خواستگاران تشنه جالا، زن جوانی بیست ساله را دنبال می کند که پس از جدایی طوفانی به خانه بازمی گردد. در حالی که آرام کردن پدر و مادر و خواهر بزرگترش به اندازه کافی استرس زا است، بازگشت جالا زمانی سخت تر می شود که پیشینیانش با هم جمع می شوند تا ظاهراً زندگی او را به همان اندازه که او زندگی خود را دشوار کرده است، ایجاد کنند و سناریویی را با الهام از اسکات پیلگریم ایجاد کنند. . جالا سپس مجبور می شود آشپزی کند، اسکیت بزند و در نبردهای حواس پرتی نوبتی شرکت کند، زیرا با کسانی که به او ظلم کرده جبران می کند و چیزهای بیشتری در مورد خودش کشف می کند. این ترکیبی چشمگیر از مکانیک است که علیرغم استحکامشان هرگز احساس طاقتفرسا نمیکند و به بازیکنان اجازه میدهد فرهنگ، عاشقانه و پویاییهای خانوادگی را به روشی کاملاً بدیع کشف کنند. همچنین لازم به ذکر است که هنر، صداگذاری و هویت کلی بازی چقدر چشمگیر و پویا است. این یک بازی است که عمیقاً انسانی است و تجربه آن لذت بخش است.
تابستان
همراه با معماهای ساده لذت بخش برای حل، من به طور باورنکردنی تحت تاثیر هنر بازی، نقاشی های رنگ روغن و دیگر صحنه های زیبا قرار گرفتم. به طور خلاصه، Viewfinder یک تجربه منحصربهفرد است که میتواند عشق شما را نسبت به بازیها دوباره زنده کند و در عین حال به مغز شما تمرین خوبی بدهد.
پیله
به محض شروع به کار Saltsea Chronicles، متوجه شدم که آرزو میکردم کاش میتوانستم از کف نمایشگاه شلوغ پایین بیایم و مستقیماً روی مبلام بیایم، با یک پتوی گرم روی پاهایم و یک فنجان چای روی میز پایینم. این رمان بصری – با تأکید بر رمان، همانطور که واقعاً احساس میکردم در حال خواندن یک داستان هستم – خدمه متنوعی از ملوانان را دنبال میکند که در تلاش برای یافتن کاپیتان گمشدهشان هستند. به طور طبیعی، این ماجراجویی آنها را از دریاها و چندین جزیره می برد، جایی که داستان های مختلفی بسته به اینکه به چه کسی اجازه پیاده شدن را می دهید، باز می شود.
جذابیت تابستان این است که گیم پلی آن چقدر آرام و کم استرس است. در حالی که میتوانید مهارتها، مجموعه الهامبخشهای خود را بهبود ببخشید و کارهای همسایهتان را انجام دهید – ساختار و اهدافی را به یک تجربه رایگان اضافه کنید – هیچ نتیجهای برای وقت گذاشتن وجود ندارد. برای من، این تجربه تا حدودی شبیه Powerwash Simulator-Meet-The Unfinished Swan بود، که تجربه آرامش بخشی را ایجاد می کند که این قدرت را دارد که از نظر احساسی با بازیکنان خود طنین انداز شود.
توپ هیولایی
Viewfinder یک بازی است که همانطور که میتوانم تصور کنم پورتال در تمام آن سالها انجام داد، برای کار کردن بسیار هوشمندانه و جاهطلبانه به نظر میرسد. با این حال، همانطور که برای 10 دقیقه اول آن نشسته بودم و بازی می کردم، از روان بودن گیم پلی آن شگفت زده شدم. فرض بسیار ساده است: شما وظیفه دارید با بلند کردن عکس ها و ترکیب آنها در یک سطح، پازل ها را حل کنید. همانطور که عکس را مهر می کنید، سپس می توانید در آن چرخی کنید، با این قسمت جدید یا شما را به تصویر جدیدی می برد که می توانید استفاده کنید یا به شما امکان می دهد به یک منطقه مسدود شده قبلی دسترسی پیدا کنید. اگر اشتباه کردید، میتوانید به نقطهای برگردید که همه چیز اشتباه پیش رفت و به بازیکنان این امکان را میدهد تا راهحلها را بدون احساس استرس بیش از حد در بازی آزمایش کنند.
در دمویی که بازی کردم، متوجه شدم که در لس گاتوس، جزیرهای که گربهها در آن زندگی میکنند و خانه یکی از خدمههای کشتی، Stew، پهلو میگیرم. من تصمیم گرفتم که مولپ (و پسر تازه متولد شده اش) را با استیو بفرستم و مشاهده کردم که این دو تعاملات منحصر به فردی با یکدیگر داشتند که بیشتر حول محور خانواده و مادر بود. این بازی همراه با کاوش با کلیک کردن روی نمادها و خواندن تکههایی از تاریخ، دارای یک بازی با ورق است که قوانین آن برای بازتاب فرهنگ جزیرهای که در آن بازی میکنید تغییر میکند. Saltsea Chronicles یک بازی تپنده قلب است که به دنبال روایت داستان های انسانی و ارتباط با بازیکنان خود است. من واقعا عاشق بودم و نمی توانم منتظر بازی بیشتر باشم.
