در همین حین به هیچ وجه نباید خلاقیت سازندگان در به وجود آوردن همان موقعیتهای بامزه و خندهآور را انکار کرد. بهترین سکانسهای انیمیشنهای استودیو ایلومینیشن معمولا از دو نقطهی قوت اساسی بهره میبرند؛ ایدههای تصویری عالی و اجرای فنی بسیار باکیفیت. سکانسهای گوناگونی را در انیمیشن مینیون ها ۲ پیدا میکنیم که از هر دو این نکات مثبت را دارند.
بارها و بارها در فیلم Minions: The Rise of Gru با سکانسهایی مواجه میشوید که حتی اگر اثر کلی بیرون بیایند و بهصورت جداگانه تماشا شوند، واقعا میتوانید با آنها بخندید. این موضوع از یک طرف نشان میدهد که چهقدر تیم سازنده میتواند با استفاده از تواناییهای فنی و هنری انیمیشنسازی استودیو، سرگرمیهای بصری را به سینماروها تحویل بدهد. از طرف دیگر دقیقا همین نکته سبب میشود که درک کنیم چرا فیلم، اصلا یکپارچگی و انسجام لازم برای تبدیل شدن به یک تجربهی داستانی به یاد ماندنی را ندارد.
انیمیشنسازی بدون شک فهرستهای زیادی برای خلاق بودن را تقدیم افراد هنرمند میکند. باتوجهبه وجود انواعواقسام سبکهای تصویری، به جرئت میتوان گفت که اکنون با برخورداری از فناوریها و بودجهی مناسب، استودیوهای انیمیشنسازی میتوانند هرچهقدر که میخواهند خلاق باشند.
ماهیت شعارزدهی برخی از آثار کودکپسندانهی چند سال اخیر کاری میکند که عشق پسر نوجوان اصلی داستان انیمیشن Minions: The Rise of Gru به شرورها کمی تازه و خاص به نظر بیاید. ولی وقتی باتوجهبه کل مجموعهی Despicable Me به مینیونها جدید نگاه میکنیم، اصلا در آن با تازگی و انجام کار جدید روبهرو نیستیم. در نتیجه با اینکه یک بار دیدن انیمیشن Minions: The Rise of Gru به اندازهی کافی لذتبخش بود، همزمان با تحسین کردن ایلومینیشن دوست دارم که در آینده شاهد پیشرفت آن از برخی جهات باشم. Minions: The Rise of Gru در بهترین حالت برای استودیو Illumination شبیه در جا زدنِ خوب است.
حتی هوشمندانهترین کار انجامشده در نویسندگی فیلم را میتوان دیالوگنویسیهای انجامشده برای مینیونها دانست. چرا؟ چون زبان عجیب آنها با ترکیب چند زبان ساخته شده است و همین باعث میشود که در بسیاری از مواقع، صحبتهای آنها بار کمدی فیلم را سنگینتر کند. این موجودات به خودی خود بامزه، خندهدار و خاص هستند. استودیو Illumination همچنان میداند که چهطور باید از پتانسیل آنها برای ایجاد سرگرمی استفاده کرد.
همین نکته در گذر زمان سبب شد که تیمهای مختلف با هدفگذاریهای متفاوت، از قدرت مدیوم انیمیشن برای سرگرم کردن مخاطب استفاده کنند. بالاخره در انیمیشن همان جلوهی کلی شخصیتها و جهان ساختهشده توسط طراحان، حتی بهتنهایی میتواند به اثر هویت بدهد. خود ظاهر انیمیشن میتواند آن را از بسیاری از آثار دیگر جدا کند؛ فارغ از اینکه داستان فیلم چهقدر شبیه یا متفاوت با آثار دیگر باشد.
انیمیشن Minions: The Rise of Gru بهعنوان دنبالهی انیمیشن Minions اکران شد و در نتیجه مثل همان اثر، حکم پیشدرآمد برای انیمیشنهای اصلی Despicable Me را دارد. داستان دربارهی دوران نوجوانی شخصیت گرو است؛ زمانیکه مینیونها او را بهعنوان ارباب جدید خود پذیرفتهاند و پسرک میخواهد عضو خفنترین گروه ابرشرورهای دنیا شود.
بین استودیوهای انیمیشنسازی ثروتمند هالیوود، ایلومینیشن یکی از آنهایی است که به سرعت هویت خود را پیدا کرد. اما برخلاف تیمهایی که به خاطر گذشتهی غنی یا داستانگویی عمیق شناخته شدند، ایلومینیشن آن تیم پرخرجی بود که سرگرم کردن مخاطبها را بهشدت دوست داشت؛ یک استودیو که با سه مجموعه Sing، من نفرتانگیز و The Secret Life of Pets هم میلیاردها دلار را برای یونیورسال پیکچرز بهدست آورد و هم بارها بینندگان را به خنده انداخت.
