High On Life Review – Talking Heads



وقتی برای اولین بار High On Life را شروع کردم، می دانستم که وارد چه چیزی هستم. من نه تنها کارهای جاستین رویلند (ریک و مورتی، Solar Opposites) بلکه کارهای استودیوی بازیسازی او Squanch Games (Trover Saves The Universe, Accounting+) را نیز می شناسم، بنابراین تصوری از نوع کمدی داشتم. مسیر من با این حال، چیزی که انتظارش را نداشتم، یک تیرانداز سه بعدی با حالات مترویدوانیا بود که برخی از بهترین بازی‌های دوران جوانی من را بازتاب می‌داد و مهم‌تر از آن، عدالت را در آنها رعایت می‌کرد.

High On Life داستان یک قهرمان بی نام را روایت می کند – که همه او را “شکارچی فضل” می نامند، حتی خواهر خودش – که با یک کارتل مواد مخدر بیگانه که به زمین حمله کرده اند می جنگد. این کارتل می‌خواهد همه انسان‌های روی کره زمین را جمع کند و آنها را به عنوان مواد مخدر بفروشد، که دیگر بیگانگان می‌توانند از طریق ماشین‌آلات پیچیده مصرف کنند. قهرمان شکارچی فضل ما به Gatlians مسلح است، نژادی از تفنگ های سخنگو، و هر گاتلیان حملات و توانایی های منحصر به فرد خود را دارد. این مفهوم مطمئناً بسیار عجیب است، اما داستانی است که به خوبی گفته شده است که من را تا پایان حدس زدن نگه داشت.

در حال پخش: بالا در زندگی همه چیز را بدانید

در این مرحله، باید تشخیص داد که این 100٪ یک پروژه جاستین رویلند است، با تمام ویژگی های فلسفه کمدی او. مونولوگ های سریع، جوک های گوز، شکستن دیوار چهارم، آگهی های تبلیغاتی، کمدی تاریک – همه اینها به روایت و ارائه بازی گره خورده است. اگر چیزهایی مانند Rick and Morty، Trover Saves the Universe یا Solar Opposites فنجان چای شما نیستند، آن هم نخواهد بود با این حال، من تحمل بسیار بالایی برای این نوع ناشیانه دارم و در طول ماجراجویی 10 ساعته خود را در حال خنده دیدم.

من از این واقعیت که Squanch Games مجوز چهار فیلم کامل schlocky B را برای بازیکنان برای “لذت بردن” تنها به این دلیل که امکان پذیر بود، دریافت کردم. هر وقت یک صداپیشه ساده تبلیغاتی وسط یک غرغر می خندید، من هم می خندیدم. طنز مرجع همیشه مرا به راه انداخته است – به خصوص اشاره به بازی های ویدیویی دیگر، مانند تایید کامل Kenny the Gun از دونات کانتی عزیز مستقل مستقل.

همه اینها یک جذابیت اصیل دارد. مطمئناً، برخی از شوخی‌ها به جایی نمی‌رسند، و هجوم تفنگی که در دست من است گاهی اوقات می‌تواند خیلی طول بکشد، اما با هر تلاشی که تیم توسعه‌دهنده انجام داده، واضح است. سرگرم کننده انجام High On Life. من هرگز نمی‌دانستم قرار است با پیشرفت صحنه‌ها چه اتفاقی بیفتد، و این عدم قابلیت پیش‌بینی تجربه را افزایش می‌دهد. راستش را بخواهید، این رویکرد سرکش تنها راهی است که برخی از شوخی‌ها کار می‌کنند – که برای مثال شامل صحنه‌ای کامل در “Space Applebee’s” می‌شود، که همراه با وقفه‌های پیشخدمت هنگام سفارش غذا است.

