آخر این هفته چه فیلمی ببینیم؟ | 3 اثر سینمای نروژ


تریلر جذاب بازآفرینی کریستوفر نولان پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای کشور از کارگردان فیلم محبوب بازی تقلیدی و طنز کمدی ترسناک; آخر این هفته از سینمای نروژ دیدن خواهیم کرد.

در میان کشورهای اسکاندیناوی، نروژ کمتر برای سینما شناخته شده است. آنها مانند سوئد نه نویسنده بزرگی مانند اینگمار برگمان دارند و نه مانند دانمارک جنبش مهمی مانند “دگما 95” را آغاز کردند. سینمای داستانی معاصر نروژ عمدتاً توسط فیلم‌های ژانر متعارف، با ویژگی‌های سبک استاندارد شکل گرفته است. اما در بین این آثار می توان نمونه های جالبی برای تماشا پیدا کرد.

در این شماره از مجموعه مقالات «این آخر هفته کدام فیلم را ببینیم؟» به سه فیلم جذاب سینمای نروژ نگاه کردم: بیخوابی (بی خوابی) به کارگردانی اریک شولدبرگ. تانک ها (Headhunters) به کارگردانی مورتن تیلدم و از خودم به تنگ آمده ام (Sick of Myself) به کارگردانی کریستوفر بورگلی.


استلان اسکارسگارد در مه ایستاده با اسلحه ای به سمت او در صحنه ای از فیلم بی خوابی اریک شولدبرگ

فیلم بی خوابی

فیلم بی خوابی

  • کارگردان: اریک شولدبرگ
  • بازیگران: استلان اسکارسگارد، ماریا ماتیسن، بیون فلوبرگ
  • سال انتشار: 1997

خلاصه داستان: یک کارآگاه جنایی سوئدی مامور جستجوی یک قاتل مرموز می شود. اما بعد از اینکه او به طور تصادفی به همکارش شلیک می کند، همه چیز طور دیگری اتفاق می افتد…

احتمالا می دانید که اولین فیلم هالیوود کریستوفر نولان بازسازی یک فیلم نروژی است. اما شاید برای دیدن خود کار نرفته باشید. نسخه اصلی «بی خوابی» بدون توجه به ارتباط با فیلم نولان ارزش دیدن دارد. اولین فیلم بلند اریک شولدبرگ یک فیلم جنایی تاریک و سرد است. داستان یک کارآگاه جدی و تلخ سوئدی است که برای حل پرونده قتل یک دختر نوجوان به نروژ می آید.

بخوانید  این آخر هفته چه بازی کنیم: شکار زامبی!

فیلمنامه شولدبرگ با نظام اخلاقی تاریکش در مقایسه با داستان پلیسی استاندارد نوعی ساختارشکنی و کلیشه است. تا جایی که نقش های متضاد کارآگاه و قاتل از تعاریف همیشگی شان دور می شود و مرز بین خیر و شر در فیلم مبهم به نظر می رسد. برخلاف فیلم نولان، فیلم نروژی «بی خوابی» از حضور یک شمایل دوست داشتنی در نقش شخصیت اصلی مشکل دار بی بهره است. استلان اسکارسگارد به عنوان کارآگاه بی خواب و رنجور فیلم، بازی سرد و دافعه ای ارائه می دهد.

فیلم گیرا و جوی شولدبرگ به طرز هوشمندانه ای موقعیت و محیط داستان را با روانشناسی شخصیت اصلی ترکیب می کند. نور دائمی که خواب او را مختل می کند به طور قابل توجهی با افکار عذاب آور درونی و احساس گناه دائمی او مرتبط است. این فیلم نیز سرعت مناسبی دارد و بدون تکیه بر بسیاری از اتفاقات بیرونی، مخاطب را با تجربه درونی شخصیت اصلی آشنا می کند.


اکسل هینی با یک تفنگ در یک دست و یک کارتن شیر در دست دیگر در صحنه ای از فیلم مغز خواران مورتن تیلدم ایستاده در مقابل یک یخچال روباز ایستاده است.

فیلم Headhunters

فیلم مغزها

  • کارگردان: مورتن تیلدهام
  • بازیگران: اکسل هانی، نیکولای کستر والدو، سینوو ماکودی لوند
  • سال انتشار: 2011

خلاصه داستان: یک “شکارچی سر” [مخ‌زن حرفه‌ای؛ یا کسی که استعدادها را برای قبول موقعیت‌های شغلی، متقاعد می‌کند]به هر دری می زند تا تابلوی گرانبهایی را که در اختیار یک مزدور نظامی سابق است به دست آورد.

پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای نروژ، سومین فیلم بلند مورتن تیلدهام است. کارگردانی که بیش از هر چیز نماینده فیلم برنده اسکار است بازی تقلیدی (بازی تقلید) او را با نقش بندیکت کامبربچ می شناسیم. همچنین قسمت هایی از سریال های محبوب را کارگردانی کرد دفاع یعقوب (دفاع از یعقوب) و سیلو (سیلو).

