جری ساینفلد در ارتباط با نتفلیکس او در اولین تجربه کارگردانی خود با فیلم Unfrosted همراه شد اما چقدر موفق بود؟
داستان فیلم بدون برف این فیلم باب کابانا را به عنوان یک کارمند در شرکت غلات Kellogg دنبال می کند که سعی می کند با یک صبحانه انقلابی پاپ تارت رقیب خود را شکست دهد. این کمدی نتفلیکس داستان اصلی غذای معروف صبحانه آمریکایی را روایت می کند. بدون شک دیدن نام جری ساینفلد، خالق سری ساینفلد، به عنوان کارگردان، نویسنده و بازیگر Unfrosted جالب خواهد بود. به خصوص که این فیلم کمدی اولین تجربه کارگردانی سینفلد است اما چقدر موفق است؟
در سالهای اخیر فیلمهای زندگینامهای مشابهی به عنوان کمدی و طنز ساخته شده است و به نظر میرسد این یکی هم همین هدف را در سر دارد. به خصوص زمانی که شخصی مانند جری ساینفلد پشت پروژه باشد، انتظارات متفاوتی می تواند شکل بگیرد، اما حقیقت این است که نام ها همیشه موفقیت فیلم را تضمین نمی کنند یا صرفاً به دلیل اینکه فیلم یک فیلم بیوگرافی است، نمی توانید از موفقیت آن مطمئن باشید. و بدون برف نیز می خواهد در مورد آن به ما بگوید.
اگرچه فیلم قرار است داستان مسابقه ای برای تولید یک صبحانه محبوب آمریکایی را به تصویر بکشد و به نظر می رسد فیلم پیش زمینه جالبی برای یک کمدی سرگرم کننده دارد، اما همه چیز خیلی سریع تغییر می کند. روند فیلم خسته کننده است و باعث می شود بیننده خیلی سریع به روند فیلم بی علاقه شود. فیلم عملاً قادر به تولید لحظات جذاب، سرگرم کننده و خنده دار نیست و به نظر می رسد که در طول فیلم خیلی چیزها اصلاً شکل نمی گیرد.
Unfrosted به یک عمل دشوار برای خندیدن تبدیل شده است
Unfrosted مانند اثری است که روی کاغذ جالب به نظر می رسد، اما در عمل، سازندگان دقیقاً فراموش کرده اند که به دنبال چه هستند و واقعاً چه می خواهند. نتیجه یک اثر خسته کننده است که نه قرار است رقابت برای تولید یک غذای صبحانه محبوب را به خوبی به تصویر بکشد و نه می تواند یک کمدی جذاب و سرگرم کننده باشد. قسمت کمدی قرار است مهمترین قسمت فیلم باشد و حتی حضور افراد شناخته شده هم توقع ما را بالاتر می برد.
اما شوخی های فیلم بسیار سطحی است و به طور کلی می تواند بیننده را ناامید کند. شوخی های فیلم خلاقانه نیستند و همین را در بسیاری از فیلم های ضعیف و با استاندارد پایین می بینیم. مشخص نیست که چرا جری ساینفلد بالاخره به این نقطه رسید و شاید محاسبات او برای یک فیلم بلند چندان خوب پیش نمی رفت. اما قسمت کمدی فیلم می توانست کل فیلم را نجات دهد اما برعکس باعث سقوط بیشتر فیلم شد.
نکته اینجاست که وقتی داستان و فیلمنامه درست شکل نگیرد، قسمت کمدی فرصت های زیادی را از دست می دهد و در واقع اجرای هر قسمت به وضوح روی قسمت دیگر تاثیر گذاشته است. بدون فیلمنامه منسجم، نمیتوان انتظار خلق صحنههای کمدی خلاقانه یا موقعیتهای خندهدار را داشت. در کل شوخی های فیلم خنده دار نیستند و نتیجه مثبتی ندارند و بیشتر باعث می شوند نتوانیم آن طور که دوست داریم از فیلم لذت ببریم.
در واقع سازندگان به راحتی یک فرصت و یک ایده خوب را هدر دادند و این را می توان در طول فیلم دید. نکته دیگری که قابل ذکر است این است که ما با یک فیلم نسبتاً ستاره دار روبرو هستیم، زیرا می توان نام های شناخته شده زیادی را دید که همگی می توانستند برای فیلم بهتر عمل کنند. در واقع این روندی است که بسیاری از فیلمسازان در پیش گرفته اند و می خواهند با استفاده از نام های معروف بر مشکلات فیلم های خود سرپوش بگذارند و در این کمدی هم همین اتفاق افتاد.
آیا هیو گرانت می تواند مشکلات فیلم را پنهان کند؟ یا هر نام دیگری که می توانید در فیلم ببینید کاملا ثابت می کند که داشتن چند بازیگر نه کمکی به کمدی فیلم می کند و نه فیلم را از باتلاقی که در آن افتاده نجات می دهد. مشکل اینجاست که فیلم باید بیننده را بخنداند و به جای اینکه مسیر درست را طی کند، با شوخی های سطحی و ضعیف تصمیم به این کار بگیرد که در نهایت نتیجه نمی دهد.
بعد از آن بستگی به توانایی بازیگران دارد، اما حتی بازیگران هم نمی توانند مشکلات فیلمنامه را همیشه کمرنگ جلوه دهند و اگر مشکلات فیلمنامه و کارگردانی بیش از حد معینی باشد، واقعاً هیچ کاری از دست کسی بر نمی آید. . بنابراین تمام تلاشهای ساینفلد در اولین کارگردانیاش در این مرحله بینتیجه بوده است. او می خواهد در اولین کارگردانی خود یک کمدی سرگرم کننده بسازد، اما در نهایت فیلمی خسته کننده می سازد که خندیدن به آن سخت است.
Unfrosted اولین کارگردانی جری ساینفلد بود، اما معلوم شد که یک شکست بود.
اما این فیلم میتوانست تا حدودی با بیان درست داستان، مشکلات بخش کمدی فیلم را کاهش دهد. حقیقت این است که «بدون برف» به عنوان یک فیلم کمدی-درام ارائه می شود، اما در بخش نمایش شاهد کار موعود نیستیم. مشکل اینجاست که بیننده نمی تواند به خوبی با داستان فیلم ارتباط برقرار کند و مانند قسمت کمدی این قسمت بیننده را بیشتر خسته می کند. دلیل این امر بدون شک سناریو و کارگردانی فیلم است که فرم و شمایل درستی ندارد.
نتفلیکس می توانست با کنترل بیشتر بر تولید فیلم از بروز چنین مسائلی جلوگیری کند، اما در نهایت ما حداقل انتظار یک چیز سرگرم کننده را داشتیم که در نهایت در طول تجربه ما با فیلم اینطور نبود. فیلم ممکن است لحظات خوبی داشته باشد، اما آنقدر نیست که آدم را تا آخر روی پای خود نگه دارد و هر لحظه امکان دارد فیلم را تماشا نکند یا فیلم را تا آخر فوروارد کند.
Unfrosted می توانست به یک اثر موفق در ژانر کمدی تبدیل شود که می تواند به بسیاری از افراد توصیه شود. از حضور جری ساینفلد روی صندلی کارگردانی و حضور بازیگرانی مانند هیو گرانت گرفته تا ایده جالب، همه این موارد باعث شد که انتظار افزایش فیلم را داشته باشیم، اما خبر بد این است که فیلم نه تنها خنده دار و خنده دار است، بلکه این یک کار خسته کننده و ضعیف است و توصیه کردن آن به کسی دشوار است.