بهترین فیلم های روسی | ۳۰ اثر جذاب + امتیاز IMDB

سینمای روسیه، سینمایی تحت سانسور و فشار! روسیه همانند کشور همسایه‌اش چین، نظارت مستقیمی روی هنر دارد. اگر به فیلم‌های سینمای این کشور نگاهی بیندازیم، خواهیم دید که آن‌ها همانند ادبیات غنی‌ کشورشان سرشار از جهان‌های عمیقی هستند که تنها ممکن است در محیطی بسته و تحت سانسور خلق شوند. شاید اداره‌ی سانسور کشورهای ایدئولوژیک اجازه‌ی فعالیت‌های آزادانه‌ی هنری را به هنرمندان ندهد اما در میان این فشارها آثاری خلق خواهند شد که شاید نمونه‌شان در هیچ کشور آزادی پیدا نشود. فیلم‌های استعاری، معناگرا همراه‌با زیرمتن‌ها و فرامتن‌های قوی حاصل ساخت و تولید در چنین کشورهایی هستند.

تارکوفسکی و سینمایش نمونه‌ی بارزی از این مدعاست. کسی که تحت فشارهای سانسور شوروی توانست آثاری خلق کند که هنوز هم جای بحث بسیاری دارند. سینمای روسیه شامل چندین بخش است که تقسیم‌بندی‌هایش همگی برگرفته از اتفاقات سیاسی هستند. ۱. سینمای امپراطوری روسیه که با ورود برادران لومیر در سال ۱۸۹۶ شروع می‌شود و تا قبل از انقلاب ۱۹۱۷ ادامه می‌یابد. ۲. سینمای اولیه اتحادیه جماهیر شوروی (۱۹۱۷۱۹۵۳) ۳. سینمای دوره دوم اتحادیه جماهیر شوروی (۱۹۵۳۱۹۹۰) ۴. سینمای دوران معاصر روسیه که از دهه ۱۹۹۰ به بعد آغاز شده است. حال ما در این مقاله به معرفی و بررسی بهترین فیلم‌های روسی دوره‌های مختلف پرداخته‌ایم.


بهترین فیلم های روسی
شیطان در حال نگاه کردن در فیلم فاوست

۳۰. فیلم فاوست

فیلم Faust

  • کارگردان: الکساندر سوکوروف
  • بازیگران: هانا شیگولا
  • سال انتشار: ۲۰۱۱
  • میانگین امتیازات Faust در IMDB: ۶٫۵

خلاصه داستان: دکتری که در جسم انسان به‌دنبال روح می‌گردد، روح خود را به شیطان می‌فروشد.

این فیلم تفسیری آزادانه از افسانه فاوست گوته است که در اولین نمایش خود برنده جایزه شیر طلای شصت‌وهشتمین جشنواره فیلم ونیز شد. الکساندر سوکوروف یکی از مهم‌ترین کارگردانان معاصر روسی است. کسی که بعد از ملاقات با آندری تارکوفسکی جهان تازه‌ای به رویش باز می‌شود و مسیر پرتلاطم فیلمسازی را انتخاب می‌کند. سووکوروف تاثیر بسیار زیادی از سینمای تارکوفسکی گرفته است و سعی دارد تا همانند فیلم‌های معناگرای این کارگردان بزرگ، روایت‌های خود را پیش ببرد. در ابتدا فیلم‌های سوکوروف همانند بیشتر کارگردانان روسی منتقد حکومت توقیف می‌شدند و او مجبور بود که به‌طور زیرزمینی مستند بسازد. با اینحال پوتین از ساخت این فیلم استقبال می‌کند و آن را اثری برای ورود هنر اروپا به هنر روسیه در نظر می‌گیرد.

این فیلم آخرین قسمت از یک‌ چندگانه است که در آن سوکوروف اثرات مخرب قدرت را بررسی می‌کند. قسمت‌های قبلی سه درام بیوگرافیک درباره‌ی هیتلر، لنین و امپراطور هیروهیتو هستند. در این فیلم دکتر فاوست همانند شخصیت‌های تارکوفسکی سرگشته است. پولی ندارد، نمی‌تواند غذا و جوهر بخرد و معنای زندگی را نیز از یاد برده است. درنهایت او برای رسیدن به آنچه که می‌خواهد، روحش را به شیطان می‌فروشد، اتفاقی که همیشه در حال تکرار شدن است.


مرد در حال سیگار کشیدن در فیلم آفتاب سوخته

۲۹. فیلم آفتاب سوخته

فیلم Burnt by the Sun

  • کارگردان: نیکیتا میخالکوف
  • بازیگران: اولگ منشیکف
  • سال انتشار: ۱۹۹۴
  • میانگین امتیازات Burnt by the Sun در IMDB: ۷٫۸

خلاصه داستان: در دهه ۳۰ میلادی سایه‌های سرکوب استالین بر سر یک افسر ارشد انقلابی می‌افتد.

نیکیتا میخالکوف یکی دیگر از کارگردانان معاصر روسیه و از موافقان پوتین است که مراسم اسکار را تحریم کرد. او که کار خود را با ساخت فیلم کوتاه آغاز کرد با ساخت فیلم چشمان تیره و نزدیک بهشت توانست توجهات بین‌المللی را به خود جلب کند. اما موفقیت بزرگ او آفتاب سوخته بود. فیلمی که جایزه بزرگ کن را به خود اختصاص داد و برنده‌ی جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شد. این فیلم در روسیه در ابتدا نظرات منتقدان را به خود جلب نکرد اما بعد از گذشت مدت زمانی تبدیل به اثری محبوب شد و برای مدتی نیز توانست در صدر فروش باقی بماند. این فیلم در ایالات متحده نیز نقدهای خوبی را از سمت منتقدان به‌دست آورد.

آفتاب سوخته داستان یک افسر ارشد ارتش سرخ و خانواده‌اش را در جریان پاکسازی بزرگ اواخر دهه ۳۰ در اتحاد جماهیر شوروری استالینی به‌تصویر می‌کشد. در طول دهه ۳۰، استالین یک کمپین ترور سیاسی راه‌اندازی کرده بود که اکنون به‌عنوان پاکسازی بزرگ شناخته می‌شود. در این مدت مردم بدون هیچ محاکمه‌ای به‌عنوان خائن اعدام می‌شدند. در آن زمان مردم نمی‌توانستند به یکدیگر اعتماد کنند، چراکه ممکن بود هر کسی یک جاسوس باشد. نیکیتا میخالکوف در ساخت این فیلم اظهار داشت که اعتقادش این بوده که بلشویسم برای روسیه خوشبختی نیاورده است.


مرد همراه با جغد در فیلم نگهبان شب

۲۸. فیلم دیده بان شب

فیلم Night Watch

  • کارگردان: تیمور بکمامبتوف
  • بازیگران: کنستانتین خابنسکی
  • سال انتشار: ۲۰۰۴
  • میانگین امتیازات Night Watch در IMDB: ۶٫۴

خلاصه داستان: داستان فیلم در مسکوی امروزی اتفاق می‌افتد. جائی که نیروهای حافظ آتش‌بس میان نیروهای خیر و شر متوجه می‌شوند که این آتش‌بس در حالت ناپایداری قرار دارد.

دیده‌بان شب یک تریلر فانتزی است که براساس رمانی بنام نگهبان شب و نوشته‌ی سرگئی لوکیاننکو ساخته شده است. این فیلم روایتی درباره‌ی یکی از کهن‌الگوهای همیشگی جهان یعنی خیر و شر است. داستانی درباره‌ی تاریکی، جادوگران و خون‌آشام‌ها. فیلم در روسیه‌ی امروزی اتفاق می‌افتد زمانی‌که نیروهای تاریکی و روشنایی دوباره با یکدیگر روبه‌رو می‌شوند. این فیلم به‌عنوان نماینده‌ی روسیه در هفتادوهفتمین دوره جوایز اسکار حضور داشت و توانست خود را به‌عنوان یک اثر روسی پرمخاطب در ایالات متحده مطرح کند. گروه تولید برای ساخت این فیلم شرایط بسیار دشواری را متحمل شد. اول اینکه تهیه‌کنندگان نمی‌توانستند بازیگران دلخواه‌ی کارگردان را پیدا کنند، چراکه تیمور بکمامبتوف بر این باور بود که موفقیت دیده‌بان شب ارتباط مستقیمی با توانایی بازیگران دارد. آن‌ها برای انتخاب بازیگر نقش آنتون و گسر از صدها نفر تست گرفتند، چراکه بدنبال بازیگری بودند که هم خوشتیپ باشد، هم ساده‌لوح باشد و از همه مهم‌تر اینکه برق چشم‌هایش نشان دهد که او وجدان دارد!

چالش بعدی آن‌ها بودجه‌ی فیلم بود. چراکه برای یک فیلم فانتزی مجبور بودند هزینه‌ی بسیاری را متحمل شوند. درنهایت دیده‌بان شب با همه‌ی مشکلاتش ساخته شد. فیلمی که اولین اثر ماورالطبیعه‌ی روسی با بودجه‌ی کلان نام گرفت. دیده‌بان شب فروش بسیار فوق‌العاده‌ای را تجربه کرد و به یکی از بمب‌های باکس‌آفیس پس از فروپاشی شوروی تبدیل شد.


