مقاله پیشرو با محتوای جدید در تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۱ بهروز شد.
پروژهی Bluesky تحت رهبری جک دورسی، یکی از بنیانگذاران توییتر، در سال ۲۰۱۹ راهاندازی شد و مدیر اولیه آن آگراوال بود که در آن زمان مدیر ارشد فناوری توییتر بود و بعداً به جای دورسی نشست. هدف از راهاندازی Bluesky ایجاد یک پروتکل شبکه اجتماعی غیرمتمرکز بود که بتواند در نهایت به توییتر متصل شود و با سایر شبکههای غیرمرتبط با توییتر در ارتباط باشد. این پروژه تا ماه آوریل امسال، ۱۳ میلیون دلار از توییتر بودجه دریافت کرده بود.
مارک زاکربرگ زمانی توییتر را به «دسته دلقکها» تشبیه کرده بود
ماسک که عادت به خودبزرگبینی دارد، کماکان تأکید میکند که هدفش از تمام این پروژهها و کسبوکارها کمک به بشریت است؛ اما از سوی دیگر نیز همچنان مصر است که بهتر از هر کس دیگری میداند چطور کارها را سروسامان دهد و روحیهی انتقادپذیری خوبی ندارد.
من به این دلیل در توییتر سرمایهگذاری کردم که معتقدم این پتانسیل را دارد تا به پلتفرمی برای آزادی بیان در سراسر دنیا تبدیل شود و من معتقدم آزادی بیان برای یک دموکراسی کارآمد، الزامی اجتماعی است. با این حال، از زمان سرمایهگذاریام متوجه شدم این شرکت به شکل فعلی نه رشد خواهد کرد و نه به این الزام اجتماعی پایبند است. توییتر لازم است به صورت یک شرکت خصوصی درآید.
اما در کنار پروژههای جدید، سرنوشت برخی پروژههای فعلی نیز در هالهای از ابهام است. در طول سه سال گذشته، توییتر پروژه شبکه اجتماعی غیرمتمرکزی به نام Bluesky را تأمین مالی میکرده که ظاهراً چیزی به تکمیل آن نمانده است. اما حالا که ایدهپردازان اصلی آن همگی از توییتر رفتهاند، معلوم نیست ماسک برای این پروژه چه برنامهای دارد و آیا حاضر است کماکان بودجهی آن را تأمین کند یا خیر.
اما این تمام ماجرا نیست؛ اگرچه ایلان ماسک پیشتر بهصراحت گفته بود توییتر را برای کسب درآمد تصاحب نکرده است و «اصلاً اهمیتی به جنبهی اقتصادی آن نمیدهد»، حالا از برنامههایش برای تبدیل توییتر به «محترمترین پلتفرم تبلیغاتی دنیا» حرف میزند و میخواهد میزان سودآوری این شبکه اجتماعی را به بالاترین حد خود برساند.
ماسک همچنین با پافشاری بر «حمایت از آزادی بیان» قرار است حسابهایی را که برای همیشه در توییتر بن شدهاند، از جمله حساب دونالد ترامپ، برگرداند و با گفتن «امیدوارم حتی بدترین منتقدان من در توییتر باقی بمانند، چون آزادی بیان به همین معنی است»، کاربران بیشتری را به توییتر جذب کند. البته در راستای نظارت کمتر بر محتوا تأکید کرده که توییتر قرار نیست به «جهنمدرهای» تبدیل شود که بتوان در آن هر حرفی را بدون عواقب مطرح کرد.
حالا که ایلان ماسک پس از ماهها تنش، رسماً توییتر را به امپراطوری تجاری خود اضافه کرده است، این سؤال مطرح میشود که پادشاهی او بر توییتر چه پیامدهایی برای کاربران و البته کارکنان این شرکت خواهد داشت؟ میتوان حدسهایی زد؛ مثلاً نظارت کمتر بر محتوا، تعدیل کارکنان شرکت، حذف اکانتهای جعلی و درنهایت شاید اضافه شدن «اپلیکیشن همهچیز» به توییتر.
اولین توییت ماسک پس از تصاحب توییتر: پرنده آزاد شد
این شوخی یک سال بعد از این توییت و با جایگزینشدن کاستولو بهعنوان مدیرعامل به واقعیت پیوست. یکی از اولین اقدامات ماسک پس از نهایی کردن قرارداد تصاحب توییتر، برکناری پاراگ آگراوال، مدیرعامل توییتر بود (البته برای آگراوال زیاد بد نشد؛ موقع رفتن، ۳۸٫۷ میلیون دلار از ماسک دریافت کرد!). حالا بلومبرگ میگوید ماسک قصد دارد شخصاً مدیرعامل توییتر شود. البته مدیرعاملی ماسک موقتی خواهد بود و او در آینده سِمَت خود را به فرد دیگری واگذار خواهد کرد.
