معرفی سریال پاییز دختری که توسط داعش اسیر شده است

سپس داستان سریال فاش خواهد شد.

قهرمان اصلی سریال آیسان است و داستان را از دید او می بینیم. ما همیشه با او هستیم. اوست که در اکثر نماها حضور دارد و حوزه اطلاع رسانی عموم به آنچه می بیند و می فهمد محدود می شود. قاعده ای که البته هر از چند گاهی شکسته می شود و ناگهان وارد فضای اداره اطلاعات سنندج می شویم – بدون اینکه آیسان به آنها زنگ بزند.

این نمایش بیش از تعداد دفعات سریال را خسته کننده کرد. داستان خیلی کند پیش می‌رود و بیشتر وقت‌ها برای خلق لحظات و سکانس‌هایی تلف می‌شود که نه کمکی به جلو بردن داستان می‌کنند و نه چندان به شخصیت‌پردازی کمک می‌کنند. این سوال تا آنجا پیش می رود که در قسمت دوم که ابوعاصم (ژاکان) را می بینیم و سخنان او را می شنویم، گویی با یک تیپ یا کلیشه ای که همه جا به کار رفته و دیده می شود مواجه می شویم. هیچ ردی از جاکان در قسمت اول وجود ندارد، بدون اینکه کسی بداند چه اتفاقی برای او افتاده است و فیلم کوچکترین سرنخی از این که چرا او چنین تصمیمی را در زندگی خود گرفته است، نداشته باشد. چنین تصمیم وحشتناکی که سرنوشت او و همسرش را بسیار تغییر داده است.

ذکر مثال دیگری برای توضیح دقایق بیش از حد سریال خالی از لطف نیست. در پایان قسمت دوم که گوشی در دست آیسان زنگ می زند و داعشی ها به سمت او می چرخند، ناگهان بمبی اصابت می کند و داعشی ها و جاکان می میرند. از زمانی که غبار فرو می نشیند و بدن جاکان را غرق در خون می بینید تا شروع تیتراژ حدود 40 ثانیه طول می کشد.

پدیده سریال کسی نیست جز الناز ملک که در اولین نقش خود مقابل دوربین به خوبی درخشید و آنچه را که سناریو از او انتظار داشت به خوبی مدیریت کرد.

این احساس گرایی و احساسات گرایی را می توان در جای دیگری نیز یافت. مثلا صحنه خداحافظی عطیه و آیسان. به دیالوگ های رد و بدل شده بین آنها توجه کنید. تقریباً همه چیز دو بار گفته می شود و هر عمل دو بار انجام می شود. چیزی که به قسمت سوم و باز هم به یکی از موضوعات مورد علاقه مهدویان یعنی عبادت عزت می انجامد. بخت آزمایی ما هم دیده ایم، به مضحک ترین شکل ظاهر می شود. فقط برای برانگیختن احساسات (و شاید هم اشک) مردم و برانگیختن حسادت آن ها به خاطر گرفتار شدن زن ایرانی در چنین وضعیت ناپسندی. چنین خطاهای نابخشودنی و نابخشودنی باعث شد که سقوط، علیرغم پتانسیل، اثری شکست خورده در کارنامه سازندگانش قرار گیرد.

بخوانید  Sea of ​​Thieves یک بازی در مورد مبارزه با متقلبان است

حمید فرخ نژاد در سریال پاییز

سجاد پهلوان زاده را بیشتر به عنوان سردبیر می شناختیم. وی سابقه همکاری با محمدحسین مهدویان در سینما را دارد ایستاده در غبار، بخت آزمایی و سریال زخم زایمان و در آن فیلم ها با مهدویان به عنوان تدوینگر (البته در زخم زایماننام او نیز در تیتراژ زیر عنوان نقد داستان آمده است). یکی برای تدوین فیلم ایستاده در غبار وی همچنین نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فجر شد. او اکنون روی صندلی کارگردانی نشسته است و مهدویان تا پایان نمایش به عنوان مشاور کارگردان او فعالیت می کرد. فصل پاييز کامل

اولین تجربه سجاد پهلوان زاده در مقام کارگردان به چند هفته برمی گردد و از شبکه تلویزیونی خانگی پخش می شود. فصل پاييز این یک داستان درباره داعش و کسانی است که در چنگال آن گرفتار شده اند. با یک گیمر همراه باشید.

زیبایی شناسی فیلم نیز به چاپ های بلند متکی است. نماها البته چندان پیچیده نیستند و خبری از حرکات خاص دوربین یا حرکات قابل توجه دوربین و بازیگران نسبت به یکدیگر نیست. برعکس، همه چیز در ساده ترین – و شاید ابتدایی ترین حالت خود سازماندهی شده است. یکی دیگر از جاهایی که می توان ردپای قوی و آشنای مهدوی را دید، لحظاتی است که در پایان یک سکانس، ناگهان از درون موقعیت به نمای بلندی بریدیم که از بیرون به همان موقعیت نگاه می کنیم. اثری که همچنان مورد پسند مهدویان است و در داستان نیمروز چندین بار آن را دیده ایم.

نمایش موقعیت های زیاد سریال را خسته کننده کرد. داستان خیلی کند پیش می‌رود و بیشتر وقت‌ها برای خلق لحظات و سکانس‌هایی تلف می‌شود که نه کمکی به جلو بردن داستان می‌کنند و نه به رشد شخصیت کمک می‌کنند.