سربازان در حال نگاه کردن در فیلم عروج

۲۷. فیلم عروج

فیلم The Ascent

  • کارگردان: لاریسیا شپیتکو
  • بازیگران: آناتولی سولونیتسین
  • سال انتشار: ۱۹۷۷
  • میانگین امتیازات The Ascent در IMDB: ۸٫۲

خلاصه داستان: دو سرباز شوروی برای پیدا کردن غذا وارد مناطق تحت کنترل آلمان‌ها می‌شوند.

عروج درامی جنگی است که براساس رمان سوتنیکوف نوشته‌ی واسیل بیکاتو ساخته شده است. این فیلم که برنده‌ی خرس طلایی جشنواره برلین بود، آخرین اثر لاریسیا شپیتکو است که قبل از مرگ ساخته است. هنگام نگارش فیلمنامه‌ی این اثر لاریسیا شپیتکو همه‌ی دغدغه‌ی خود را روی این موضوع قرار داده بود که محتوای فلسفی عمیق داستان از بین نرود. درحالی‌که اثر ادبی بیکاتو پر از جزئیات حسی مانند سرما، یخ، قحطی و خطر بود شپیتکو نمی‌خواست که این حس‌ها و فضاسازی‌ها هنگام اقتباس رنگ ببازند. عروج فیلمی درباره‌ی جنگ جهانی دوم است، اثری ویرانگر، سرد و تاریک درباره‌ی یکی از بزرگ‌ترین و تلخ‌ترین اتفاقات تاریخ بشر.

قبل از اینکه داستان فیلم شما را تحت تاثیر خود قرار دهد، این فضای آن است که تماشاگر را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. فیلمساز با استفاده از نمایش سرما و برف فرمی جذاب و عمیق خلق می‌کند تا قصه بتواند درون آن خود را به بهترین نحو جلو بکشاند. The Ascent، درنهایت تبدیل به فیلمی فلسفی و عمیق می‌شود. اثری با با ارجاعات مذهبی. نمایشی درباره‌ی یک سفر معنوی. فیلمساز از دل داستانی جنگی روایتی با ایده‌های معنوی و روحانی بیرون می‌کشد و تبدیل به مکاشفه‌ای عمیق در باب ذات انسانی می‌شود.


مرد در حال سرفه کردن در فیلم احمق

۲۶. فیلم احمق

فیلم The Fool

  • کارگردان: یوری بایکوف
  • بازیگران: آرتیوم بیستروف
  • سال انتشار: ۲۰۱۴
  • میانگین امتیازات The Fool در IMDB: ۸

خلاصه داستان: یک لوله‌کش صادق متوجه می‌شود که ساختمانی به‌خاطر موارد ایمنی در حال فروریزی است اما کسی به حرف‌هایش اهمیت نمی‌دهد.

یوری بایکوف یکی دیگر از کارگردان مطرح و معاصر سینمای روس در این فهرست است. احمق که سومین اثر این فیلمساز محسوب می‌شود اولین نمایش خود را در جشنواره بین‌المللی فیلم لورکانو تجربه کرد جائی بازیگر فیلم یعنی آرتیوم بیستروف توانست جایزه بهترین بازیگر مرد را ببرد. داستان فیلم درباره‌ی لوله‌کشی بنام دیما نیکیتین است که برای نجات جان ساکنین ساختمانی جلوی سیستم فاسد منطقه می‌ایستد. فیلم همانند آثار روسی معاصر و منتقد، فضایی سرد و بی‌روح دارد و تماشاگر را در دام احساسات تکان‌دهنده‌ای می‌اندازد. The Fool، از دید منتقدان مخالف دولت روسیه پرتره‌ای تاریک از این کشور معاصر است، جائی که فساد جولان می‌دهد و زندگی‌های بی‌آینده‌ی طبقه‌ی پایین جامعه دچار تنش‌های شدید می‌شود.

این فیلم همانند لویاتان زویاگینتسف هر دو نشان‌دهنده‌ی فسادی هستند که ریشه در بوروکراسی و فساد دولتی دارد. علاوه‌بر فیلمنامه‌ی قابل تامل این فیلم بازی‌ها و نوع فیلم‌برداری نیز بسیار به چشم می‌آیند. این فیلم ترکیبی جذاب از تعلیق و ایده‌های اجتماعی و سیاسی است، اثری درباره‌ی ترس‌ها، ایدئولوژی‌ها و درگیری‌های ابدی میان مردم و مقامات. این فیلم پس از اینکه در یکی از شبکه‌های محلی روسیه پخش شد، مدیر شبکه را مجبور به استعفا کردند.


سرباز در حال خندیدن در فیلم سیبریایی

۲۵. فیلم سیبریایی

فیلم Sibiriada

  • کارگردان: آندری کونچالوفسکی
  • بازیگران: نیکیتا میخالکوف
  • سال انتشار: ۱۹۷۹
  • میانگین امتیازات Sibiriada در IMDB: ۷٫۹

خلاصه داستان: داستان فیلم در یک روستای دور افتاده در سیبری اتفاق می‌افتد. جایی که دو خانواده مدتهاست که با یکدیگر در جنگ هستند.

آندری کونچالوفسکی یکی از کارگردانان مطرح و معاصر روسیه است که سینما را با همکاری با آندری تارکوفسکی آغاز کرد. او با فیلم سیبریایی جایزه بزرگ جشنواره کن را به خود اختصاص داد، اگرچه تا قبل از این نیز برای فیلم قطار فراری نامزد دریافت نخل طلا شده بود. سیبریایی یک درام تاریخی با ترکیبی از عناصر روایی سنت‌های مختلف است. داستان حول محور دو خانواده متخاصم به‌ نام‌های سولومین و اوستیوزانین می‌چرخد. سولومین‌ها نسبتا ثروتمند هستند و اوستیوزانین‌ها فقیر. سولومین‌ها اربابان ثروتمندی هستند که سایر خانواده‌ها برایشان کار می‌کنند. تا زمانی هم که انقلاب بلشویکی اتفاق نیفتد چیزی جز کار سخت و مرگ زودهنگام منتظر اوستیوزانین‌ها نیست.

آن‌ها در روستایی بنام یلان زندگی می‌کنند که در نزدیکی ذخایر بزرگ نفت قرار دارد. چند نسل از آن‌ها گرفتار دوران پرتلاطمی می‌شوند و مسائل زیادی را از سر رد می‌کنند. داستان فیلم در سال ۱۹۰۴ و قبل از انقلاب روسیه آغاز می‌شود و تا دهه‌های بعد از جنگ جهانی دوم نیز ادامه می‌یابد. سیبریایی یک اثر حماسی و باشکوه است. فیلم با بازیگران فوق‌العاده‌ای همراه می‌شود و سبک بصری منحصربه‌فردی را به‌نمایش درمی‌آورد.


کشیش در حال حمل صلیب در فیلم جزیره

۲۴. فیلم جزیره

فیلم The Island

  • کارگردان: پاول لونگین
  • بازیگران: ویکتور سوخوروکوف
  • سال انتشار: ۲۰۰۶
  • میانگین امتیازات The Islandدر IMDB: ۷٫۸

خلاصه داستان: در شمال روسیه و در یک صومعه کوچک ارتدوکس، مرد راهبی زندگی می‌کند که دیگران معتقدند قدرت شفادهندگی دارد.

جزیره درامی روسی است که اولین اکران خود را در جشنواره فیلم ونیز تجربه کرد. فیلمنامه‌ی این فیلم توسط دیمیتری سوبولف نوشته شده است فیلمنامه‌ای که درواقع او به‌عنوان پایان‌نامه‌ به دانشگاه ارائه داده است. سوبولف درباره‌ی این فیلمنامه می‌گوید که قصه‌ی این فیلم مربوط‌به دورانی بوده که او الهیات می‌خوانده است. کنجکاوی در رابطه با زهد، ارتدکس، توبه و بخشش در طول زندگی سوبولف باعث می‌شود که او به‌سمت نگارش چنین داستانی برود. پیوتر مامونوف که نقش پدر آناتولی را بازی می‌کند تنها انتخاب لونگین برای این نقش بوده است.

لونگین درباره‌ی مامونوف می‌گوید که او تقریبا نقش خودش را بازی کرده است. مامونوف به‌سختی پیشنهاد بازی در این فیلم را قبول می‌کند، درنهایت او با مشاوره با چند کشیش متوجه می‌شود که آنچه لونگین به‌نگارش درآورده، شخصیتی است که در او وجود دارد. جزیره داستان یک راهب در کلیسایی است که سرنوشت‌‌اش فیلم را به‌سمت مراقبه‌ای از توبه و رستگاری می‌کشاند. آناتولی گناهکاری که حالا تبدیل به یک قدیس شده به تجربه‌ی فوق‌العاده‌ای از شفادهندگی می‌رسد، خصلتی که دیگران در درکش عاجزاند. فیلم جزیره اثری بزرگ در سینمای روسیه است که بی‌شباهت به سینمای برگمان و تارکوفسکی نیست.