یک جمله معروف انگلیسی است که میگوید «اگر نمیتوانی شکستشان بدهی، به آنها ملحق شو»؛ اما این جمله برای بازندهها است. کاری که برندهها میکنند، این است که ۱۰ درصد از سهام آنها را میخرند و بعد آنها هستند که باید برای شکستدادن تو تلاش کنند.
ماسک در واکنش به این طرح گفت: «اگر پیشنهاد خرید من به نتیجه برسد، حقوق هیئتمدیره به صفر دلار خواهد رسید و با این کار هر سال تقریباً سه میلیون دلار در هزینهها صرفهجویی میشود.» البته بعد از اینکه ماسک اعلام کرد برای خرید توییتر قرار نیست سهام تسلا را بفروشد، بلکه نیمی از آن را نقدی از جیب خود پرداخت خواهد کرد و باقی را از بانک قرض خواهد گرفت، موضع هیئت مدیره به این پیشنهاد عوض شد و از طرح قرص سمی صرفنظر کردند.
چند روز بعد، ماسک سرانجام دست خود را رو کرد و گفت قصد دارد توییتر را به ارزش ۴۴ میلیارد دلار تصاحب کند. واکنش اولیه هیئت مدیره به این پیشنهاد، محتاطانه بود؛ چراکه فرض بر این بود که تقریباً تمام ثروت ماسک به سهام تسلا و اسپیس ایکس گره خورده و فروش این سهام ممکن است مالیات سنگینی را به او تحمیل کند و نفوذ و قدرت او را کاهش دهد. به همین خاطر، هیئت مدیره با مطرح کردن استراتژی معروف به «قرص سمی» تلاش کرد افزایش سهام ایلان ماسک به بیش از ۱۵ درصد دشوارتر شود.
ماسک با تمرکز بر کلیدواژه «آزادی بیان» و «الگوریتم متنباز» خود را به شکل فرشته نجات توییتر جا زد و با نظرسنجیهای عجیب توییتری، کوشید تا این حس را القا کند که با روی کار آمدن او، کاربران نقش بیشتری در تصمیمگیریهای توییتر خواهند داشت و «دموکراسی» واقعی بر توییتر حاکم خواهد شد. او در اولین واکنش پس از تصاحب رسمی توییتر، با انتشار توییت جدیدی از «آزاد شدن پرنده» خبر داد تا بار دیگر، نقش خود را بهعنوان ناجی توییتر به کاربران ناراضی از سیاستهای نظارت بر محتوای این پلتفرم یادآوری کند.
خود Bluesky به حمایت ماسک امیدوار است، اما حالا که همه انتظار دارند ماسک سیاستهای مالی سختگیرانهای را بر توییتر اعمال کند، این پروژه ممکن است جزو اولینهایی باشد که از برنامه تأمین بودجه ماسک خط بخورد.
آیا ماسک میخواهد یا اصلاً میتواند توییتر را نجات دهد؟
تا پیش از نهایی شدن قرارداد تصاحب توییتر، یکی از بزرگترین سؤالها این بود که آیا ماسک باوجود دراختیار داشتن ثروتی دویستوچند میلیارد دلاری اصلاً توانایی خرید توییتر را دارد؟
ماسک پس از چهار سال درگیری با کمیسیون بورس اعلام کرد که قصد دارد توییتر خودش را راهاندازی کند، اما بعد به این نتیجه رسید که وقتی پولش را دارد، چرا همین توییتر را تصاحب نکند؟ او میگوید اصول آزادی بیان در توییتر رعایت نمیشود و در نظرسنجی توییتریاش دربارهی همین موضوع، ۷۰ درصد از کاربران با او همعقیده بودند. ماسک در پیشنهادش برای خرید توییتر نوشته بود:
هرچند یک هفته بعد، آگراوال اعلام کرد ماسک بنا به دلایلی از پیوستن به تیم هیئتمدیره صرفنظر کرده، اما بهعنوان بزرگترین سهامدار توییتر، نظرها و پیشنهادهای او همچنان برای این تیم حائز اهمیت است. ماسک که احتمالاً از همان وقت به فکر تصاحب کامل توییتر بوده، ظاهراً به این نتیجه رسید که پیوستن به تیم هیئت مدیره تصمیم عاقلانهای نیست؛ چراکه اعضای هیئت مدیره اجازهی خرید بیشتر از از ۱۴٫۹ درصد از سهام را ندارند.
