ایپرونیازید در درمان عفونت های سل موثر نبود، اما در برخی بیماران با عوارض جانبی خوشایندی همراه بود. جرارد ساناکورا، روانپزشک بالینی و مدیر برنامه تحقیقاتی افسردگی در دانشگاه ییل، می گوید: «عملکرد ریه ها و چیزهای دیگر چندان بهبود نیافتند، اما خلق و خوی آنها بهتر شد.
علت افسردگی احتمالاً آن چیزی نیست که شما فکر می کنید
مروری که در ژانویه در مجله Molecular Psychiatry منتشر شد، آخرین شواهد را برای رد فرضیه سروتونین، حداقل در سادهترین شکل آن، ارائه کرد.
تیلور براند، عصب شناس بالینی و محقق فوق دکترا در موسسه سگ سیاه در استرالیا، که در مطالعه جدید شرکت نداشت، گفت: “اگر هنوز معتقد باشید که عدم تعادل شیمیایی سروتونین باعث افسردگی می شود، بسیار وحشتناک است.” خلق و خوی که برخی از مورخان حدس می زنند افسردگی است).
تاکید بر سروتونین در افسردگی با طب سل آغاز شد. در دهه 1950، پزشکان شروع به تجویز داروی ایپرونیازید کردند. ایپرونیازید برای هدف قرار دادن باکتری ها مایکوباکتریوم توبرکلوزیس طراحی شده بود باکتری ریه ها را آلوده می کند.
اگرچه علت افسردگی بیشتر از کمبود سروتونین است. مطالعات بالینی بارها به این نتیجه رسیده اند که نقش سروتونین در افسردگی اغراق آمیز شده است. در واقع، علیرغم آرامشی که فلوکستین برای بسیاری از بیماران به همراه دارد، فرضیه عدم تعادل شیمیایی ممکن است اشتباه باشد.
ماده شیمیایی نامتعادل مغز مورد بحث سروتونین است. سروتونین یک انتقال دهنده عصبی مهم با اثرات “احساس خوب” شناخته شده است. سروتونین به تنظیم سیستم های مغزی کمک می کند که همه چیز را از دمای بدن و خواب گرفته تا میل جنسی و گرسنگی کنترل می کنند.
مجله Quanta می نویسد که فلوکستین (پروزاک) برای دهه ها به عنوان با ارزش ترین دارو برای مبارزه با افسردگی مطرح شده است. داروهایی که به طور گسترده تجویز می شوند مانند فلوکستین برای درمان افسردگی مزمن با افزایش سطح سروتونین طراحی شده اند.
درک این موضوع که کمبود سروتونین به تنهایی نمی تواند باعث افسردگی شود، دانشمندان را به فکر کردن درباره علت افسردگی واداشته است. شواهد نشان می دهد که ممکن است پاسخ ساده ای وجود نداشته باشد.
درمان بیماری اشتباه
کتابی به نام «گوش دادن به پروزاک» که ارزش درمان افسردگی را با داروهایی که هدفشان اصلاح این عدم تعادل است، توضیح میدهد، ماهها در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز قرار داشت.
گروهی از دانشمندان به سرپرستی جوآنا مونکریف از دانشگاه کالج لندن 361 مقاله از شش حوزه تحقیقاتی را بررسی کردند و 17 مقاله را به دقت ارزیابی کردند. به نظر نمی رسد فعالیت سروتونین در افراد مبتلا به افسردگی کمتر از افراد بدون این اختلال باشد. آزمایش هایی که در آن محققان به طور مصنوعی سطح سروتونین داوطلبان را کاهش دادند، باعث افسردگی نشدند. علاوه بر این، به نظر میرسد مطالعات ژنتیکی ارتباط بین ژنهای مؤثر بر سطح سروتونین و افسردگی را رد میکند. این نتیجه حتی زمانی مشاهده شد که محققان استرس را به عنوان یک عامل احتمالی احتمالی در نظر گرفتند.
مردم اغلب فکر می کنند که می دانند چه چیزی باعث افسردگی مزمن می شود. بررسی ها نشان می دهد که بیش از 80 درصد از مردم بر این باورند که عدم تعادل شیمیایی در مغز علت افسردگی است. این ایده در روانشناسی رایج رایج است و در مقالات پژوهشی و کتاب های درسی پزشکی به آن اشاره شده است.