الکسی در حال نگاه کردن در فیلم ارواح خاموش

۲۳. فیلم ارواح خاموش

فیلم Silent Souls

  • کارگردان: الکسی فدورچنکو
  • بازیگران: ایگور سرگیف
  • سال انتشار: ۲۰۱۰
  • میانگین امتیازات Silent Souls در IMDB: ۶٫۶

خلاصه داستان: مردی به‌همراه دوستش برای سوزاندن جسد همسر او به سفر می‌رود.

الکسی فدورچنکو یکی دیگر از کارگردانان مطرح و معاصر روس است که با ساخت فیلم «اولین روی ماه» توانست نام خود را در سطح بین‌المللی مطرح کند. ارواح خاموش که درامی جاده‌ای است در شصت‌وهفتمین دوره جشنواره فیلم ونیز توانست نامزد دریافت شیر طلایی شود. این فیلم که براساس رمانی به‌همین نام ساخته شده برنده‌ی جایزه اوسلای طلایی نیز شد. فیلم نقدهای مثبتی دریافت کرد و توانست در میان مخاطبان روسی به محبوبیت برسد. ارواح خاموش داستان مردی را روایت می‌کند که برای اجرای مراسم سوگ همسرش به سفر می‌رود.

بخوانید  در Microxstore گیم پس ارزان و قانونی بخرید!

سفری که دراین‌میان پرتره‌ای از زندگی مردم مریا در روسیه را به‌تصویر می‌کشد. قوم مریا هزار سال پیش با اسلاوها ادغام شدند و زبان‌شان هم در چند قرن گذشته به فراموشی سپرده شده است. اما گویا برخی از آداب‌ورسوم باستانی‌شان در این منطقه هنوز زنده است. حال این فیلم درام خود را در بستری از این سنت‌ها شکل می‌دهد و از یکسری کهن‌الگوهای فراموش‌شده کمک می‌گیرد. ارواح خاموش روایتی ساده و مینیمالیستی دارد، اثری با ریتمی آرام که به مخاطب اجازه می‌دهد تا درباره‌ی آنچه که در قاب اتفاق می‌افتد، فکر کند.


پسرها در حال خواندن در فیلم هیپسترها

۲۲. فیلم هیپسترها

فیلم Hipsters

  • کارگردان: والری تودورفسکی
  • بازیگران: آنتون شاگین
  • سال انتشار: ۲۰۰۸
  • میانگین امتیازات Hipsters در IMDB: ۷٫۱

خلاصه داستان: داستان فیلم در دوران شوروی کمونیست اتفاق می‌افتد، زمانی‌که پیروی از فرهنگ غرب جرم بوده است.

هیپسترها، درامی موزیکال است که نگاهی به روزهای بعد از جنگ جهانی دوم می‌اندازد. داستان آن در مسکوی ۱۹۵۵ می‌گذرد، سال‌هایی که جامعه‌ی شوروی تحت ایدئولوژی یک رژیم کمونیستی زندگی می‌کرد. با اینحال در آن زمان گروه‌هایی وجود داشتند که از سیستم موجود سرپیچی می‌کردند و سبک تازه‌ای از زندگی را می‌پسندیدند. سیستم حاکم در آن زمان به افرادی که از ایدئولوژی رایج در کشور سرپیچی می‌کرد و به فرهنگ غرب چشم داشت لقب استیلیاگی را داده بود. در شوروی آن زمان اجناس غربی وارد کشور نمی‌شد و این گروه‌ها ازطریق باندهای قاچاق اقلام غربی را در کوچه‌پس‌کوچه‌ها خریداری می‌کردند تا به ایدئولوژی شوروی پشت پا بزنند.

مقامات شوروی جاز را نوعی کالای امپریالیستی و غربی می‌دانستند و این نوع موسیقی تنها در مکان‌های غیرمعلوم اجرا می‌شد. حال هیپسترها (استیلیاگی)، ازطریق نمایش خواسته‌های یک گروه موسیقی تبدیل به فیلمی راجع‌به شکاف بین نسلی می‌شود. داستان از این قرار است که ملس که تحت نظارت کمونیست‌ها فعالیت می‌کند طی اتفاقاتی وارد هیپسترها می‌شود و با آن‌ها رابطه برقرار می‌کند. موسیقی در این فیلم به معنای واقعی جلو برنده‌ی قصه و محتوای اجتماعی و سیاسی روایت است. هیپسترها موزیکالی قدرتمند است که برای مخاطب تنها جنبه‌ی سرگرمی ندارد.


خانواده سلطنتی در فیلم کشتی روسی

۲۱. فیلم کشتی روسی

فیلم Russian Ark

  • کارگردان: الکساندر سوکوروف
  • بازیگران: سرگئی دونتسوف
  • سال انتشار: ۲۰۰۲
  • میانگین امتیازات Russian Ark در IMDB: ۷٫۲

خلاصه داستان: یک اشراف فرانسوی قرن نوزدهم به کاخ زمستانی می‌رود و در آن‌جا با مرد مرموزی روبه‌رو می‌شود.

الکساندر سوکوروف، یکی از مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین فیلمسازان معاصر روسی است. او فیلم‌های مهم بسیاری در کارنامه‌ی خود دارد که از میان مهم‌ترین‌شان می‌توان به کشتی روسی اشاره کرد. این فیلم یک درام تاریخی تجربی است که توانست به نامزدی نخل طلای جشنواره کن برسد. فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و آن‌ها این اثر را نمایشی جاه‌طلبانه خطاب کردند. فیلمی که سه قرن از تاریخ روسیه را در یک برداشت ۸۷ دقیقه‌ای بدون وقفه به‌تصویر می‌کشد. سوکوروف با استفاده از دید جذاب و رویایی خود داستانی خاص را در موزه‌ای تاریخی نشان می‌دهد.

کشتی روسی یک راوی ناشناس را دنبال می‌کند که در کاخ زمستانی سن‌پترزبورگ سرگردان است و به این نتیجه می‌رسد که او در تصادفی وحشتناک مرده و روحی است که در آن‌جا می‌چرخد. او در هر اتاق با افراد واقعی و تخیلی از دوره‌های مختلف تاریخ روبه‌رو می‌شود. این فیلم که محصول مشترک کشورهای روسیه و آلمان است به‌طور کامل در موزه دولتی آرمیتاژ فیلم‌برداری شده است. این فیلم موفقیت تجاری بزرگی را به‌همراه نداشت و به‌عنوان یک فیلم هنری به نمایش درمی‌آمد. کشتی روسی هم‌اکنون به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های روسی تمام دوران شناخته می‌شود.


مرد در حال سیگار کشیدن در فیلم برادر

۲۰. فیلم برادر

فیلم Brother

  • کارگردان: الکسی بالابانوف
  • بازیگران: سرگئی بودروف جونیور
  • سال انتشار: ۱۹۹۷
  • میانگین امتیازات Brother در IMDB: ۷٫۸

خلاصه داستان: دانیلا بعد از خدمت در ارتش نزد برادرش در لنینگراد می‌رود. غافل از اینکه او یک تبهکار حرفه‌ای است.

برادر یک جنایی نئوآور است که اولین اکران خود را در جشنواره کن تجربه کرد. این فیلم پس از اکران به‌سرعت به یکی از موفق‌ترین و محبوب‌ترین فیلم‌های روسی تبدیل شد و جایگاه یک فیلم کالت را به خود اختصاص داد. بالابانوف بعد از موفقیت این فیلم دنباله‌ی آن را در سال ۲۰۰۰ ساخت. او هیچگاه فکر نمی‌کرد فیلمی که در یک ماه نوشته و ساخته شود، به چنین جایگاه مهمی برسد. با اینحال برادر در خارج از مرزهای روسیه چندان نتوانست مخاطبان را راضی نگه دارد، چراکه فضای فیلم برای مخاطبان غیر روس چندان ملموس نبود. داستان فیلم از این قرار است که دانیلا بعد از اتمام خدمت‌اش در ارتش نزد برادر خود می‌رود، برادری که با مافیای روس در ارتباط است. حال شرایطی پیش می‌آید و دانیلا نیز به‌سمت خلاف می‌کشاند.

این فیلم بازتابی از دوران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است و دانیلا کسی که توسط جنگ آلوده شده به‌عنوان امیدی برای روسیه پس از شوروی نشان داده می‌شود. به‌گفته‌ی تهیه‌کننده فیلم یکی از موضوعات اصلی برادر گذار از نظام زندگی اشتراکی در سوسیالیسم و رسیدن به مسئولیت فردی در سرمایه‌داری است. برادر همانند بیشتر فیلم‌های روسی در زیرمتن‌های سیاسی و اجتماعی اتفاق می‌افتد و معنای دورش در نظر فیلمساز مهم‌تر و پررنگ‌تر خواهد بود. این فیلم یکی از بهترین فیلم‌های گنگستری روسی است.


مرد در حال حرف زدن در فیلم کشور ناشنوایان

۱۹. فیلم کشور ناشنوایان

فیلم Country of the Deaf

  • کارگردان: والری تاداروفسکی
  • بازیگران: چولپن خاماتووا
  • سال انتشار: ۱۹۹۸
  • میانگین امتیازات Country of the Deaf در IMDB: ۷٫۴

خلاصه داستان: دختری سعی دارد که به نامزداش برای پرداخت بدهی‌های او کمک کند.