اصلاً چه شد ثروتمندترین مرد دنیا به فکر تصاحب توییتر افتاد؟ برنامههایش برای جنجالیترین شبکه اجتماعی چیست؟ آیا ماسک میخواهد یا اصلاً میتواند توییتر را به قول خودش «نجات» دهد؟ اگر کنجکاوید پاسخ به این سؤالها را بدانید، با این مقاله همراه شوید.
ماجرای تصاحب توییتر از کجا شروع شد؟
دورنمای ترسناک اضافه شدن «اپلیکیشنِ همهچیز» ماسک به توییتر
اما یکی از خبرسازترین ایدههای ماسک که دورنمای ترسناکی دارد، ساخت سرویس جدیدی به نام «ایکس» است که ماسک آن را «اپلیکیشنِ همهچیز» خطاب میکند و ممکن است به توییتر اضافه شود. اپلیکیشن ایکس به احتمال زیاد عملکرد مشابه سوپراپلیکیشن ویچت خواهد داشت که در چین تمامی سرویسهای مهم نظیر پیامرسان، تاکسی اینترنتی، رزرو رستوران، خدمات بانکی و… را یکجا ارائه میدهد. ایلان ماسک میگوید: «مردم چین اساساً در ویچت زندگی میکنند. اگر بتوانیم چنین چیزی را با توییتر بسازیم به موفقیت بزرگی خواهیم رسید.» به باور ماسک، تصاحب توییتر احتمالاً برنامههای راهاندازی اپلیکیشن ایکس را سه تا پنج سال جلو خواهد انداخت.
روز بعد، پاراگ آگراوال، مدیرعامل توییتر، اعلام کرد ماسک قرار است عضوی از هیئتمدیرهی این شبکه اجتماعی شود. اما چند روز بعد باخبر شدیم ماسک بنا به دلایلی از پیوستن به تیم هیئتمدیره صرفنظر کرده است. در همین شرایط بود که زمزمههای تصاحب توییتر بهدست ماسک در تمام محافل تکنولوژی پیچید. ابتدا هیئت مدیره با اجرای استراتژی «قرص سمی» برای جلوگیری از تصاحب خصمانهی توییتر، اینطور وانمود کرد که قصد دارد مانع از افزایش سهام ماسک به بیش از ۱۵ درصد شود. کمی بعد در ماه می، ماسک با این بهانه که توییتر جزئیات دقیقی دربارهی تعداد باتهای اسپم ارائه نداده، اعلام کرد که دیگر تمایلی به تصاحب توییتر ندارد و نزدیک بود پایش به دادگاه کشیده شود.
ماسک متعهد شد که برای تصاحب توییتر، ۴۶٫۵ میلیارد دلار را ازطریق وام بانکی و فروش سهام پرداخت کند؛ مبلغی که هم ۴۴ میلیارد دلار ارزش توییتر و هم هزینههای اضافی بستن قرارداد را پوشش میدهد. بانک مورگان استنلی و Bank of America، بزرگترین بانک ایالات متحده، متعهد شدند که ۱۳ میلیارد دلار این قرارداد را ازطریق پرداخت وام تأمین مالی کنند. از ۳۳٫۵ میلیارد دلار باقیمانده، ماسک با فروش ۹٫۶ درصد سهام توییتر به ارزش ۴ میلیارد دلار (سهامی که آن زمان برایش حدود ۳ میلیارد دلار هزینه کرده بود!) و ۷٫۱ میلیارد دلاری که از سرمایهگذارانی نظیر بایننس، صرافی بزرگ رمزارز، لری الیسون، بنیانگذار شرکت فناوری کامپیوتر اوراکل (Oracle) و ولید بن طلال، شاهزاده عربستان و ثروتمندترین فرد جهان عرب (درست شنیدید؛ همان شاهزاده سعودی که از سهامداران توییتر بود و ماسک در جواب توییتش مبنی بر کم بودن مبلغ پیشنهادی ماسک، به طعنه به نبود آزادی بیان مطبوعات در عربستان اشاره کرده بود!)، حدود ۱۱ میلیارد دلار دیگر دستوپا کرد.
با تمام این حرفها، باید به این حقیقت اقرار کرد که حداقل در یک زمینه حق با ایلان ماسک است؛ اینکه توییتر بهعنوان شرکت خصوصی حال و روز بهتری خواهد داشت. البته نه بهخاطر حرف ماسک که توییتر باید «پلتفرمی برای آزادی بیان در کل دنیا» باشد؛ بلکه به این خاطر که توییتر بهعنوان پلتفرم ارتباطی، قدرت فوقالعادهای دارد، اما بهعنوان کسبوکار، چشمانداز هیجانانگیزی در انتظارش نیست. به همین خاطر اگر توییتر دراختیار یک مالک خصوصی باشد که دغدغهی ارزش سهام توییتر را نداشته باشد، مشکلی با این آمار و ارقام ناامیدکننده نخواهد داشت.