بخوانید  سریع ترین راه ها برای آماده شدن برای Elden Ring Shadow of the Erdtree DLC

«مخزنها» دقیقاً همان فیلمی است که سکوی پرتاب یک فیلمساز از صحنه فیلم داخلی کشورش به صحنه بین المللی است. تریلر خوش ساخت و هیجان انگیزی که خط داستانی آن پر از پیچ و تاب و شگفتی است و اجرای آن از عناصر سبک استاندارد جریان اصلی سینمای آمریکا پیروی می کند. اما فیلم در مقایسه با آنچه که دقایق ابتدایی آن وعده داده می شود، حرف های تازه تری برای گفتن دارد.

«مغزها» در ابتدا یک فیلم دزدی/کلاهبرداری سبک است یازده دوست اقیانوسی (Ocean's Eleven)، به نظر می رسد. درباره یک دزد باهوش – با نام بسیار آمریکایی راجر براون – که راه خود را در موقعیت های مختلف طی می کند و به اهداف خود می رسد. اما بعدها و با روشن شدن نقش شخصیت منفی فیلم (با بازی جیمی لنیستر خودمان؛ نیکولای کستر والدو)، فیلم به مختصات یک تریلر جاسوسی مانند سریال «بورن» نزدیک می شود. فیلم، از نظر خشونت و محتوای بزرگسالانه، کمی پرخاشگرتر از آن چیزی است که ظاهرش نشان می دهد. Tyldham همچنین لحظات بسیار موثری از تعلیق را در “مغزها” خلق می کند که ما تصاویر را به خاطر می آوریم.


کریستین کوجات-تورپ در صحنه ای از فیلم I'm Sick of Myself اثر کریستوفر بورگلی یک قرص زرد می خورد.

فیلم من از خودم خسته شدم

فیلم حالم را بد می کند

  • کارگردان: کریستف بورگلی
  • بازیگران: کریستین کوتیج تورپ، آندرس دانیلسن لی، اریک ستر
  • سال انتشار: 2022

خلاصه داستان: دختر جوانی به نام سینیه که در یک رابطه ناسالم قرار دارد تصمیم می گیرد با نقشه ای عجیب توجه ها را به خود جلب کند.

اگر یکی از ترسناک‌های بدن دیوید کراننبرگ را با لحنی کمیک و با استفاده از مدل برش و منطق تدوین فیلم‌های یواخیم تریر، حول یک شماره جاری، در نروژ امروز بسازیم، چه؟ The Answer دومین فیلم بلند کریستوفر بورگلی است. فیلمسازی که کمدی جدیدش است سناریوی رویایی (سناریوی رویا) با بازی نیکلاس کیج نیز اخیرا در دسترس قرار گرفت.

بخوانید  سرورهای Assassin's Creed 2 خاموش می‌شوند

«از خودم خسته شدم» فیلم کاملی نیست. همچنین، اگر نمی توانید از عهده عناصر ژانر وحشت بدن و جلوه های بصری ناراحت کننده برآیید، بهتر است تماشای آن را فراموش کنید! اما از طرفی اگر مفهوم و ایده‌های موضوعی فیلم‌ها برایتان بسیار مهم است و به طنزهای جامعه مدرن هم علاقه دارید، «از خودم خسته‌ام» برای شما مناسب است!

فیلم برغلی داستان دختر جوانی به نام سینیه را روایت می‌کند که احساس می‌کند به هیچ نقطه‌ای از زندگی‌اش نرسیده و به آن توجهی که شایسته آن است، نمی‌شود. اما وقوع یک تصادف امکان جدیدی را به وجود می آورد: قرار گرفتن خود به عنوان یک قربانی! پس از این اتفاق، سینیه به فکر بیمار شدن بسیار علاقه مند می شود و از آنجایی که وانمود کردن کافی نیست، تصمیم می گیرد به شکلی دیوانه وار به خود آسیب برساند!

کریستین کوجات تورپ در نقش اصلی فیلم، بازی خنده‌دار و سرگرم‌کننده‌ای دارد و فیلمساز با ترکیب عناصر وحشت بدن و لحن کمدی، به نتایج جسورانه و جالبی دست می‌یابد. علاوه بر همه اینها، تماشای شوخی‌های طعنه‌آمیز زیادی که بورگلی برای انتقاد از «ذهنیت قربانی»، جریان‌های رسانه‌ای/فرهنگی ریاکارانه آن زمان، استانداردهای زیبایی، خودشیفتگی و کلی شهوت برای نشان دادن خود صف می‌کشد، واقعاً سرگرم‌کننده است. شبکه های اجتماعی!


تحریریه مجله بازی یک گیمر