این فیلم درامی جنایی است که براساس رمان مالکیت و تعلق نوشته‌ی رناتا لیتوینوا ساخته شده است. کشور ناشنوایان یکی از فیلم‌های تحسین‌شده روسی است که برای اولین‌بار در چهل‌وهشتمین دوره جشنواره فیلم برلین به‌نمایش درآمد. داستان این فیلم در دهه 1990 در مسکو اتفاق می‌افتد، دنیایی خیالی از افراد ناشنوا. ریتا در این فیلم دختر جوانی است که سعی دارد به نامزداش کمک کند تا بدهی‌هایش را به مافیای محلی بپردازد. ریتا در این بین با دختر ناشنوایی که به‌عنوان یک طردشده زندگی می‌کند روبه‌رو می‌شود. آن‌ها در تلاش برای به‌دست آوردن پول با یکدیگر برنامه‌ریزی می‌کنند.

جهان کشور ناشنوایان، جهانی خاص و از نظر سینمایی دقیق و دلنشین است. بازی‌ها و نوع کارگردانی‌اش کاملا منطبق بر داستان هستند و می‌توانند تماشاگر را تحت تاثیر قرار دهند. فیلم به‌نمایش جهان ناشنوایان می‌پردازد و در معنای دور خود نیز زندگی مردم در دوران گذار از شوروی به روسیه را به‌تصویر می‌کشد. روابط انسانی در کشور ناشنوایان چیزی است که می‌تواند مخاطب را به خود جلب کند. و در آخر اینکه این فیلم مضامین متعددی را درهم می‌آمیزد و از ایده‌هایی مثل دوستی، عشق، اطمینان بهره می‌گیرد.


ماموران در حال تیراندازی در فیلم رزمناو پوتمکین

۱۸. فیلم رزمناو پوتمکین

فیلم Battleship Potemkin

  • کارگردان: سرگئی آیزنشتاین
  • بازیگران: گریگوری الکساندراف
  • سال انتشار: ۱۹۲۵
  • میانگین امتیازات Battleship Potemkin در IMDB: ۷٫۹

خلاصه داستان: در بحبوحه‌ی انقلاب روسیه ملوانان یک کشتی علیه افسران ارشد خود، شورش می‌کنند.

رزمناو پوتمکین فیلمی صامت و حماسی از سینمای شوروی است که آیزنشتاین آن را براساس شورشی که خدمه کشتی جنگی روسی پوتمکین علیه افسران ارشد آن در سال 1905 انجام دادند، ساخت. این فیلم یکی از بهترین فیلم‌های تمام دوران تاریخ سینما درنظر گرفته می‌شود. درواقع رزمناو پوتمکین بخش مهمی از تاریخ سینماست که وقایع آن در ذهن مخاطبان جدی سینما باقی خواهد ماند. سکانس پله‌های اودسا به‌قدری حائز اهمیت است که محال است هیچ دانشجوی سینمایی آن را ندیده باشد. اثری که به‌طرز موفقیت‌آمیزی تئوری‌های «مونتاژ» آیزنشتاین را به‌تصویر می‌کشد و سبک تازه‌ای را به‌وجود می‌آورد. روس‌ها در آن دهه با استفاده از سبک مونتاژ از یکسری تصاویر ساده، ایده‌های پیچیده‌ای را به مخاطب منتقل می‌کردند.

سرگئی آیزنشتاین نام بسیار مهمی برای سینماگران است، کسی که با تئوری‌های خلاقانه‌ی خودش مسیر فیلمسازی را عوض کرد و تغییرات بنیادینی در آن به‌وجود آورد. رزمناو پوتمکین فیلمی است که روح انقلاب و اعتراض را به‌تصویر می‌کشد، از بی‌عدالتی‌ها حرف می‌زند و برای آن‌ها که هنوز به تغییر ایمان نیاورده‌اند، انقلاب را تبلیغ می‌کند. این فیلم هم در داخل روسیه و هم خارج از آن تماشاگران را به‌خاطر ایده‌های سیاسی، اجتماعی، خشونت و ساختاربندی‌اش شگفت‌زده کرد.


پتروف در حال کشیدن سیگار در فیلم تب پتروف

۱۷. فیلم تب پتروف

فیلم Petrov’s Flu

  • کارگردان: کریل سربرنیکوف
  • بازیگران: چولین خاماتووا
  • سال انتشار: ۲۰۲۱
  • میانگین امتیازات Petrov’s Flu در IMDB: ۶٫۷

خلاصه داستان: یک هنرمند و خانواده‌اش مبتلا به تب آنفولانزا می‌شوند. در این شرایط مرز میان خیال و واقعیت برای قهرمان داستان از بین می‌رود.

تب پتروف درامی علمی‌تخیلی و اقتباسی است که براساس رمان پتروف‌ در آنفولانزا اثر الکسی سالنیکوف ساخته شده است. این فیلم که برای اولین‌بار در جشنواره فیلم کن به‌نمایش درآمد داستان یک روز از زندگی هنرمندی را به‌نمایش درمی‌آورد که مبتلا به آنفولانزاست. او در این حال با دوست‌اش به پیاده‌روی می‌رود و مرز میان خیال و واقعیت برایش شکسته می‌شود. تب پتروف ترکیبی از اتفاقات روزمره، توهمات، فانتزی‌ها، فلاش‌بک‌ها و همه‌ی چیزهایی است که یک ذهن مبتلا به تب می‌تواند به آن فکر کند. این فیلم به‌طرز شگفت‌آوری شما را غافل‌گیر خواهد کرد. اثری که خیلی ماهرانه وارد زندگی طبقه متوسط می‌شود و پرتره‌ای قابل درک از آن‌ها را به‌تصویر می‌کشد.

سربرنیکوف فیلمنامه این فیلم را در سال ۲۰۱۹ و هنگام شیوع کرونا نوشت. او که به‌خاطر درگیری با دولت روسیه در حبس خانگی بود، با تلاش فراوانی توانست بودجه این فیلم را تهیه کند و آن را بسازد. کریل سربرنیکوف یکی از چهره‌های جنجالی در میان هنرمندان روسیه است. فیلمسازی قابل اعتنا که سینمایی متفاوت و جذاب دارد. فیلم تب پتروف به‌طور قابل توجهی از رمان اصلی فاصله دارد و طبق جهان‌بینی سربرنیکوف پیش می‌رود.


مرد در حال سیگار کشیدن در فیلم لتو

۱۶. فیلم تابستان

فیلم Leto

  • کارگردان: کریل سربرنیکوف
  • بازیگران: رومان بیلک
  • سال انتشار: ۲۰۱۸
  • میانگین امتیازات Leto در IMDB: ۷٫۳

خلاصه داستان: فیلم در تابستان ۱۹۸۱ در میان ستارگان راک اتفاق می‌افتد و روابط عاشقانه‌شان را به‌تصویر می‌کشد. زمانی‌که موسیقی راک تحت کنترل حکومت شوروی بود.

تابستان یک بیوگرافی عاشقانه است که برای اولین‌بار در جشنواره کن به‌نمایش درآمد، جائی که برنده‌ی جایزه‌ی بهترین موسیقی متن شد. بعد از اینکه فیلم‌برداری لتو شروع شد، سربرنیکوف برای اتهامات مالیاتی و نقد به سیاست‌های پوتین و کلیسای ارتودوکس دستگیر می‌شود و برای مدتی ساخت فیلم تابستان به تعویق می‌افتد. با اینحال او تمام توان‌اش را بکار می‌بندد تا تابستان را به جشنواره کن برساند. جالب اینجا است که گروه فیلم‌برداری در غیاب او با استفاده از یادداشت‌های شخصی سربرنیکوف سکانس‌های بجا مانده را می‌گیرند و طبق دکوپاژهایش آن‌ها را تدوین می‌کنند. تابستان پرتره‌ای از صحنه‌ی موسیقی زیرزمینی لنینگراد در اوایل دهه ۱۹۲۰ است و تماشاگر را به سال‌های راک زیرزمینی جماهیر شوروی می‌برد، زمانی‌که هنوز موسیقی تحت کنترل حکومت وقت بود و به‌عنوان یک کالای غربی تلقی می‌شد.

این فیلم از زندگی ویکتور تسوی و مایک نائومنکو ستارگان موسیقی راک آن سال‌های شوروی الهام گرفته است. تابستان فیلمی باشکوه همراه‌با یک کارگردانی بدیع و منحصربه‌فرد است. فیلم داستان نسبتا ساده‌ای دارد و سربرنیکوف فضای ظالمانه‌ی جماهیر شوروی را به‌خوبی به‌تصویر می‌کشد. او در این اثر پیوندی قابل قبول میان اعتراض و موسیقی برقرار می‌کند و تماشاگر علاقمند به موسیقی را به وجد می‌آورد.


پرستار در حال نگاه کردن در فیلم ایتالیایی

۱۵. فیلم ایتالیایی

فیلم The Italian

  • کارگردان: آندری کراوچوک
  • بازیگران: نیکولای اسپیریدونوف
  • سال انتشار: ۲۰۰۵
  • میانگین امتیازات The Italian در IMDB: ۷٫۸

خلاصه داستان: وانیا در یک یتیم‌خانه‌ی متروک زندگی می‌کند. وقتی که یک خانواده‌‌ی ایتالیایی او را به فرزندی قبول می‌کنند، وانیا تصمیم می‌گیرد به‌دنبال مادر واقعی‌اش بگردد.