با این حال، Squanch Games همچنین می‌داند که این برند طنز برای همه مناسب نیست، و این قابلیت را ارائه می‌دهد که لحن شوخی‌ها را کم کند تا کسانی که از گپ زدن مداوم معذب می‌شوند همچنان از بازی لذت ببرند. تنظیمات من را با شوخی‌های «مکرر» رها کردم. و من فکر نمی‌کردم که خیلی زیاد باشد – در مقایسه، من این شوخی را به اندازه آنچه که اوایل امسال بررسی Horizon: Forbidden West را به ارمغان آورد، آشکار ندیدم. این می‌تواند به این دلیل باشد که شخصیت‌ها پازل‌ها را با صدای بلند در مقابل من صحبت نمی‌کردند، که باعث می‌شد دیالوگ برای محیط طبیعی‌تر احساس شود.

هنگامی که از ناهنجاری ها عبور کردید و روی خود بازی تمرکز کردید، High On Life یک تجربه تیراندازی سه بعدی قوی را ارائه می دهد که از سوء استفاده های Samus Aran تقلید می کند. هر یک از بیوم های مختلفی که من کاوش کردم پر از اسرار بود، از صندوقچه های زنده پر از طلا گرفته تا NPC های تصادفی که یک زینگر سریع یا جستجوی جانبی کوتاه ارائه می کردند. با پیشرفت بازی، حرکت عمودی از طریق جستجو برای جت پک معرفی می شود که کاوش را حتی بیشتر می کند.

بخوانید  Banishers: Ghosts of New Eden پایان های زیادی دارد

این دنیاها نیز بسیار وسیع هستند، که بازی سعی می کند با یک سیستم ایستگاه بین راه مقابله کند که به من امکان می دهد ببینم هدف من در کدام جهت است و چقدر دور است. گاهی اوقات این سیستم از سیم‌هایش عبور می‌کند، و ضربه زدن به یک نقطه، من را به نقطه‌ای برمی‌گرداند که تازه از آنجا آمده‌ام، اما اغلب اوقات یک فشار ساده روی D-Pad مرا به مسیر درست هدایت می‌کند. نقاط راه نیز در قسمت‌های بعدی بازی تبدیل به یک عصا می‌شدند، زیرا عدم استفاده از آنها گاهی باعث می‌شد به قسمت اشتباه نقشه سفر کنم و گم شوم. این یک سیستم کامل نیست، اما نقاط بین راه اغلب مفید هستند.

گاتلیان ها هم در شوخی هایشان و هم در نحوه استفاده از آنها در جنگ از یکدیگر متمایز هستند. کنی اسلحه ساکن است، گاس یک تفنگ ساچمه ای است، نایفی…ر، چاقو است، و سویزی نقش هالو نیدل را بازی می کند. جالب ترین سلاح Creature است که به عنوان نوعی دستگاه Pikmin عمل می کند و موجودات کوچک را برای آسیب در طول زمان به سمت دشمنان پرتاب می کند. هر چهار نفر در نبرد قدرتمند هستند، زیرا نسبت به دشمنان خاصی برتری دارند و تعویض اسلحه ها در طول مبارزه ضروری است.

هر سلاح قدرت دومی دارد که سفر و معماهای محیطی را آسان‌تر می‌کند و به آرامی با پیشرفت من، جهان‌های بیشتری را برای من باز می‌کند. کنی انفجارهای گل غلیظی را شلیک می کند که به موانع تعیین شده برخورد می کند و به شما اجازه عبور می دهد. Sweezy می‌تواند شلیک کندی را در منطقه‌ای که در اطراف فرود می‌آید شلیک کند، و آن را به گزینه‌ای عالی برای پیشی گرفتن از فن‌های تند چرخان که در غیر این صورت باعث آسیب می‌شوند تبدیل می‌کند. از این حرکات ویژه می‌توان در مبارزه نیز استفاده کرد – ضربات گلی کنی حریفان را برای ضربات اضافی به هوا می‌اندازد، به عنوان مثال – که گزینه‌های بیشتری به من می‌دهد.

