اولین باری که Arizona Sunshine 2 را بازی کردم، کمی حالت تهوع داشتم، اما به سرعت متوجه شدم که به دلیل زمان صرف شده از بازی های VR است. بار دوم که Arizona Sunshine 2 را بازی کردم، به سرعت تحت تأثیر انبوهی از مردگانش قرار گرفتم و احساس کردم که بازی ممکن است نامتعادل باشد. در سومین باری که هدست Quest 3 خود را گذاشتم، پاهای دریایی ضرب المثل خود را دوباره کشف کرده بودم، بر هنر کنترل جمعیت زامبی تسلط داشتم و از بازی برای آنچه که هست لذت بردم: یک ماجراجویی ماجراجویی آرکید. در آخرالزمان.
در تیراندازی زامبی اول شخص انحصاری VR، Arizona Sunshine 2، شما نقش قهرمان بازی اصلی را در یک گشت و گذار دیگر از میان منظره جهنمی مرده ای از فرودگاه ها، تونل های فاضلاب و پارکینگ های روی پشت بام، که هر کدام مملو از مهمات هستند، بر عهده می گیرید. و “Freds” – کلمه بسیار دلپذیر قهرمان داستان برای زامبی ها – در مقادیر مشابه. اهداف بازی از همان ابتدا مشخص است: این از آن نوع بازیهایی نیست که در آن اغلب نگران ذخایر مهمات باشید. این یک فانتزی قدرتمند است، اما بدون تنش زیاد نیست.
Arizona Sunshine 2 در لحظاتی که شما وظیفه دارید انبوهی از زامبی های ترسناک را از بین ببرید، بیشتر می درخشد. همانطور که گفته شد، در ابتدا این کار به قدری دشوار بود که تصور کردم در مورد چیزی توضیح نداده ام: یک حرکت مهارتی، یا یک گزینه کنترل، یا چیزی. معلوم شد من فقط به کمی تمرین نیاز داشتم. مانند بسیاری از شوترهای واقعیت مجازی، می توانید با تسلط بر انیمیشن بارگذاری مجدد، لطف بزرگی به خود کنید. در ابتدا با این مکانیک کلنجار رفتم که منجر به گاز گرفتن چندین بار در ژوگولار شدم، اما طولی نکشید که مانند یک اسپین آف جان ویک هالووین، مردگان را درو می کردم.
این تا حد زیادی به لطف مکانیک تیراندازی عالی است. ردیف کردن عکسها و اتاقهای پاکسازی یک لذت همیشگی است زیرا قابل اعتماد و قدرتمند است. سلاح های مختلف با الگوهای شلیک خاص خود در بیشتر سطوح پراکنده شده اند. در ابتدا یک تپانچه را با یک تپانچه کمی متفاوت یا یک هفت تیر عوض می کردم. اما سطوح بعدی SMGها، تفنگهای ساچمهای و انواع مختلفی را که از بازیهایی که کلاه خود را آویزان میکنند، انتظار میرود، اضافه میکنند. در سختی آسانتر، اسلحهها به نقاط قرمز نیز مجهز میشوند، که من به عنوان یک مکانیک اضافی از آن لذت بردم. متوجه شدم که بین این مشکل و سختی معمولی جابجا میشوم تا بهتر از زمانهایی که چنین مزیتی داشتم قدردانی کنم، در حالی که سعی کردم بدون آن کمک، هدفم را بهبود بخشم. متوجه شدم که این تمرین نیز به من کمک کرد تا این کار را انجام دهم، که بسیار رضایت بخش بود.
اما بازی gunplay قبلاً در بازی اول خوب بود، پس دنباله چه چیزی اضافه می کند؟ پاسخ به این سوال به سرعت آشکار می شود – و این دو جنبه دارد. معمولیترین نوع افزودنی به شکل سلاحهای غوغایی است که به راحتی شکسته میشوند، اما به طور کلی به عنوان یک حالت جایگزین برای حمله برای چند جمجمه خمیری در یک زمان عمل میکنند، قبل از اینکه مجبور به رها کردن آنها شوید. برخلاف چیزی مانند The Walking Dead: Saints & Sinners که تمایل دارد به سمت واقع گرایی متمایل شود، زیرا پیچ گوشتی شما می تواند در جمجمه یک زامبی گیر کند، در AS2، حملات غوغایی بیشتر حالت بازی دارند و بار دیگر این فانتزی قدرتمند را برآورده می کنند. در اینجا، سر بریدن زامبی ها بیشتر شبیه Fruit Ninja است تا یک درس تنبیهی در وضوح و فیزیک.
اما بلندترین تغییر در واقع روی چهار پا است. رفیق سگ در طول بازی تبدیل به حامی شما می شود و پسر خوب ورزیده – به معنای واقعی کلمه – اغلب اوقات نجات دهنده است. پشت سر گذاشتن آن چند گروه اولی که برای من دردسر ایجاد کرد، اساساً یاد گرفتم به بادی اعتماد کنم و او را بپرم به صورت پوسیده زامبی هایی که به سمت من می روند. کنترل بادی تقریباً مانند یک چاقوی ارتش سوئیس برای قهرمان داستان عمل می کند. می توانید از او بخواهید به زامبی ها حمله کند، در نتیجه سرعت آنها را کاهش دهید یا حتی آنها را بکشید تا مجبور نباشید. او همچنین میتواند مواردی را که در غیر این صورت نمیتوانید به آنها دسترسی پیدا کنید، مانند مهمات یا کلیدها، بازیابی کند، و همچنین میتواند به حل معماها کمک کند، معمولاً با استفاده از مکانیک بازیابی مشابه.