معمولاً رسم بر این است که افرادی که قصد تصاحب کسبوکاری را دارند، بخصوص آنهایی که از اعتبار و شهرت زیادی برخوردار نیستند، با پول نقد یا حداقل برگهی ضمانت بانکی در دست پیشنهاد تصاحب میدهند؛ چراکه درغیر این صورت اکثر شرکتها اصلاً به پیشنهاد طرف فکر هم نمیکنند. بااینحال، تقریباً تمام ثروت ماسک ۵۱ ساله به سهام تسلا و اسپیس ایکس گره خورده و فروش این سهام برای جور کردن ۴۴ میلیارد دلار، مالیات سنگینی را به او تحمیل میکند و نفوذ و قدرت او را کاهش میدهد.
سرنوشت پروژه غیرمتمرکز Bluesky در هالهای از ابهام
مشخص است که چنین اتفاقی به مذاق ماسک خوش نیامد؛ او که پیشترها توییت کرده بود که SEC (کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا) درواقع مخففی است که حرف E آن نمایندهی «Elon’s»، یعنی «برای ایلان» است، معتقد است بهعنوان ثروتمندترین مرد جهان، کمیسیون بورس در جیب بغلش است و اجازه دارد هرچه دلش خواست، بدون نگرانی از پیامدهای آن توییت کند. البته کمیسیون بورس نیز به اهمیت ماسک برای بازار سهام واقف است و به همین دلیل او را بهخاطر رشتهتوییت اشتباه و گمراهکنندهاش در رابطه با خصوصیشدن سهام شرکت تسلا، بهجای برکناری، فقط جریمه کرد؛ چراکه برکناری ماسک ممکن بود ارزش سهام تسلا را بهشدت پایین آورد و به سهامداران دیگر ضربه بزند.
رابطهی ثروتمندترین مرد دنیا با توییتر در کمتر از هفت ماه دستخوش دگرگونیهای بزرگی شد. تا سوم آوریل (۱۴ فروردین)، ایلان ماسک تنها یکی از کاربران پرطرفدار و البته بهشدت جنجالی توییتر بود. چهارم آوریل معلوم شد طی ماه گذشته، ماسک بزرگترین سهامدار حقیقی این شرکت شده است.
ماسک باید بین «آزادی بیان» و تبدیل توییتر به «محترمترین پلتفرم تبلیغاتی دنیا» یکی را انتخاب کند
جرقه تصاحب توییتر احتمالاً از درگیریهای ماسک با کمیسیون بورس آمریکا زده شد
درحالیکه صحبتهای ماسک توانست دل قشر زخم خوردهی توییتر از سیاستهای نظارت بر محتوای حاوی خشونت، نفرتپراکنانه یا اطلاعات غلط را بهدست آورد، کاربران دیگر از این موضوع ابراز نگرانی کردهاند و معتقدند با کاهش نظارت بر محتوای توییتر، وضعیت این شبکه اجتماعی از آنچه هست، وخیمتر خواهد شد. از نظر این دسته از کاربران، توییتر همینحالا هم جهنمدرهای است که قرار است به بزرگترین کابوس ماسک تبدیل شود.
ایلان ماسک ۴۴ میلیارد دلار را برای تصاحب توییتر از کجا آورد؟
ماسک ممکن است برخی از ایدههای کلی این پروژه را به توییتر بیاورد. او گفته است که کاربران توییتر باید بتوانند خودشان درجه فیلتر محتوای توهینآمیز را تعیین کنند و Bluesky نیز سیستمی دارد که پروتکلهای متفاوتی برای محتوای پست شده و میزان دیده شدن آن توسط کاربران دیگر در نظر گرفته اشت. البته اگر ماسک قصد داشته باشد برای توییتر فیلتر محتوای داخلی راهاندازی کند، کد پروژهی Bluesky به کارش نمیآید، چون طوری طراحی شده تا سرویسهای مختلف به هم متصل شوند.
و در آخر، برنامهی ماسک برای توییتر هرچه باشد، نه او و نه هیچ میلیاردر دیگری نمیتواند شبکههای اجتماعی را «نجات» دهد؛ چراکه مشکلات شبکههای اجتماعی از جنس مشکلات اجتماعی هستند و تکنولوژی و تصمیمگیریهای ثروتمندترین مرد دنیا هم نمیتواند بهتنهایی آنها را حل کند.