مدتها است که شکی در قدرت فنی این استودیو و منحصربهفرد به نظر آمدن طراحیهای انیمیشنی آن وجود ندارد. ولی کاش همانطور که در تعداد محدودی از دقایق بعضی از انیمیشنهای قبلی ایلومینیشن دیدهایم، تیم مورد بحث موفق به ارائهی آثاری شود که توجه به قصه و محتوای زیرمتنی آنها هم به اندازهی نگاه کردن به تصویرسازیهایشان لذتبخش باشد.
کافی است تلاش مینیونها برای یادگیری کونگ فو را ببینید. از همان ابتدا که بانوی مبارز با حرکت دادن سوزنها روی بدن فرد باعث میشود که عملا او فنون رزمی را اجرا کند، یک شروع خوب را داریم. سپس با انواعواقسام اتفاقاتی که به سرعت رخ میدهند و هیچ نیازی به دیالوگ ندارند، ایلومینیشن روشهای متفاوت برای نشان دادن جسارت و حماقت مینیونها بهصورت همزمان را گیر میآورد.
وقتی طرفدار آثار ایلومینیشن به استقبال انیمیشن مینیونها ۲ با اسم رسمی Minions: The Rise of Gru میرود، احتمالا خواستههای مشخصی از آن دارد. رضایت و نارضایتی مخاطب هدف نیز معمولا به برآورده شدن یا برآورده نشدن همین خواستهها مربوط میشود. پس فارغ از هر ایراد هنری که فیلم از آن رنج ببرد و فارغ از هر نقطهی قوتی که داشته باشد، موفقیت یا شکست آن در گیشهها احتمالا گرهخورده به میزان برآورده شدن انتظارات کلی مخاطب است.
بینندگانی که موقع دیدن انیمیشنها در اصل بهدنبال داستانگوییهای ارزشمند و به یاد ماندنی هستند، دلیلی برای تماشای Minions: The Rise of Gru ندارند
جالب است که استیو کارل انقدر خوب از پس صداپیشگی شخصیت گرو نوجوان هم برمیآید
این ایدهی داستانی، نه هدر میرود و نه از آن استفادهی خاصی شده است. ماجرا از این قرار است که ایلومینیشن اینجا از طرح اصلی قصه برای به وجود آوردن موقعیتهای خندهآور و بامزه استفاده میکند. در نتیجه با اینکه ثانیههای مناسب از لحاظ داستانی هم در فیلم پیدا میشوند، Minions: The Rise of Gru دستاورد خاصی در روایت ندارد. همهچیز به هدف سرگرم کردن مخاطب و نمایش سکانسهای خندهآور در فیلم قرار میگیرد. ایلومینیشن یک بار دیگر از پس به خنده انداختن بینندگان برآمده است؛ به شکلی که اعضای مختلف خانواده کموبیش شانس یک مرتبه سرگرم شدن با Minions: The Rise of Gru به مدت یک ساعت و چند دقیقه را دارند.
ایلومینیشن یک بار دیگر نشان میدهد که توانایی فنی و هنری لازم برای طراحی سکانسهای انیمیشنی بامزه را دارد
تبدیل شدن داستان به یک ابزار برای خلق سکانسهای طنزآمیز، موردی است که کاملا به چشم میآید و توانایی کاهش ارزش اثر برای بعضی از بینندگان را دارد. بالاخره کم نیستند مخاطبانی که فقط انیمیشنهای برتری را میپسندند که به مفاهیم مختلف میپردازند؛ نه اینکه قصهی آنها یک روایت تکراری دیگر از تلاش یک نوجوان برای دریافت تایید قهرمانهای خود باشد. Minions: The Rise of Gru یکی از آن آثاری است که اگر مجبور به انتخاب بین منطق داستانی و داشتن چند دقیقهی جالب و سرگرمکننده برای مخاطب عام شوند، به سراغ گزینهی دوم میروند. موضوع انقدر واضح است که تلاش برای بررسی دقیق نکات منفی و نکات مثبت روایت داستانی آن کمی بیمعنی و بیجا به نظر میرسد.
استودیو Illumination در انیمیشن Minions: The Rise of Gru تجربهی به یاد ماندنی و خاصی را به تماشاگر تحویل نمیدهد، ولی به خوبی او را چند بار میخنداند.