فیلم ایتالیایی داستان پسر کوچکی است که در یتیم‌خانه‌ای فرسوده زندگی می‌کند. زمانی‌که خانواده‌ای ایتالیایی او را به فرزندی قبول می‌کنند، دیگر بچه‌های یتیم‌خانه از روی حسادت او را ایتالیایی صدا می‌زنند. حال وانیا برای پیدا کردن مادر واقعی خود سفری سخت را آغاز می‌کند تا دوباره به مادری بپیوندد که هرگز او را ندیده است. وانیا تمام زندگی خود را در یتیم‌خانه‌ها گذرانده است. جائی که هیچ امیدی برای ساکنان‌اش نیست. آن‌ها در آینده یا دزد می‌شوند یا مورد سواستفاده قرار می‌گیرند. جهان این فیلم برای کودکان این یتیم‌خانه سرد و تاریک است، راه فراری نیست و این کابوسی است که آن‌ها رها نمی‌کند.

بخوانید  Lost Ark's Artist Class در آوریل 2023 با حالت PvP 96 نفره در ماه مارس عرضه می شود.

ایتالیایی تصویری واقعی از زندگی بخشی از مردمان جامعه یعنی کودکان یتیم‌خانه‌ها است. فیلمی تأثیرگذار در رابطه با انسانیت، ازدست‌دادن و به‌دست آوردن. ایتالیایی در پس داستان ملودرام خود، استعاره‌ای درباره‌ی هویت و سرزمین مادری است. فیلمی که نشان می‌دهد، چگونه حکومت‌ها و دولت‌ها با تصمیمات اشتباه خود، فقر و نابرابری را به جامعه تحمیل می‌کنند و باعث از بین رفتن هویت انسان‌ها می‌شوند. ایتالیایی شاید مناسب‌ترین نامی است که فیلمساز می‌توانسته برای این فیلم انتخاب کند. وانیا روس است نه ایتالیایی اما زمانی‌که فقر باشد، تو دیگر هیچ هویتی نخواهی داشت!


النا در حال نگاه کردن در فیلم النا

۱۴. فیلم النا

فیلم Elena

  • کارگردان: آندری زویاگینتسف
  • بازیگران: نادژدا مارکینا
  • سال انتشار: ۲۰۱۱
  • میانگین امتیازات Elena در IMDB: ۷٫۶

خلاصه داستان: الینا با مردی ثروتمند بنام ولادیمیر ازدواج می‌کند. وقتی که الینا می‌فهمد قرار نیست پولی از سمت ولادیمیر به او برسد، جای قرص‌هایش را عوض می‌کند.

این فیلم درامی جنایی است که در اولین اکران خود در جشنواره فیلم کن برنده جایزه‌ی ویژه هیئت داوران شد. النا همانند دیگر فیلم‌های آندری زویاگینتسف، در زیرمتنی از مسائل سیاسی و اجتماعی روایت می‌شود. جهان فیلم‌های این کارگردان، جهانی ویران‌شده است، جائی که آدم‌هایش درگیر مسائل سخت و جان‌فرسائی هستند. در این روایت‌ها قبل از اینکه شخصیت‌ها خودشان را برای مخاطب نمایان کنند، این دنیای آدم‌هاست که با تماشاگر روبه‌رو می‌شود. سنگینی جهانی که کارکترهای آندری زویاگینتسف در آن دست‌وپا می‌زنند، قبل از هر چیز یقه‌ی مخاطب را می‌گیرد و او را در درد و ناراحتی غرق می‌کند.

النا داستان زندگی زنی است که شرایط چندان مناسبی ندارد و مجبور است از پسرش حمایت‌های مالی کند. فیلمی که ساختار طبقاتی روسیه را به‌تصویر می‌کشد و سوالی مهم را مطرح می‌کند: آیا ثروت عده‌ی معدودی مهم‌تر از خوشبختی افراد دیگر جامعه است؟ النا وارد ابعاد مهمی از زندگی‌های کارکترهایش می‌شود. هرکدام از آن‌ها انگیزه‌های خودشان را دارند و نه سیاه هستند و نه سفید. این فیلم از لحاظ سبک بصری نیز حائز اهمیت است. فیلم‌برداری چشمگیرش به لحن سرد فیلم کمک می‌کند و باعث می‌شود که تماشاگر درون قصه‌ای آشنا غرق شود.


مرد روی تخته سنگها در فیلم لویاتان

۱۳. فیلم لویاتان

فیلم Leviathan

  • کارگردان: آندری زویاگینتسف
  • بازیگران: الکسی سربریاکوف
  • سال انتشار: ۲۰۱۴
  • میانگین امتیازات Leviathan در IMDB: ۷٫۶

خلاصه داستان: در یک شهر ساحلی، جائی که نهنگ‌ها گاهی به ساحل می‌آیند، کولیا با شهردار فاسدی که می‌خواهد خانه‌اش را تخریب کند؛ درگیر می‌شود.

لویاتان درامی جنایی است که برای اولین‌بار در جشنواره کن به‌نمایش درآمد، جائی که زویاگینتسف و همکارش برنده‌ی جایزه‌ی بهترین فیلمنامه شدند. آندری زویاگینتسف زمانی‌که در آمریکا بود به غوغا و اتفاقات پیرامون زندگی و نحوه‌ی خودکشی ماروین هیمایر علاقه‌مند می‌شود. او بعد از این تصمیم می‌گیرد که به روسیه بازگردد و فیلمی با الهام از هیمایر بسازد. درنهایت لویاتان تبدیل به فیلمی اقتباسی از کتاب مقدس و رمان مایکل کلهاس نوشته‌ی هاینریش فون کلایست می‌شود.

این فیلم روایتی از فساد و قدرت است که زندگی ضعیفان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. یک درام خانوادگی قوی که بازی‌های بسیار تاثیرگذاری همراه خود دارد. از آنجائی که لویاتان یک فیلم انتقادی در حیطه‌ی فساد روسیه است، مشکلات عدیده‌ای را برای آندری زویاگینتسف به‌وجود آورد. آن بخشی از بودجه‌ی فیلم که قرار بود توسط دولت پرداخت شود، هرگز پرداخت نشد و تهیه‌کنندگان دولتی برای فیلم بعدی او یعنی بی‌عشق حاضر نشدند که با زویاگینتسف قرار ببندند. درواقع لویاتان نام آندری زویاگینتسف را وارد فهرست سیاه حکومت روسیه کرده بود و او بعد از این اتفاق بدون حمایت‌های تهیه‌کنندگان اروپایی و آمریکایی نمی‌توانست به مسیر فیلمسازی بازگردد.


مرد در حال نگاه کردن در فیلم تبعید

۱۲. فیلم تبعید

فیلم The Banishment

  • کارگردان: آندری زویاگینتسف
  • بازیگران: کنستانتین لاوروننکو
  • سال انتشار: ۲۰۰۷
  • میانگین امتیازات The Banishment در IMDB: ۷٫۵

خلاصه داستان: رابطه‌ی زوجی به‌خاطر بارداری نابهنگام زن بهم می‌ریزد و خانواده‌شان ازهم می‌پاشد.

تبعید درامی روانشناختی است که براساس داستانی به نوشته‌ی ویلیام سارویان ساخته شده است. این فیلم برای اولین‌بار در جشنواره کن به‌نمایش درآمد و نامزد دریافت نخل طلا شد. فیلم تبعید زمان زیادی را برای ساخت طی کرد. از دوران ده ساله‌ی اقتباس‌اش گرفته تا سه سالی که زویاگینتسف صرف تولید و تدوین آن کرد. فیلمنامه‌ی ابتدایی دیالوگ‌های زیادی داشت و کارگردان به ناچار همه‌ی آن‌ها را حذف کرد. زویاگینتسف درنهایت به این نتیجه رسید که موفقیت فیلم‌اش وابستگی شدیدی به بازی بازیگران دارد، برای همین مدت زمان زیادی طول کشید تا او بازیگرانی پیدا کند که برای تبعید مناسب باشند.

او حتی به‌خاطر یکی از بازیگرانش فیلم‌برداری را به مدت یک سال به تعویق انداخت. تبعید همانند دیگر فیلم‌های این کارگردان سرشار از استعاره و نمادهایی از کتاب مقدس است. فیلمی که اشاره به اخراج آدم از بهشت دارد و از زندگی مریم مقدس الهام می‌گیرد. این فیلم دومین فیلم کارنامه‌ی این کارگردان است که نسبت به اثر اولش یعنی بازگشت پیچیدگی بیشتری دارد و در نیمه‌ی پایانی خود با یک پیچش داستانی جذاب همراه است. تبعید اثری تلخ و سنگین درباره‌ی فروپاشی روابط زناشویی و خانوادگی است، فیلمی که ارجاعات متعددی به سینمای تارکوفسکی و برگمان دارد و با سبک بصری قابل قبوی نیز پیش می‌رود.


زن در حال فکر کرد در فیلم بی عشق

۱۱. فیلم بی عشق

فیلم LoveLess

  • کارگردان: آندری زویاگینتسف
  • بازیگران: ماریانا اسپیواک
  • سال انتشار: ۲۰۱۷
  • میانگین امتیازات LoveLess در IMDB: ۷٫۶

خلاصه داستان: زوجی پس از مشاجره و دعواهای خانوادگی فرزند خود را گم می‌کنند.