این پازلها هرگز فراتر از سادهسازی نمیروند، اما به پر کردن سطوح با چیزی بیشتر از گالریهای عکس کمک میکنند، سرعت را به هم میریزند و هرازگاهی به من استراحتی بسیار ضروری میدهند. از بادی بود که یاد گرفتم چگونه یک گروه گروهی را رام کنم و وارد وضعیت جریان جان ویک خود شوم، آن را به سمت چپ بفرستم در حالی که من به چند زامبی در سمت راست شلیک کردم، چند اندام را با نبرد غوغا بر اساس جهت رضایت بخش جدا کردم و حرکت کردم. به جلو در مسیری که اکنون باز است سپس در هنگام خروج از در چرخیدم تا چند نفر باقیمانده را مهار کنم در حالی که بادی پارس میکرد و به سمت من برگشت که انگار مستحق یک رفتار بود – و او به وضوح این کار را کرد، از صحنهای که ما پشت سرمان گذاشته بودیم.
گنجاندن بادی به این معنی است که الگوهای حمله پیچیدهتر با کلاسهای زامبی بیشتر امکانپذیر است، و این تنوع به نقطه قوت بازی تبدیل میشود، بهویژه زمانی که با تنظیمات متعددی همراه شود که آزادی حرکت من را برای فروش کلید محدود میکرد. لحظه اکشن، مانند عبور از یک فرودگاه در آسانسور، یا اجرای چیزی شبیه به کنسرت برای طرفدارانی که، علیرغم عدم زندگیشان، در آن لحظه کاملاً متحرک به نظر می رسیدند.
حتی با وجود مهمات زیاد، مکانیک های تیراندازی بیخطر و کمک بادی، این صحنهها میتوانند تنشآمیز باشند، زیرا زمانی که یک زامبی وارد صورت شما شود، غلبه بر آن میتواند بسیار دشوار باشد. وقتی گلولهها را شلیک میکردم، متوجه شدم که گلولهها را میشمارم، بنابراین همیشه میدانستم چه زمانی باید دوباره بارگیری کنم، که این نوع فانتزی زامبیها را که در هر بازی با حضور ارواح دنبالش میگردم برآورده میکند.
اگر این پیکربندی کافی نیست، می توانید کل حالت داستان را دوباره با همکاری آنلاین با یک بازیکن دیگر بازی کنید. هیچ چیز اساساً تغییر نمی کند، چه خوب و چه بد، اگرچه از اعتقاد کلی من سود می برد که تقریباً همه چیز در بازی ها در بازی های Co-op بهتر است. استثناهایی وجود دارد، اما AS2 یکی از آنها نیست. تیراندازی به سبک آرکید یک مناسب طبیعی برای یک دوست است، حتی اگر بازی قبلاً دارای یک در چهار پا است. تنها مشکلی که همکاری ایجاد می کند، روایت است. طبق طرح داستان، شما “تنها بازمانده” هستید، که در حال حاضر وجود بادی را به شدت نادیده می گیرد، اما این نام مستعار زمانی که به دوستی که می تواند شما را همراهی کند، پوچ تر می کند.
با این حال، احتمالاً این بازی پربازیگرترین بازی برای داستان نیست، که چیز خوبی است زیرا داستان ضعیف ترین جنبه آن است. مانند بازی اول، قهرمان داستان مردی عاقل و بی ادب است که تمام شخصیت او با شوخی های بدی که من را در طول بازی آزار می دهد آشکار می شود.این مشکل با تعداد دفعات صحبت کردن او تشدید می شود. AS2 یک بازی است که از جنبه بازی ویدیویی رنج می برد، این واقعیت است که یک کاراکتر خیلی زیاد صحبت می کند تا بازیکن را راهنمایی کند. اگر او کمتر صحبت میکرد یا من را عصبانی نمیکرد، کمتر حواسام را پرت میکرد، اما این مسائل بهعنوان یک زن و شوهر برخی از اوقات خوبی را که در غیر این صورت داشتم خراب میکرد. داستان نیز خالی از شگفتی است. من به طور ذهنی یادداشت کردم که داستان از سطح اول به کجا خواهد رسید و اساساً همانطور که انتظار داشتم اجرا شد. از آنجایی که بازی بیشتر از یک گالری تیراندازی واقعی میخواهد یک ماجراجویی باشد، فقدان شرطبندی و لحظات شگفتانگیز باعث میشود که سطوح به گونهای کاهش یابد که گیمپلی هرگز انجام نمیدهد.
Arizona Sunshine 2 برنامه افسانه ای نیست که در نهایت شما را به واقعیت مجازی باور کند. اما مطمئناً این نوع دنبالهای است که فراتر از نسخه قبلی خود است و بهتر است. به نظر می رسد که درخواست از مردم کار سختی است همیشه من به زامبی ها اهمیت می دهم و واقعیت مجازی در سال 2023، زمانی که به نظر می رسد بسیاری از مردم سال ها پیش آنها را نادیده گرفته اند. اما من چنین آدمی نیستم و اگر شما هم مثل من باشید، متوجه خواهید شد که Arizona Sunshine 2 یک سفر جاده ای لذت بخش و البته قابل پیش بینی در آخرالزمان است.