استفاده از Gatlians در نبرد بسیار سرگرم کننده است و دشمنانی که من با آنها روبرو هستم کاملاً با زیبایی شناسی عجیب و احمقانه بقیه بازی مطابقت دارند. مبدا را خراب کنید – و همانطور که آسیب می بینید، گود از بین می رود و بدن خاکستری آنها در زیر ظاهر می شود. اگرچه عجیب است، اما به عنوان یک کمک بصری ساده برای میزان آسیبی که به دشمن خاصی وارد کرده اید، عمل می کند و همچنین به شما امکان می دهد نقاط ضعف خود را ایجاد کنید. اگر دشمنی پشت پوشش پنهان شده است، اما پوست خاکستری روی بازوی او آشکار است، آن نقطه را هدف قرار دهید و دشمن به سرعت سقوط خواهد کرد. نشان دادن آسیب‌های جنگی به دشمنان بدون دادن نوار سلامت یا چیزی شبیه به آن، ایده خوبی است.

بخوانید  امکان ساخت انیمیشن زلدا توسط یونیورسال و سازنده ماریو

با این حال، بیشتر دشمنانی که من با آنها روبرو شده ام، گنگ هستند. من می توانستم با هر یک از غرغرهای معمولی برخورد کنم و بدون اینکه آسیب زیادی ببینم، آنها را در غوغا شلیک کنم یا بکشم. مواقعی بود که من غرق بودم و مجبور بودم دوباره در یک نبرد تلاش کنم، اما این بیشتر به دلیل غیرت بیش از حد من بود تا اینکه دشمنان بر من مانور دادند.

مطمئناً، برخی از شوخی‌ها به جایی نمی‌رسند، و هجوم تفنگی که در دست من است گاهی اوقات می‌تواند خیلی طول بکشد، اما با هر تلاشی که تیم توسعه‌دهنده انجام داده، واضح است. سرگرم کننده انجام High On Life

باس فایت ها خیلی بهتر نیستند، زیرا اکثر آنها فقط در مورد تیراندازی و طفره رفتن هستند. برخی از آنها کمی اوضاع را به هم می ریزند، این که آنها شات ویژه ای از Gatlian را که می خواهید نجات دهید اجرا می کنند – کروبیس به دیسک های بزرگی شلیک می کند که می توانید به سمت او پرتاب کنید، که معلوم می شود قدرت تفنگ ساچمه ای است – یا به شما چندین رئیس برای مبارزه در یک زمان می دهد. با این حال، در هسته خود، بیشتر از همان مبارزه ای است که از غرغر می کنید، فقط با بدهای بزرگتر.

در حالی که مبارزه کلی سرگرم کننده است، اما زمانی که خسته کننده می شود، طول درگیری های خاص است. هر رویارویی معمولاً در امواج اتفاق می افتد، با دو یا سه گروه از دشمنان قبل از پایان نبرد. برخی از آنها بسیار طولانی تر از آن هستند، تا جایی که کنی تفنگ می گوید: “اوه خدای من، بیشتر؟!” و من دقیقا همین احساس را دارم این دعواها به همان اندازه که به آزمون مهارت تبدیل می شوند، به آزمونی برای صبر تبدیل می شوند. باس فایت ها در بیشتر موارد این مشکل را ندارند، اما برخی از آنها با مشکلات خاص خود مواجه می شوند – یک مبارزه به خصوص همیشه من را عصبانی می کند فقط به این فکر می کنم که در مرحله آخر چقدر سخت شده است.

در نهایت، High On Life، به روش عجیب و غریب خود، تصویری از آنچه یک بازی مدرن Metroid Prime می‌تواند باشد، از دریچه بازی‌های کمدی جاستین رویلند است. حس مشابهی از کاوش آمیخته با لحظات جنگی سریع وجود دارد، اما در اینجا با شوخی‌های مملو از فحش و گهگاه سر و صداهای نامنسجم نیز پر شده است. داستان، به همان اندازه که بی‌نقص است، به طرز باورنکردنی خوبی روایت می‌شود، با شخصیت‌ها و لحظاتی که من برای مدتی به آنها اشاره خواهم کرد. حتی اگر طرفدار نوع طنزی که High On Life ارائه می کند نیستید، بازی اینجا ارزش سفر را دارد

تحریریه مجله بازی یک گیمر