Bill & Ted's Awesome Adventure سی و پنجمین سالگرد خود را در سال 2024 پس از انتشار در فوریه 1989 جشن می گیرد.
هر وقت فیلم های سفر در زمان را تماشا می کنم، متوجه می شوم که زیاد روی صفحه نمایش داد می زنم. میدانید وقتی شخصیتهای فیلم ترسناک بهطور غیرقابل توضیحی به زیرزمین تاریک میروند یا به تنهایی در جنگل سرگردان میشوند تا صدای عجیبی را که آشکارا از یک هیولای هشت فوتی میآید، بررسی کنند، میدانید چگونه سرشان فریاد میزند؟ من هستم، اما عاجزانه سعی می کنم به دنزل واشنگتن بفهمانم خود آیندهاش این یادداشت را در گذشته گذاشته است تا خود فعلیاش پیدا کند.
زمان زیادی را صرف فکر کردن به این موضوع کردهام که فیلمهای سفر در زمان و شخصیتهایشان چگونه به هم میریزند که حتی کتابی در مورد آن نوشتم…بنابراین شما یک کرم چاله ایجاد کردید: راهنمای مسافر زمان برای سفر در زمان— که من مجبورم سالی یکبار تا آخر عمر به برق بزنم.
فیلمهای سفر در زمان بهطور بدنام پیچیدهاند، به طوری که احساس میشود در فیلمهای اخیرتر، مانند Looper، گرایشی ایجاد شده است که وقتی بین خطوط زمانی پرش میکنید، از نکات و نکات عملکرد علیت چشمپوشی میکند، زیرا خیلی پیچیده است. فنی و خسته کننده بسیاری از فیلمهای سفر در زمان، مانند TimeCrimes، در واقع از شخصیتهایی که نمیدانند سفر در زمان چگونه کار میکند، میسازند، و برخی دیگر، مانند فیلم همیشه عالی Deja Vu دنزل، به نوعی منطق را متزلزل میکنند تا داستان به نتیجه برسد.
اما حتی برخی از بهترین شخصیت های سفر در زمان، مانند بزرگترین کارآموز جهان، مارتی مک فلای، در واقع خیلی خوب نیستند. خوب به سفر در زمان مارتی از داک براون کمک زیادی می گیرد، مردی که واقعاً می داند این کارها چگونه کار می کنند. مارتی که به حال خود رها شده تا از سفر در زمان برای حل یک مشکل استفاده کند، از ماشین زمان در بازگشت به آینده استفاده می کند تا تنها 15 دقیقه قبل از اینکه داک در ابتدای فیلم توسط تروریست ها ترور شود، بازگردد. آن مرد حتی میگوید: «من تمام وقت دنیا را دارم، من یک ماشین زمان دارم» و به سختی به خودش زمان میدهد تا دوستش را از انجام آن باز دارد. آدم کشی. جدا از نیاز به مخاطرات دراماتیک، مارتی در تفکر بعد چهارم مهارت خاصی ندارد.
آیا می دانید بهترین مسافر زمان در فیلم ها کیست؟ در حقیقت هستند؟ بیل اس. پرستون، Esq. و تد “تئودور” لوگان، به ویژه در ماجراجویی عالی بیل و تد.
اشتباه نکنید: بیل و تد برادران موج سواری فوق العاده احمق اما فوق العاده دوست داشتنی نیستند. آنها ممکن است در تلفظ نامهای ناآشنا مانند فروید (که او را «فرود» میخوانند)، سقراط («So-crates») یا بتهوون («Beeth-4»)، که هرگز توانایی من برای خواندن کتاب او را از بین برد، چندان خوب عمل نکنند. (نام بدون خنده)، اما برخلاف تقریباً همه افراد دیگر در تاریخ سینمای سفر در زمان، آنها درک استثنایی خوبی از دنیای چهار بعدی دارند.
مطمئناً خطرات برای بیل و تد، که تلاش میکنند شخصیتهای تاریخی را برای ارائه در کلاس تاریخ گرد هم بیاورند، کمتر از دنزل است، که برای متوقف کردن یک حمله تروریستی از شیطنتهای موقتی استفاده میکند. و تسلط بیل و تد بر علیت در بیشتر فیلم اصلاً قابل مشاهده نیست. دو سوم اول تا حد زیادی فقط مربوط به رفت و برگشت زوج در طول زمان و ربودن/دوست شدن با مردم است – بیشتر در مورد بازدید از لحظات جالب تاریخی است تا نگرانی در مورد اینکه چگونه اقدامات گذشته می تواند عواقبی را در آینده ایجاد کند. اما پس از آن بچه ها وقتی متوجه می شوند که پس از ترک تمام دوستان تاریخی خود در مرکز خرید، همه آنها به دلیل جنایات مختلف برهم زدن تجربه خرید دستگیر شده اند، با مشکل مواجه می شوند.