بی‌عشق یکی دیگر از کارهای قابل تامل کارنامه‌ی آندری زویاگینتسف است. او در ابتدا علاقمند به بازسازی مینی‌سریال سوئدی «صحنه‌های یک ازدواج» بود اما زمانی‌که نتوانست حقوق‌اش را به‌دست آورد این فیلم را با الهام از یک اتفاق واقعی ساخت. این فیلم با لحن بدبینانه‌ی خود نگاهی انتقادی به جامعه‌ی ازهم‌پاشیده‌ روسیه دارد، جامعه‌ای که قربانیان اصلی‌اش را کودکان تشکیل می‌دهند. در این فیلم گویا یک آخرالزمان رخ داده و همه چیز از هم فروپاشیده شده است. پلیس ناکارآمد است، جامعه مسیر زوال خود را طی می‌کند و خانواده‌های ناکارآمد نمی‌توانند از کودکان‌شان مراقبت کنند. این فیلم همچنین همانند اثر قبلی این کارگردان با زیرمتن سیاسی بسیار پنهانی همراه است، ایده‌ای که قوام خوبی به اثر می‌بخشد.

بعد از اینکه زویاگینتسف به‌خاطر فیلم لویاتان که در رابطه با فساد سیستماتیک در روسیه ساخته بود با حکومت روسیه به مشکل برخورد والت دیزنی تصمیم گرفت تا او را برای تولید و ساخت این فیلم کمک کند. درنتیجه بی‌عشق تبدیل به فیلمی بین‌المللی با مشارکت آمریکا و چند کشور اروپایی شد. فیلم برای اولین‌بار در جشنواره کن به‌نمایش درآمد و همانجا نیز جائزه ویژه هیئت داوران را دریافت کرد. بی‌عشق همچنین در نودمین دوره جوایز اسکار نامزد بهترین فیلم خارجی زبان بود.


سرباز در حال نگاه کردن در فیلم خدا بودن سخت است

۱۰. فیلم خدا بودن سخت است

فیلم Hard to be a God

  • کارگردان: الکسی ژرمن
  • بازیگران: لنوید یارمولنیک، الکساندر کهتکو
  • سال انتشار: ۲۰۱۳
  • میانگین امتیازات Hard to be a God در IMDB: ۶٫۶

خلاصه داستان: تیمی از دانشمندان به سیاره‌ای دیگر سفر می‌کنند، جائی که از لحاظ فرهنگی و فناوری شبیه قرون وسطاست.

خدا بودن سخت است یک فیلم علمی‌تخیلی است که براساس رمانی به‌همین نام و نوشته‌ی آرکادی و بوریس استروگاتسی ساخته شده است. این فیلم یک پروسه‌ی تولید طولانی را طی کرد. فیلم‌برداری در پاییز سال ۲۰۰۰ در جمهوری چک آغاز شد و در سال ۲۰۰۶ در روسیه پایان یافت. در هنگام تدوین فیلم نیز الکسی ژرمن کارگردان اثر درگذشت و فیلم توسط اعضای خانواده‌ی او تکمیل شد. کل فیلم در سیاره‌ای دیگر اتفاق می‌افتد، جائی بنام آرکانار. سیاره‌ای که بسیار شبیه به قرون وسطی زمین است. هیچ رنسانسی در اینجا رخ نداده و همه چیز تحت یک دولت پلیسی فاشیستی در حال سرکوب شدن است. حال حدود سی دانشمند زمینی به‌صورت ناشناس برای ماموریتی به این سیاره فرستاده شده‌اند. با اینحال آن‌ها از دخالت در سبک زندگی این مردمان منع شده‌اند و حق تغییر مسیر زندگی این جامعه‌ی بدوی را ندارند.

دیستوپیای الکسی ژرمن یک اثر چندلایه از نظر فرم و محتواست. این اثر استادانه با سبک‌ها و ژانرهای سینمایی بازی می‌کند و در پس روایت قرون وسطایی‌اش به ایده‌های استبداد، پیشرفت، ظلم، ایمان و غیره می‌پردازد. این فیلم از لحاظ سبک بصری نیز اثری بسیار شگفت‌انگیز است. طراحی صحنه‌ی فوق‌العاده آن کاملا در جهت قصه‌ی فیلم پیش می‌رود و همچون قالبی حساب‌شده روایت را در بر می‌گیرد.


ایوان در حال نگاه کردن در فیلم بازگشت

۹. فیلم بازگشت

فیلم The Return

  • کارگردان: آندری زویاگینتسف
  • بازیگران: کونستانتین لاوروننکو
  • سال انتشار: ۲۰۰۳
  • میانگین امتیازات The Return در IMDB: ۷٫۹

خلاصه داستان: پدری پس از یک غیبت طولانی به خانه برمی‌گردد تا پسرانش را ملاقات کند.

آندری زویاگینتسف یکی از کارگردانان مطرح روسی است که برای اولین فیلم بلند خود یعنی بازگشت جایزه شیر طلایی جشنواره ونیز را دریافت کرد و به سرعت به شهرت رسید. فیلم‌های او روایتگر سردی و گرفتگی حاصل از زندگی در روسیه هستند. زویاگینتسف، برای تأمین بودجه مالی فیلم به مشکل برخورده بود، او بعد از دریافت جایزه شیر طلایی گفت که یکی از تهیه‌کنندگان‌اش قبل از آمدن به اینجا پولش را پس گرفته، چراکه به موفقیت این فیلم اعتقاد نداشته است. بازگشت داستان دو پسری بنام ایوان و آندری است که در غیاب دوازده ساله‌ی پدر ارتباطی عمیق با مادرشان برقرار کرده‌اند. حالا روزی پدر برای جبران زمان ازدست‌رفته بازمی‌گردد و این دو را برای ماهیگیری به جزیره‌ای دور می‌برد، جائی که سفر اسطوره‌ای‌شان شروع می‌شود.

بازگشت درامی عجیب و روانشناختی است که تبدیل به مکاشفه‌ای تأثیرگذار در رابطه با شخصیت‌های پیچیده‌ای می‌شود که به‌راحتی نمی‌توان آن‌ها را شناخت و بهشان پی برد. فیلم از نظر سبک بصری اثری سرد و بی‌روح است، رنگ‌ها همگی سرد هستند و سرمایی سرتاپای روایت را فراگرفته است. سفر ایوان و آندری به‌همراه پدر مرموزشان، معما و تعلیقی خوشایند را به‌وجود می‌آورد. آندری در حال تقلید از رفتارهای پدرش است اما ایوان به او شک دارد و نمی‌تواند این مرد تازه از راه رسیده را به‌عنوان پدرش بپذیرد. فیلم بازگشت اثری استعاری است. فیلمی که با نمادهای سیاسی و مذهبی متعددی همراه شده است. مسیح، رستاخیز، آزادی، دموکراسی، کمونیست و … چیزهایی هستند که در معنای دور بازگشت به چشم می‌آیند.


مرد در حال نگاه کردن به آینه در فیلم نوستالژیا

۸. فیلم نوستالژی

فیلم Nostalghia

  • کارگردان: آندری تارکوفسکی
  • بازیگران: اولگ یانکوفسکی
  • سال انتشار: ۱۹۸۳
  • میانگین امتیازات Nostalghia در IMDB: ۷٫۹

خلاصه داستان: شاعری روس به ایتالیا سفر می‌کند. او در آن‌جا با مرد بسیار عجیبی روبه‌رو می‌شود. کسی که برای مدت‌ها خانواده‌ی خود را زندانی کرده است.

تارکوفسکی سرانجام پس از ساخت چندین فیلم درخشان در شوروی وطن‌اش را ترک می‌کند و از آن‌جا می‌رود. فیلم نوستالژیا اولین فیلم او بعد از ترک روسیه است که همانند فیلم آینه‌اش، استعاره‌ای از زندگی خود اوست. بحران‌ها و دلتنگی‌های قهرمان نوستالژیا همان دغدغه‌های تارکوفسکی دور از روسیه است و آن فضای سنگین فیلم همان چیزی است که شخصیت اول قصه با آن دست‌به‌گریبان است. درواقع تارکوفسکی خود را هم آن شاعر می‌پندارد و هم آن آهنگساز. هر سه آن‌ها در غربت دلتنگ وطن هستند اما شاعر و تارکوفسکی هر دو می‌ترسند که همانند همان آهنگساز در آغوش کشیدن وطن نیز حالشان را خوب نکند.

تارکوفسکی در این فیلم نشان می‌دهد که اشتیاق بازگشت به وطن را دارد، بازگشتی که برای او به معنای دربر گرفتن ارزش‌های معنوی و عاطفی است. نوستالژیا با اینکه در روسیه ساخته نشده است اما همان حال‌وهوای دیگر فیلم‌های روسی این فیلمساز را دارد و از حیث فرم نیز از آن‌ها پیروی می‌کند. برداشت‌های طولانی، نماهای هیپنوتیزم‌کننده و رویایی چیزهایی هستند که در این فیلم هم به چشم می‌آیند. علاوه‌بر این‌ها او قهرمان قصه‌اش را شبیه دیگر شخصیت‌های دلخواه‌اش با دوز زیادی از سرگشتگی و سرگردانی پرداخت می‌کند، کارکتری که استعاره از خود تارکوفسکی است. نوستالژیا فضایی دیستوپیایی دارد، فیلمی که به‌نحوی روزهای پایانی زندگی این فیلمساز را پیشگویی می‌کند.

