 20 ثانیه از مبارزه لینک در میان جنگل یا چیزی میپردازیم تا به ما یادآوری کند که هنوز وجود دارد. سپس او در پایان ظاهر می شود تا یکی از تیرهای سبک زلدا را از روی سپر او به صورت گانون پرتاب کند تا آن دو بتوانند او را به پایان برسانند.
اگر یک فیلم خوب Legend of Zelda می خواهید، یک فیلم Zelda می خواهید، این فقط حقایق ساده است. دزدان دریایی، نینجاها، جادوگری، سفر در زمان: او می تواند همه این کارها را انجام دهد. شما می توانید یک ایندیانا جونز فانتزی مانند Breath of the Wild یا دنیای آب پر از هیولا مانند Wind Waker یا یک داستان مبارز آزادی پسا آخرالزمانی مانند Ocarina of Time یا هر چیز دیگری را انجام دهید. فیلم Legend of Zelda باید زمان درخشش زلدا باشد.
محصولات مورد بحث در اینجا به طور مستقل توسط ویراستاران ما انتخاب شده اند. در صورت خرید چیزی که در سایت ما مشخص شده است، GameSpot ممکن است سهمی از درآمد دریافت کند.