بخوانید  Google Scholar چیست؟ راهنمای کامل استفاده از Google Scholar

سریالی با داستان دختر جوان عاشقی که به دلیل تعهد به همسرش در ورطه داعش گرفتار شده و برای رهایی از این شرایط سخت به هر دری می زند. فصل پاييز نوشته اعظم بهروز فردی که سابقه چندانی در دنیای سینما و تلویزیون ندارد و تنها رزومه قابل توجهش نوشتن سریال های مشترک است. جاده چالوس (1392) و بوم و خانم (2019) که هر دو از رادیو و تلویزیون پخش شده است. در این سریال حمید فرخ نژاد، وحید آقاپور، عباس جمشیدی فر و سجاد بابایی به ایفای نقش پرداختند. اما بدون شک پدیده سریال کسی نیست جز الناز ملک که در اولین نقش آفرینی خود مقابل دوربین به خوبی درخشید و آنچه را که فیلمنامه از او انتظار داشت از عهده گرفت.

سجاد بابایی در سریال پاییز

40 ثانیه پر از ناله و فریاد آیسان. ابتدای قسمت سوم ادامه این صحنه است. ناله های آیسان و حمل اجساد داعشی ها و شلیک های صورت خون آلود جاکان و چهره گریان آیسان. این سکانس تقریباً 3 دقیقه و 20 ثانیه طول می کشد. یعنی ما مخاطبان فقط کل چهار دقیقه سریال را بمباران، جاکان مرده و آیسان غمگین دیدیم. فقط این. آنچه در 30 ثانیه انجام می شود در اینجا به 240 ثانیه افزایش یافته است.

آنچه از نظر تصویری بیشتر جلب توجه می کند، وجود صحنه آرایی و برش مهدویان در طول سریال است. خیلی هم عجیب نیست که فردی که در چندین پروژه با مهدویان همکاری داشته، اکنون تحت تأثیر او و زیبایی شناسی اش، میزانسن و برش های فیلمش را طراحی کرده است. از همان اولین پلان، جایی که دوربین آزادانه دستان آیسان را دنبال می کند و همه جا او را همراهی می کند، همه جا او را تماشا می کند، این شباهت ها آشکار می شود. کارگردانی مورد علاقه مهدویان است و او از همان اولین فیلمش برای مستندسازی برنامه ریزی شده به آن توجه زیادی داشت.

همانطور که اشاره شد، فصل پاييز داستان دختر جوانی به نام آیسان (با بازی ملک) است که به دلیل عشق دیرینه به همسرش جاکان (با بازی بابایی) با او راهی سفر می شود. سفری که از ترکیه شروع می شود و در نهایت به سوریه و موصل ختم می شود. جایی که آیسان متوجه می شود همسرش به عضویت داعش درآمده و اکنون باید با او در موصل تحت حکومت اسلامی عراق و شام زندگی کند. البته تا کنون چهار قسمت از فصل پاييز پخش شد و داستان فیلم خیلی جلو رفت. بر این اساس می توان با نگاهی دقیق به جزئیات روایی و اجرایی سریال متوجه شد که پهلوان زاده و تیمش تاکنون چه امتیازی می گیرند.

بخوانید  بازیگر سابق دنیای سینمایی مارول به فصل دوم سریال Peacemaker پیوست

احساسات گرایی را در جای دیگری می توان یافت. مثلا صحنه خداحافظی عطیه و آیسان. به دیالوگ های رد و بدل شده بین آنها توجه کنید. تقریباً همه چیز دو بار گفته می شود و همه چیز دو بار انجام می شود

پاشنه آشیل سقوط او فیلمنامه اوست. فیلمنامه ای به قلم اعظم بهروز بر اساس نقاشی بهجت شریف. طرحی که او تاکنون داده است باعث شده بسیاری از بینندگان آن را کپی کنند شبی که ماه کامل شد (نرگس آبیار، 1396). اما به غیر از این، جزئیات فیلمنامه است که بیشترین آسیب را وارد می کند. فصل پاييز ضربه زدن

الناز ملک در سریال پاییز

بزرگترین مشکل، سرعت بسیار کند داستان است. قسمت اول (پایلوت) سریال یک ساعت و بیست دقیقه است. اما چه چیزی در این مدت طولانی توجه عموم را به خود جلب می کند؟ همان خلاصه دو خطی که در مورد داستان سریال گفتیم. در واقع، با بررسی دقیق‌تر، از حدود دقیقه 8 که جاکان وارد فیلم می‌شود تا حدود دقیقه 60، فقط با یک موقعیت تکراری مواجه می‌شویم، موقعیتی که هیچ اطلاعات اضافی یا مفیدی در مورد این موضوع به دست نمی‌آوریم. اوضاع از این قرار است: به نظر می رسد جاکان پولدار شده و برای آیسان پول خرج می کند و آیسان نیز متعجب و مشکوک است. این همه است. ما بیش از 50 دقیقه در سکانس‌های مختلف و در مکان‌های مختلف یک وضعیت را تماشا می‌کنیم بدون اینکه نویسنده فیلمنامه نگران درج اطلاعات جدید باشد. تنها در صحنه های خانه ترکیه است که سرنخ های مفیدی به این وضعیت اضافه می شود تا اینکه در نهایت به غافلگیری نهایی رسیدیم – پیوستن به داعش.

تحریریه مجله بازی یک گیمر