بخوانید  قیمت بیمه L90 را از کجا می توانم پیدا کنم؟

چشم در دیافراگم دوربین در فیلم مردی با دوربین

۷. فیلم مردی با دوربین فیلم‌برداری

فیلم Man with a Movie Camera

  • کارگردان: ژیگا ورتوف
  • بازیگران: میکائیل کافمن
  • سال انتشار: ۱۹۲۹
  • میانگین امتیازات Man with a Movie Camera در IMDB: ۸٫۳

خلاصه داستان: زندگی مردمان عادی شهر به‌تصویر کشیده می‌شود.

مردی با دوربین فیلم‌برداری، اثری خاص و مهم در تاریخ سینماست. این فیلم که در اتحاد جماهیر شوروی ساخته شده، اثری آوانگارد است که تاثیر بسزایی روی فیلم‌های بعد از خود داشت. ژیگا ورتوف که به‌خاطر نظریات‌اش در دنیای سینما نامی آشناست در این فیلم ایده‌های نوآورانه‌ای را امتحان می‌کند. تکنیک‌های سینمایی بکار گرفته شده در این اثر مانند نوردهی چندگانه، فریم‌های ثابت، زوایای هلندی، استاپ موشن و حرکات سریع و آهسته تنها گوشه‌ای از نبوغ این فیلمساز هستند که در مردی با دوربین فیلم‌برداری استفاده شده‌اند. این فیلم همانند بیشتر آثار نوآورانه و تجدیدنظرخواه در زمان اکرانش تا حد زیادی با نقدهای منفی روبه‌رو شد و منتقدان نقدهای بسیاری را بر آن وارد کردند. با اینحال این فیلم در سال ۲۰۱۴ عنوان یکی از بهترین مستندهای تمام دوران را دریافت کرد و در سال ۲۰۱۴ نیز نسخه‌ی 35 میلی‌متری‌اش توسط بنیاد فیلم آمستردام بازسازی شد.

در این اثر، میخائیل کافمن برادر ورتوف با یک دوربین فیلم‌برداری به مکان‌های مختلف می‌رود تا تصاویری از زندگی مردم عادی را ثبت کند. ورتوف قبل از اکران این اثر بیانیه‌ای صادر کرد و در آن توضیح داد که هدف از ساخت مردی با دوربین فیلم‌برداری چه بوده است، چراکه از عکس‌العمل مردم می‌ترسید. او در مردی با دوربین فیلم‌برداری در تلاش است تا شهری آینده‌نگر خلق کند. شهری مدرن که باید در پی بیدار کردن شهروندانش ازطریق درک و ارائه‌ی حقیقت باشد.


زن در حال نگاه کردن در فیلم آینه

۶. فیلم آینه

فیلم Mirror

  • کارگردان: آندری تارکوفسکی
  • بازیگران: مارگاریتا ترخووا
  • سال انتشار: ۱۹۷۵
  • میانگین امتیازات Mirror در IMDB: ۸

خلاصه داستان: مردی در حال مرگ است. او گذشته و خاطرات خود را در این شرایط مرور می‌کند.

آینه درامی غیرخطی است که تارکوفسکی آن را براساس زندگی شخصی خودش ساخته است. همه‌ی رویدادها و اتفاقات این فیلم برگرفته از تجربیات شخصی اوست و شعرهایی نیز که در آن خوانده می‌شود متعلق به پدر این فیلمساز است. از آینه به‌عنوان یکی از معمایی‌ترین فیلم‌های تارکوفسکی یاد می‌شود، اثری که منتقدان روسی از آن به‌عنوان فیلمی خاص و قابل تقدیر یاد می‌کنند. این فیلم که چهارمین ساخته‌ی این کارگردان است، حول خاطرات مردی می‌چرخد که در بستر مرگ افتاده و فرصت زیادی ندارد. تارکوفسکی در فیلم آینه رویاها، خاطرات، واقعیات زندگی و تجربیات آدمی را در قالب قصه‌ای می‌چیند و روایتی خاص و قابل تامل را خلق می‌کند. سرتاسر آینه با حسی سورئال و وهم‌آور پوشیده شده است و مخاطب با استفاده از این فضاسازی در قصه‌ی شخصی تارکوفسکی بیش‌ازپیش غرق می‌شود.

در ابتدا قرار بود که تارکوفسکی آینه را قبل از سولاریس بسازد اما حکومت وقت به‌خاطر درگیری‌هایش با فیلم آندری روبلوف برای او پروانه‌ی ساخت صادر نمی‌کرد. درنهایت تارکوفسکی سولاریس را ساخت و پس از آن شرایط تغییر کرد و بعد از کشمکش‌های فراوانی او توانست آینه را بسازد. در زمان اکران این فیلم،؛ فضایی دوقطبی میان منتقدان به‌وجود آمد و خیلی‌ها نمی‌توانستند با آن ارتباط برقرار کنند.


روبلوف در حال نگاه کردن در فیلم آندری روبلوف

۵. فیلم آندری روبلوف

فیلم Andrei Rublev

  • کارگردان: آندری تارکوفسکی
  • بازیگران: آناتولی سولونیتسین
  • سال انتشار: ۱۹۶۶
  • میانگین امتیازات Andrei Rublev در IMDB: ۸٫۱

خلاصه داستان: زندگی آندری روبلوف نقاش مشهور روسی دوره رنسانس در این فیلم به‌تصویر کشیده می‌شود.

آندری روبلوف درامی تاریخی و زندگی‌نامه‌ای است که زندگی یکی از معروف‌ترین نقاش‌های قرن پانزدهمی روسیه را به‌تصویر می‌کشد. این فیلم که مراقبه‌ای راجع‌به استقامت، هنر و ایمان است، روایتی تکان‌دهنده از زندگی هنرمندی خواهد بود که دنیایی بی‌رحم و خشن او را در تنگنایی سخت قرار داده است. تارکوفسکی در این بیوگرافی تخیلی، روسیه‌ی مورد تهاجم تاتارها را بازسازی می‌کند و در دنیای وحشیانه و ترسناک قرون وسطایی روایتی را در جواب ایوان مخوف آیزنشتاین می‌سازد. تارکوفسکی سعی دارد که در پس نمایش زندگی آندری روبلوف شمایلی واقع‌گرایانه از شرایط حاکم بر روسیه‌ی قرون وسطایی را نشان دهد.

تارکوفسکی همچنین از اندیشه‌های اگزیستانسیالیستی در این اثر بهره می‌گیرد، او در دومین فیلم خود پا به اندیشه‌ها و تفکراتی می‌گذارد که نمایش‌اش در سینمای آن سال‌ها چندان مرسوم نبوده است. از فیلم آندری روبلوف نسخه‌های متعددی وجود دارد. این فیلم به‌خاطر نمایش ایده‌ها و مضامینی مثل آزادی هنر، مذهب، و مسائل سیاسی مورد سانسورهای زیادی قرار گرفت و تدوین‌های متعددی رویش اعمال شد تا جائی که فیلم تا سال ۱۹۷۱ اجازه‌ی اکران پیدا نکرد. منتقدان از این اثر به‌عنوان فیلمی بدیع و یکی از آثار مهم کارنامه‌ی تارکوفسکی یاد می‌کنند، فیلمی که با وجود سانسورهای زیاد، قابل بحث و پیگیری است.


ورونیکا در حال نگاه کردن در فیلم درناها پرواز می کنند

۴. فیلم درناها پرواز می‌کنند

فیلم The Cranes Are Flying

  • کارگردان: میخائیل کالاتازوف
  • بازیگران: تاتیانا سامویلوورا
  • سال انتشار: ۱۹۵۷
  • میانگین امتیازات Cranes Are Flying در IMDB: ۸٫۳

خلاصه داستان: ورونیکا و بوریس عاشق یکدیگراند اما با شروع جنگ بوریس به جبهه اعزام می‌شود.

این فیلم یک عاشقانه‌ی جنگی است که در سال ۱۹۵۷ توانست نخل طلای جشنواره کن را به‌دست آورد. درناها پرواز می‌کنند که براساس رمانی به‌همین نام ساخته شده است تاثیرات جنگ بر زندگی انسان‌ها را به‌تصویر می‌کشد. فیلم یک تراژدی احساسی از جنگ است. روایتی از عاشقانه‌هایی که می‌سوزند و این جمله را به مخاطب خود یادآور می‌شوند: «وقتی جنگ تمام شد می‌توانی خواب ببینی». نمایشی که دربردارنده‌ی رنج‌های شخصی جنگ است و گویا هیچ راه فراری نیز دراین‌میان وجود ندارد. نکته‌ی بسیار مهمی در این فیلم وجود دارد و آن فیلم‌برداری فوق‌العاده‌‌اش است.

