10 مورد کلیشه ای در انیمه که ما را آزار می دهد!

Oblivion به شخصیت ها کمک می کند تا برای یک صحنه آماده شوند و به حالت دراماتیک خود بازگردند. اما در واقع تنها انتخاب روش تنبلی است که برای رسیدن به هدف مورد استفاده قرار می گیرد و بنابراین همیشه عملکرد مورد انتظار ما را نشان نمی دهد.


یکی از جذابیت های انیمه وجود حیوانات انسان نما است که معمولاً شخصیت های اصلی را همراهی می کنند، ویژگی ای که نشان دادن آن در آثار دیگر تقریبا غیرممکن است. معمولا این موجودات عجیب هستند و می توانند با حضور سرگرم کننده خود نقش مهمی در جلب توجه مخاطب داشته باشند.

با این حال برخی از مفاهیم به کار رفته در انیمه تا حدی تکراری و خسته کننده شده اند به طوری که ناخودآگاه بیننده را آزار می دهند. ما باید با این واقعیت کنار بیاییم که انیمه با کلیشه هایی که خود را به طور منظم تکرار می کنند بیگانه نیست. برخی از این کلیشه ها صرفاً به این دلیل استفاده می شوند که هنوز جایگاهی در بین مردم دارند. با این حال، گاهی اوقات گرایش هایی وجود دارد که با وجود بی میلی عمومی، هنوز توسط سازندگان انیمه مورد استفاده قرار می گیرد که فقط اثربخشی محصول نهایی را کاهش می دهد. اما در میان این کلیشه های مکرر، برخی از دیگران تکراری تر هستند و واقعاً اثربخشی قبلی خود را از دست داده اند. مشکلاتی مانند جلسات تمرینی طولانی مدت یا برگزاری تورنمنت های بزرگ نفس گیر از جمله آنهاست.

مبارزه شدید دو شخصیت از انیمه دارگون بال

6- نبردهای بی پایان و مسابقات طولانی

البته این هم واضح است که در نهایت این سفر حماسی برای شناخت خود و غلبه بر این تاریکی درونی به خوبی خاتمه خواهد یافت، در واقع به ندرت شاهد روند داستانی بوده ایم که قهرمان پس از گذراندن این مرحله دچار فساد شود و تبدیل به اصلی شود. آنتاگونیست سریال . شاید به همین دلیل است که این قوس داستانی تاثیری که باید ندارد و شاید به این دلیل است که نتیجه تا حد زیادی قابل پیش بینی است.


ایتادوری در کایزن جوجوتسو

2- مبارزه دائمی قهرمانان با تاریکی درونی خود

در دنیای قهرمانان انیمه، حضور افراد شرور ضروری است، که باعث می‌شود به راحتی متوجه شوید که چرا مناظر گاهی اوقات ظاهری شیطانی دارند. به خصوص زمانی که هیچ کس آنقدر قوی نیست که بتواند قهرمانان اصلی را به تنهایی به عهده بگیرد و فقط یک داپلگانجر تاریک می تواند این مشکل را حل کند.

در انیمه shounen معمولا شاهد ولع خاصی برای نبردهای بی وقفه هستیم که یکی از ساده ترین راه ها برای حل آن، سازماندهی مسابقات هنرهای رزمی است. جایی که ده ها مبارز نخبه جمع می شوند و در رقابت های سخت به رقابت می پردازند. مسابقات می توانند بخش جالبی از یک انیمه باشند، زیرا می توانند به پیچش های جالبی منجر شوند یا مخالفان جالبی را معرفی کنند که توجه طرفداران را به خود جلب کند.

بخوانید  فقط با 50 دلار به VPN مادام العمر دسترسی پیدا کنید

با یک گیمر همراه باشید تا نگاهی به 10 کلیشه و آرک انیمه های تکراری و خسته کننده بیندازید.

طرفداران انیمه دوست دارند شخصیت های مورد علاقه شان قوی باشند و قادر به انجام کارهای شگفت انگیز باشند. اما در عین حال این مسیر پیشرفت را منطقی ترجیح می دهند. به همین دلیل اگر این تصاحب به صورت شلخته و نامرتب انجام شود چندان مورد توجه قرار نمی گیرد. بنابراین سازندگان انیمه به دنبال راه حلی هوشمندانه برای این مشکل بودند و اینگونه بود که قسمت سخت و طولانی تمرین شکل گرفت.

موضوع فراموشی اغلب به طور گسترده در آثار تلویزیونی و دیگر اشکال داستان سرایی استفاده می شود. به نظر می رسد مشکل فراموشی بیشتر در دنیای خیال مطرح می شود تا در دنیای واقعی. در واقع راه حلی تکراری برای وارد کردن نوعی درگیری و سردرگمی در زندگی شخصیت های داستان است.