هاونتی
اگر میتوانستم برنده شخصی خودم در جشنواره بازی تابستانی 2023 را بر عهده بگیرم، چارهای جز این نداشتم که آن عنوان را به Cocoon بدهم. در حالی که اخیراً بازیهای ماجراجویی ایزومتریک زیادی دیدهایم (و من بازیهایی را که بازی کردهام دوست داشتم)، Cocoon مبارزه را با حل معما خالص جایگزین میکند. با این حال، این بدان معنا نیست که موجودات در مقیاس بزرگ و رئیسان تلاشی برای حمله نخواهند کرد. شماآن را به یک تجربه نسبتاً عرقآور اما رضایتبخش تبدیل میکند.
به اندازه کافی عجیب، من برای دیدن Hauntii در Summer Game Fest جلسه ای نگرفتم، اما پس از گذشتن از غرفه و نگاهی به هنر بازی، به سرعت به تیمی رسیدم که قرار ملاقات ها را انجام می داد. راه به یک مکان . ببینید، من مشتاق کارگردانی هنری قوی هستم، و سبک تاریک و در عین حال جذاب Hauntii بلافاصله برای من جذابیت داشت. در حالی که تیم بازی را به عنوان نوعی تیراندازی دوقلو میفروشد، اما اصلاً آن جهنمی نیست که تصور میکنید. وقتی این کلمات را می شنوید در عوض، بازی بسیار آرام است و به شما امکان میدهد از محیطها و موسیقی پویا در حین کاوش لذت ببرید.
اغلب داستان های جدایی، رشد شخصی و تصدیق اشتباهات گذشته شما می تواند از نظر احساسی خسته کننده باشد. و در حالی که من واقعاً یک بازی خوب را دوست دارم که من را کمی گریه کند و به من فضایی برای جستجوی روح بدهد، روشی که Thirsty Suitors با این موضوعات برخورد می کند نفس تازه ای است.
آیا تا به حال فکر کرده اید که اگر به جای اینکه موجودات کوچک و بامزه شما یکدیگر را بکشند، آنها را در یک بازی شدید والیبال هدایت کنید، یک بازی پوکمون چگونه خواهد بود؟ این فرض اصلی Beastieball است، و به همان اندازه که به نظر می رسد خوشمزه است. شما بازی را با ایجاد شخصیت خود (با استفاده از یک خالق بسیار فراگیر که من از بازی در آن لذت بردم) و انتخاب بین سه جانور آغازگر، که هر کدام در مهارت متفاوتی تخصص دارند، شروع میکنید. من در نهایت کیچیک را انتخاب کردم، موجودی پرنده مانند که در عکس های قدرتمند تخصص دارد، اگرچه هر موجودی قطعاً شایستگی های خود را دارد.
Cocoon تلاش بعدی طراح اصلی Inside و Limbo، Jeppe Carlsen است و به وضوح درس هایی را که از آن بازی ها آموخته است، می گیرد و لمس Hyper Light Drifter را به ترکیب اضافه می کند. دنیای علمی تخیلی و پر از اشکالی که Cocoon به تصویر میکشد به همان اندازه که وهمآور است زیباست و با یک موسیقی متن غنی از باس که کاملاً با محیطهای بازی سازگاری دارد، نقطهگذاری میشود. آنها، اما این گویها همچنین شامل جهانهای کاملی هستند که وقتی در دستگاه صحیح قرار میگیرند، به شما اجازه میدهند که بهطور یکپارچه وارد آنها شوید. سپس باید بین آنها به جلو و عقب بچرخید و در حین حرکت، قدرتهای جدیدی به دست آورید تا در هر کدام پیشرفت کنید. Cocoon یک بازی است که احساس میکند برای من و هرکسی که عاشق دنیاهای آرامی است که واقعاً میتوانید خود را گم کنید ساخته شده است.
سالتسی کرونیکلز
هیچ کمبودی برای بازیهای پرهزینه و پرهزینه در سال آینده وجود ندارد، اما برای هر Armored Core VI و Alan Wake II، یک بازی در مقیاس کوچکتر نیز وجود دارد که شاید نام آن را نشنیده باشید. در حالی که این بازیها ممکن است فاقد توانایی بازاریابی است که استودیوهای بزرگ میتوانند از عهده آن برآیند، اما میتوانند به همان اندازه جاهطلب، مبتکر، هنری و صمیمانه باشند. و بیشتر اوقات، این بازیها همانهایی هستند که از تجربی بودن نمیترسند و میتوانند بر بازیها و ژانرهای آینده تأثیر بگذارند.
سپس در مناطق وحشی پرسه می زنید، با جانوران تصادفی مبارزه می کنید و مربیان دیگر را برای رشد مهارت ها و آمار خود به چالش می کشید. بازی فوقالعاده ساده است و من تقریباً آرزو میکنم که چالش کمی بیشتر وجود داشته باشد، اما میتوانم ببینم که چگونه کارها میتوانند در طول زمان سرعت بیشتری بگیرند. همچنین عناصر اضافه شده ای وجود دارد که جریان مسابقات را متزلزل می کند، که جذاب ترین آنها مکانیک روابط حیوانی آن است. همانطور که جانوران شما یکدیگر را می شناسند، می توانند به رقیب، شریک، بهترین دوستان یا عاشق تبدیل شوند و هر رابطه مزایای منحصر به فردی دارد. هر منطقه با رویارویی شما با یک مربی رتبه بندی شده در حالی که وارد رقابت در سری کرون می شوید به اوج می رسد.