نماهای جسورانه‌ای که بی‌پروا بر نابودی و ناامیدی تاکید می‌کنند، فرم بسیار جذابی را برای فیلم پدید آورده است. سرگئی اورسفسکی با استفاده از تجربه‌ی فیلم‌برداری از میدان‌های جنگ واقعی توانسته است به‌خوبی از شیوه‌ی دوربین روی دست بهره بگیرد و پلان‌هایی واقعی خلق کند. فیلم‌برداری آنقدر گویا و روان است که گویی فیلم متعلق به چندین دهه جلوتر از خودش است. درواقع این فیلم بیش‌ از آنکه داستانی خیره‌کننده داشته باشد از سبک بصری فوق‌العاده‌ای برخوردار است. کارگردانی، تدوین، نماهای حساب‌شده و نحوه‌ی بازی بازیگران در نوع خودش برای تماشاگر بسیار فوق‌العاده و منحصربه‌فرد خواهد بود.


فلیورا در حال تیراندازی در فیلم بیا و بنگر

۳. فیلم بیا و بنگر

فیلم Come and See

  • کارگردان: الم کلیموف
  • بازیگران: الکسی کراوچنکو
  • سال انتشار: ۱۹۸۵
  • میانگین امتیازات Come and See در IMDB: ۸٫۴

خلاصه داستان: فیلم در طی جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد، زمانی‌که فلیورا خود را به نیروهای پارتیزانی شوروی می‌رساند.

این فیلم یکی از بهترین فیلم‌های ضدجنگ تاریخ سینما و البته سینمای روسیه است. بیا و بنگر که براساس شهادت بازماندگان جنگ و یک رمان روسی ساخته شده است، تصویری رئال و واقعی را از جنگ به‌تصویر می‌کشد. کلیموف فیلمنامه این اثر را با الس آداموویچ نوشت، کسی که در دوران نوجوانی همراه پارتیزان‌های بلاروس جنگیده بود. کلیموف برای تولید این فیلم ۸ سال با سانسور مقامات شوروی مبارزه کرد تا بتواند اثرش را به‌طور تمام‌وکمال خلق کند. مقامات شوروی بر این باور بودند که این فیلم بیش‌ از حد واقعی است و نمی‌توان چنین تصویر لختی را از جنگ به‌نمایش درآورد. خلاصه داستان فیلم حول اشغال بلاروس توسط آلمان نازی و حوادثی که یک نوجوان بنام فلیورا از سر رد می‌کند، می‌چرخد.

این فیلم پس از اکران با استقبال مثبت منتقدان روبه‌رو شد و جایزه بین‌المللی بهترین فیلم مسکو را دریافت کرد. بیا و بنگر اثری بسیار تکان‌دهنده است، فیلمی که با ایده‌های اگزیستانسالیستی، روانشناختی، سیاسی، آخرالزمانی، شاعرانه و افسانه‌وار وحشت جنگ را به‌طور خارق‌العاده‌ای به‌تصویر می‌کشد. کلیموف بعد از ساخت این فیلم دیگر نتوانست فیلم دیگری بسازد. او گفته بود که همه‌ی توان خود را برای ساخت این اثر خرج کرده است و به‌نظرش همین فیلم ضدجنگ و عریان اندازه‌ی صدها فیلم دیگر می‌ارزد.


دکتر روانشناس در حال دیدن سفینه در فیلم سولاریس

۲. فیلم سولاریس

فیلم Solaris

  • کارگردان: آندری تارکوفسکی
  • بازیگران: ناتالیا
  • سال انتشار: ۱۹۷۲
  • میانگین امتیازات Solaris در IMDB: ۸

خلاصه داستان: در یک ایستگاه فضایی و جائی دور از زمین، گروهی از دانشمندان دچار مشکلات روانی ترسناکی می‌شوند. آن‌ها تحت تاثیر یک سیاره که نیرویی خطرناک دارد، روان‌شان دستکاری می‌شود.

داستان این فیلم در یک ایستگاه فضایی که به دور یک سیاره‌ی ناشناخته به‌نام سولاریس می‌چرخد اتفاق می‌افتد، سیاره‌ای که از خود خاصیت ترسناک و عجیبی بروز می‌دهد و باعث می‌شود که دانشمندان در دام خاطرات و تجربیات تلخ گذشته خود گرفتار شوند. این فیلم علمی‌تخیلی که براساس رمانی به‌همین نام و نوشته‌ی نوشته استانیسلاو لم ساخته شده تمثیلی است از جایگاه انسان در جهان. ماهیت هستی، واقعیت، معنای عشق و زندگی. اینکه انسان قدرت کافی برای درک جهان را نخواهد داشت. لم هیچگاه از سولاریس تارکوفسکی خوشش نیامد و اظهار داشت که او به‌جای سولاریس جنایت و مکافات را ساخته است. تارکوفسکی بعد از دیدن اودیسه فضایی کوبریک، آن را اثری سطحی خطاب کرد. به عقیده تارکوفسکی فیلمنامه اودیسه فضایی بیش از حد روی جنبه‌ی فناوری تاکید می‌کرد و آن را طرحواره‌ای بی‌جان از حقیقت می‌دانست. به‌همین دلیل او سولاریس را در جوابی برای اودیسه کوبریک ساخت.

درواقع این فیلم تلاشی از سمت تارکوفسکی برای بُعد بخشیدن و دادن محتوایی درخور به فیلم‌های علمی‌تخیلی بود. سولاریس تارکوفسکی تاثیر بسزایی روی فیلم‌های علمی‌تخیلی داشت و باعث شد که آثار این‌گونه‌ی سینمایی تنها به نمایش جنبه‌ی علمی روایت اکتفا نکنند. این فیلم در اولین اکران خود در جشنواره کن برنده جایزه بزرگ هیئت داوران شد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. سولاریس به مدت ۱۵ سال در روسیه اکرانی مستمر داشت و به‌عنوان فیلمی کالت شناخته می‌شد. این فیلم هم‌اکنون درکنار اودیسه کوبریک به‌عنوان یکی از برترین و بزرگ‌ترین فیلم‌های علمی‌تخیلی و فضایی تاریخ سینما قرار دارد.


استاکر در منطقه در فیلم استاکر

۱. فیلم استاکر

فیلم Stalker

  • کارگردان: آندری تارکوفسکی
  • بازیگران: الکساندر کایدانوفسکی
  • سال انتشار: ۱۹۷۹
  • میانگین امتیازات Stalker در IMDB: ۸٫۱

خلاصه داستان: در جائی دورافتاده و بی‌نام‌ونشان منطقه‌ای با رازهای زیادی وجود دارد. مکانی که می‌گویند، آرزوها را برآورده می‌کند. حال دو نفر به‌همراه یک راهنما عزم سفر به این منطقه را دارند.

استاکر یک فیلم علمی‌تخیلی است که همانند سولاریس تارکوفسکی به‌دنبال نمایش ایده‌های فلسفی در جهانی غیررئال می‌گردد. داستان این فیلم در موقعیتی آخرالزمانی رخ می‌دهد، جائی که گویا دنیا به آخر رسیده است، دیگر سیاست کارایی خود را ندارد و همه چیز رنگ و ماهیت‌اش را باخته است. حال در میان این بیغوله نقطه‌ای مقدس وجود دارد، جائی عرفانی به‌نام اتاق که آرزوها را برآورده می‌کند. هرکس که وارد این مکان شود، آرزویش برآورده خواهد که البته راه رسیدن به این مختصات را تنها استاکر می‌داند. استاکر آینه‌‌ی تمام‌وکمال اندیشه‌های تارکوفسکی است او همه‌ی تفکرات فلسفی خود را در این فیلم به‌نمایش درمی‌آورد و می‌کوشد تا دیسکتوپیایی هنری و خاص را خلق کند، آخرالزمانی که امضای این کارگردان را به‌همراه دارد و متعلق به خودش است.

فیلم با کشش هیپنوتیزمی معماگونه‌ای همراه است و آن عنصر متافیزیکی قصه نیز چنان به‌درستی در جای خود حرکت می‌کند که گویی تماشاگر حس می‌کند همه‌ی جهانی که تارکوفسکی ساخته، واقعی است. استاکر براساس رمان پیک‌نیک کنار جاده ساخته شده است. اما این فیلم به جز در موارد محدودی چندان به روایت منبع اصلی خود وفادار نیست. استاکر در ابتدا با نقدهای متفاوتی روبه‌رو بود اما سال‌ها بعد به‌عنوان یکی از ۱۰۰ فیلم برتر تمام دوران شناخته شد. این فیلم در ابتدا با نقدهای متفاوتی روبه‌رو شد اما سال‌ها بعد به‌عنوان یکی از ۱۰۰ فیلم برتر تمام دوران در بیشتر فهرست‌های منتقدان و مجلات مهم قرار گرفت.


پرسش‌های متداول

۱- بهترین فیلم های روسی کدام‌اند؟

از میان بهترین فیلم های روسی می‌توان به فیلم استاکر، فیلم سولاریس، فیلم بیا و بنگر و فیلم درناها پرواز می‌کنند اشاره کرد.

۲- فیلم روسی جدید و جذاب کدام است؟

فیلم تب پتروف (۲۰۲۱)، فیلم عملیات مسکو (۲۰۲۳) و فیلم سناتور (۲۰۲۳) از جدیدترین فیلم های روسی هستند.

منبع

تحریریه مجله بازی یک گیمر