درست است، گاهی اوقات هیچ ایرادی وجود ندارد که بگذاریم یک داستان تمام شود، اما سریال هایی مانند Dragon Ball، Naruto و InuYasha تا حدودی با ادامه دادن به میراث خود عمل کرده اند. این رویکرد می تواند دستاوردهای قهرمانان اصلی و قدیمی را کمرنگ کند و ایده چندان خوبی نیست.


آموزش Elmaite ایزوکو در انیمه My Hero Academia

9- تمرینات سخت و طولانی

ماسک تاکسیدو در انیمیشن ماه نقره ای

8- از عنصر فراموشی به عنوان وسیله بیان سناریو استفاده کنید

این تم مخصوصاً در میان انیمه های ماجراجویی محبوب است که جمع آوری مجموعه ای از آیتم ها یا تکه هایی از چیزی جادویی و قدرتمند را به هدف اصلی قهرمانان خود تبدیل می کند. اکثر آنها بر روی یک نقشه راه مبهم تمرکز می کنند که به مخاطب کمک می کند تا هدف قهرمانان را درک کند و تشخیص دهد که چه زمانی به پایان سفر خود نزدیک می شود. البته این مسیر می تواند بسیار متنوع و پر از چالش های سرگرم کننده باشد.

در بسیاری از انیمه های اکشن با شخصیت شرور اصلی، این حماسه های آموزشی جلوه خاصی دارند. شخصیت ها باید آموزش دیده و خوب باشند، مخاطب باید چندین قسمت از انیمه را صرف تماشای شکل گیری آنها کند. این چیز بدی نیست، اما اگر شتاب را از داستان خارج کند و آن را از مسیر خارج کند، بیننده را خسته می کند. به همین دلیل مهم است که این قسمت به خوبی با قسمت های دیگر داستان همخوانی داشته باشد.


متأسفانه مفهوم doppelgänger که شاید یکی از ارزشمندترین مفاهیم مورد استفاده در انیمه های قهرمانانه باشد، آنقدر درگیر تکرار شده است که تا حد زیادی کارایی خود را از دست داده است. به حدی که اکنون بیشتر به عنوان یک ترفند ناامیدکننده تلقی می شود تا یک استراتژی غافلگیرکننده.

بخوانید  Respawn Patch Notes نسخه 2.12 Apex Legends را منتشر کرد

دوقلوهای Kazoo و Masao در انیمه Captain Tsubasa Footballers

10- وجود داپلگانگر بدخواه یا شیطانی (dopplegänger)

بارون در بازگشت گربه

5- موجودی به ظاهر بی گناه قدرت واقعی خود را آشکار می کند

اما گاهی شاهد حضور شخصیت هایی هستیم که به طور معجزه آسایی به دلیل مشکلات ژنتیکی یا توانایی های خاص ظاهر می شوند و به اصطلاح یک شبه صد سال سفر می کنند که چندان باورکردنی نیست. دیدن موفقیت یک قهرمان همیشه جالب است، اما گاهی اوقات این قوس داستانی آنقدر قابل پیش بینی است که مخاطب را خسته می کند.


Meliodas با شمشیر قدرتمند خود در انیمه Seven Deadly Sins مبارزه می کند

3- از سلاح های جدید با قدرت های زیاد استفاده کنید

شخصیت های اصلی انیمه Inuyasha

1- انتقال بین نسلی

کارت های گمشده و قدرتمند انیمه Cardcaptor Sakura

4. مصنوع یا مصنوع قدرتمند اما شکسته برای قهرمانان برای برداشتن.

گاهی اوقات بقیه داستان بر اساس این سوال بسیار واضح است. به عنوان مثال، زمانی که سلاح قبلی جنگجو آسیب دیده و از بین می رود، مشخص است که باید یک سلاح جدید قدرتمند معرفی شود. اما از سوی دیگر، سریال های زیادی وجود دارند که شخصیت اصلی برای شکست دادن شر اصلی داستان مجبور به دستیابی به ابزار مرگبارتری می شود. به همین دلیل است که حضور یک اسلحه قدرتمندتر همیشه هیجان انگیز است، اما لازم نیست روی خط داستانی انیمه تاثیر بگذارد و آن را متوقف کند.


در پایان این مقاله نظر شما در مورد مشکلات ذکر شده چیست؟ آیا تا به حال از تکرار این چیزها خسته شده اید؟ آیا ارسال مکرر این مفاهیم باعث شده است که دیگر انیمه نبینید؟ خوشحال می شویم نظرات و تجربیات خود را در این زمینه با ما و سایر دوستان خود در یک گیمر به اشتراک بگذارید، با تشکر.