با تمام شدن زمان قبل از ارائه، بیل و تد باید راهی پیدا کنند تا تمام این ناهماهنگی های موقت را از زندان محلی بیرون کنند. پدر تد کلانتری است که مجموعهای از کلیدها برای سلولها دارد، اما همانطور که قبلاً در فیلم مشخص شد، او آنها را گم کرد و از دزدیدن بیل و تد جلوگیری کرد. وقتی تصور می کنند که به گذشته برگردند تا از دستگیری ها جلوگیری کنند یا کلیدهای گذشته را بدزدند، متوجه می شوند که زمان کافی ندارند. همانطور که روفوس مسافر زمان در ابتدای ماجرا توضیح داد، “ساعت سن دیماس همیشه تیک تاک می کند” و آنها به ارتباط تاریخی خود با انحراف دیگری در زمان نمی رسند. و مطمئناً، تایمر سن دیماس یک ترفند فیلمی است که تنش و مخاطراتی را اضافه میکند که چندان منطقی نیستند، اما این قانونی است که Excellent Adventure با آن سازگار است و بچهها باید بر اساس آن زندگی کنند.
این زمانی است که تد یکی از باورنکردنی ترین جرقه های الهام از مسافران زمان را در تمام سینما دارد. او متوجه می شود که او و بیل مجبور نیستند مشکل کلیدی را حل کنند. بلافاصله– آنها می توانند از ماشین زمان برای حل آن استفاده کنند بعد. تد نظریه می دهد که بعد از آنها گزارش را تمام کردند و هیچ تایمری برای اجرا وجود ندارد، آنها می توانند در زمان به عقب سفر کنند قبل از پدر تد کلیدها را گم کرد. بیل توپ را برمیدارد و متوجه میشود که آنها میتوانند کلیدها را بدزدند و سپس آنها را در جایی در گذشته رها کنند، جایی که دو مرد در صورت نیاز آنها را پیدا کنند. بیل پیشنهاد میکند کلیدها را پشت تابلوی جلوی زندان پنهان کنید، سپس دستتان را پشت آن بگیرید تا کلیدهای منتظر او را پیدا کنید.
بیل و تد علیت غیرخطی را آنقدر خوب درک می کنند که اساساً این کلیدها را ایجاد می کنند.
بقیه سکانس بیل و تد را می بیند که در حال عبور از ایستگاه پلیس در مسیرشان به سمت بازداشتگاه هستند، با کمک بیشتری از آینده برای عبور از آنها. یک فکس در یک لحظه کلیدی ظاهر می شود و از آنها می خواهد که برای جلوگیری از افسر، اردک بزنند. در نقطهای دیگر، سطل زباله روی سر پدر تد میافتد، چشمهای او را میپوشاند و بازوانش را میبندد تا گروه بتوانند فرار کنند.
در سرتاسر صحنه، بیل و تد نقش مورفئوس خود را از ماتریکس بازی میکنند و یکدیگر را راهنمایی میکنند و در صورت لزوم کمک میکنند. البته این کمی یک deus ex machina است: هر مشکلی به راحتی با دقیقاً همان چیزی که باید دقیقاً به عنوان مشکل ظاهر شود حل می شود. اما در عین حال، صحنه مغزهایی را نشان می دهد که خود بیل و تد در حین پیشرفت فیلم نشان می دهند. کل این وضعیت اساساً به لطف یک حافظه واقعاً خوب، تعداد زیادی مهارت تفکر جانبی، و توانایی عالی برای نگاه کردن به علت و معلول و فهمیدن اینکه چگونه آنها را به میل خود خم کنید امکان پذیر است.
بیل و تد در اینجا درک واقعیت زمانی را نشان میدهند که به ندرت در بسیاری از داستانها دیده میشود، اما آنها در جمع خوبی هستند. برخی از آثار مهم علمی تخیلی درباره سفر در زمان، مانند “با چکمه هایش” اثر رابرت هاینلین و “همه شما زامبی ها”، به طور مشابه به اقدامات مداری که یک فرد در سفر در طول زمان انجام می دهد تا شرایط خود را ایجاد کند، می پردازد. در «By His Bootstraps» شخصیتی به گذشته برمیگردد تا در لحظهای حیاتی به خود کمک کند و ثروت خود را بسازد و مردی را که قبلاً فکر میکرد در همه چیز خوششانس است، به یک مرد خودساخته تبدیل میکند. «همه شما زامبیها» قطعاً عجیبتر است، اما از ایدههای مشابهی کار میکند و در واقع یک اقتباس سینمایی کاملاً محکم دارد که بین دو شخصیت، درک و درک نکردن سفر در زمان به اندازهای یکسان و باورپذیر معامله میشود.
مسئله این است که اگرچه بیشتر فیلم ها مسافران زمان خود را کمی احمق می کنند تا مفاهیم یک داستان سفر در زمان را عملی کنند، لازم نیست اینطور باشد. ما طرفداران سفر در زمان لازم نیست مجبور شویم بر سر شخصیت های داستانی فریاد بزنیم تا بفهمیم که چگونه اعمال آنها آنها را به سرنوشتی غم انگیز می کشاند که اگر فقط فکر کنند می توانستند از آن اجتناب کنند.
گاهی اوقات می توان برعکس این کار را با شخصیت هایی که در زمان «سفر می کنند» انجام داد. گاهی اوقات شما Bill S. Preston، Esq. و تد “تئودور” لوگان.