جهان موازی یا چندجهانی چیست؟

طبق نظریه نسبیت عام اینشتین، جرم زیاد می تواند فضازمان را خم کند. بر اساس این نظریه، در تکینگی در قلب یک سیاهچاله، جرم آنقدر بزرگ است که منحنی فضازمان بی نهایت می شود و در نتیجه قوانین فیزیک را نقض می کند. این مفهوم فیزیکدانان را به دردسر انداخته است، اما بر اساس یک فرضیه، تکینگی را می توان با یک جهان کامل جایگزین کرد و در نتیجه به چندجهانی رسید.

تکینگی ها فیزیکی نیستند زیرا قابل اندازه گیری نیستند. در واقع وجود آنها حاکی از نقص یک نظریه است. به گفته دکتر نیکودم پوپلوسکی، فیزیکدان نظری در دانشگاه نیوهون:

از آنجایی که نور نمی تواند از افق رویداد سیاهچاله فرار کند، این جهان های نوزاد از دید ناظران در جهان مادر پنهان هستند و اگر چیزی از افق رویداد عبور کند، هیچ راه برگشتی وجود ندارد. این واقعیت که هیچ چیز نمی تواند وارد کرم چاله شود به این معنی است که هیچ تعاملی بین دنیای والد و کودک وجود ندارد.

با این حال، اگر دو سیاهچاله در یک جهان وجود داشته باشند و هر یک از آنها یک جهان جدید به دنیا بیاورند، ممکن است این دو جهان خواهر ادغام شوند. این فرآیند بسیار شبیه به ادغام دو سیاهچاله و ایجاد یک سیاهچاله جدید است.

بنابراین اگر به دنبال نسخه مشابهی از خود در آن سوی افق رویداد هستید، آن را در این نظریه جستجو نکنید. در واقع، ممکن است دیگران مانند شما نباشند. زیرا در هر زمان فقط یک شیء می تواند در یک جهان وجود داشته باشد.

در فیزیک کوانتومی که با قوانین فیزیکی در مقیاس زیراتمی سروکار دارد، اصطلاح چندجهانی وجود ندارد. در واقع جهان های دیگر را جهان های متعدد می نامند و مفهوم آن با چندجهانی متفاوت است.

گفته می شود که فرضیه جهان های متعدد وجود سیستم کوانتومی را در حالت های متناقض یا برهم نهفته توصیف می کند. مهم ترین آزمون ذهنی این فرضیه گربه شرودینگر اثر اروین شرودینگر است. از نظر تئوری، فرض کنید یک گربه در جعبه ای عایق بندی شده با وسیله ای حاوی ویال سم کشنده وجود دارد و اگر هسته یک اتم در جعبه متلاشی شود، سم آزاد می شود.

گربه و دستگاه داخل جعبه یک سیستم واحد کوانتومی در نظر گرفته می شوند. در این مثال، دو حالت “زنده” و “مرده” برای گربه، هر کدام بر اساس یک موج تعریف شده است. از آنجایی که امواج می توانند با هم همپوشانی داشته باشند و یک تابع موج واحد را تشکیل دهند، گربه می تواند در نوعی برهم نهی حالت ها وجود داشته باشد. بر این اساس در مکانیک کوانتومی می توان گربه را همزمان زنده و مرده در نظر گرفت.

فرضیه جهان های چندگانه نیز به برهم نهی منجر می شود. در واقع نشان می دهد که اندازه گیری به جای باز کردن جعبه و کوچک شدن تابع موج، باعث رشد تصاعدی می شود و آزمایشگر و در نهایت کل جهان را در بر می گیرد. در نتیجه، هر تلنگر سوئیچ می تواند جهان های بی نهایت ایجاد کند. جهان هایی به اندازه تمام مسیرهای ممکن فوتون های نور در اتاق شما.

طبق آزمایش فکری گربه شرودینگر، آزمایشگر جعبه را باز نمی کند تا بفهمد گربه زنده است یا مرده است. برعکس، جعبه را باز می کند تا بفهمد در چه دنیایی زندگی می کند؟ دنیایی که گربه در آن زندگی می کند یا دنیایی که گربه در آن مرده است.

اشیاء ناظر، رویدادها و سوابق فیزیکی در جهان های مختلف متفاوت هستند. این دنیایی است که برج ایفل در لس آنجلس می تواند باشد. در این صورت همه عوالم جزئی از یک عالم واحد هستند. در واقع به نظر می رسد این جهان از منظر دنیای ما شکل گرفته است. این فرضیه بسیار شبیه به فرضیه جهان های موازی و وجود نسخه دیگری از شما در دنیای موازی است.

جهان آینه ای یکی دیگر از نظریه های چندجهانی است که می گوید جهانی دقیقا فراتر از زمان انفجار بزرگ وجود دارد که تصویر آینه ای دقیقی از جهان ماست. به گفته نیل توروک، محقق موسسه Perimeter، به جای اینکه بگوییم قبل از بیگ بنگ دنیای متفاوتی وجود داشته است، در این نظریه جهان قبل از بیگ بنگ تصویری دقیق از جهان پس از انفجار بزرگ است.