اما در تعدادی از فیلم ها یا سریال های انیمیشن به تدریج مشخص می شود که این موجودات بامزه دارای قدرت های قابل توجهی هستند که در برخی موارد حتی می توانند تهاجمی شوند. این مشکل اکنون ثابت شده و کم و بیش قابل پیش بینی است. اما در گذشته شاهد استفاده موثرتر از آن در آثاری مانند «ماجراجویی عجیب جوجو» و «وان پیس» بودیم.


این غیر معمول نیست که قهرمانان به اندازه سلاح هایی که در دست دارند قدرتمند باشند. اتفاقا برخی از انیمه ها به دلیل اسلحه های عجیبی که معرفی کرده اند، معروف و محبوب شده اند. بنابراین، یک راه آسان برای خلق یک داستان پرخطر و هیجان انگیز و همچنین کاهش سرعت روایت، معرفی یک سلاح جدید قدرتمند است که شخصیت های اصلی برای رسیدن به آن باید بر چالش های زیادی غلبه کنند.

این روزها در گوشه و کنار دنیا شاهد استقبال عمومی از محصولات دنیای انیمه هستیم. این انیمه طیف گسترده ای از ژانرهای مختلف را در بر می گیرد و از مفاهیم متعدد و سبک های مختلف برای پیشبرد داستان خود استفاده می کند تا مخاطب را با احساسات منحصر به فرد درگیر کند. انیمه رسانه ای است که به دلیل ریسک پذیری و بر هم زدن ثبات مدت ها مورد توجه بوده و زنده مانده است.

بخوانید  پیش خرید دیابلو 4 - قاب و لیتوگرافی استیل بوک رایگان دریافت کنید

Zaintsu در انیمه Demon Slayer

7- تبدیل شخصیت ضعیف به متخصص واجد شرایط

عموم مردم دوست دارند سیر تکامل شخصیت ها را دنبال کنند. به ندرت می توانند با یک شخصیت جدید اما بسیار قوی همذات پنداری کنند. در برخی از ژانرهای انیمه مانند انیمه های ورزشی، یک شخصیت به آرامی نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی می کند و با حذف اولی و تقویت دومی، حضور بیشتری پیدا می کند که برای مخاطب قابل احساس و درک باشد.

مسلم است که تمامی مفاهیم فوق اگر در جای مناسب و به مقدار مناسب در نظر گرفته شود در جلب توجه عموم و موفقیت یک فیلم یا سریال موثر خواهد بود. به همین دلیل لازم است سازندگان انیمه با دقت و توجه بیشتری از آن ها استفاده کنند تا باعث کسالت و خستگی مخاطب نشوند.

به عنوان مثال در آثاری مانند Dragon Ball، “Cardcaptor Sakura” و “Monster Rancher” یک شی قدرتمند در سراسر جهان پراکنده شده است. این نقطه شروع خوبی برای یک انیمه است، اما اگر داستان فقط در مورد جمع آوری گنجینه های گرانبها نباشد، جالب تر است، اینطور نیست؟


یکی از روندهای پرطرفداری که شاهد تکرار آن در بسیاری از فیلم ها و سریال ها با تعداد قسمت های بالا هستیم، حضور چندین نسل است. به عبارتی کودکانی که قرار است در مرکز داستان باشند. البته، مواردی نیز وجود دارد که فرزندان یک قهرمان به بخشی طبیعی از داستان تبدیل می‌شوند، با این حال، اغلب این فقط بهانه‌ای برای ادامه یک سریال موفق با تمرکز بر نسل بعدی است.

درست است که قهرمانان اصلی هر فیلم یا سریال انیمیشنی موفق می‌شوند شرورانی را با قدرت‌های باورنکردنی شکست دهند، اما در عین حال درگیری دائمی با تاریکی بزرگ‌تری دارند که از درون خودشان می‌آید. برای اکثر قهرمانان معروف و شناخته شده، پیش از برجسته شدن حضورشان و مشخص شدن ویژگی های قهرمانی شان، دوره ای سیاه را پشت سر گذاشته اند.

با این حال، گاهی شاهد توجه بیش از حد سازندگان انیمه به این قسمت هستیم، به گونه ای که ده ها قسمت از یک انیمه را می توان به تنهایی به این قسمت اختصاص داد. در واقع، مسابقات می تواند یکی از نقاط قوت یک اثر باشد، به شرطی که از افتادن در یک الگوی تکراری که بیشتر خسته کننده است تا جالب، اجتناب کنید.


تحریریه مجله بازی یک گیمر