یک فیلم بازی ویدیویی از کارگردان دیوید کراننبرگ، یک اثر عجیب و غریب به سبک سینمای اوایل قرن بیستم، و یک کمدی-درام تلخ از شان بیکر، فیلمهایی هستند که این آخر هفته تماشا خواهیم کرد.
فهرست آثار هفتاد و هفتمین جشنواره فیلم کن به تازگی منتشر شده است. یک ماه بعد جشنواره ای به سرپرستی گرتا گرویگ در بخش رقابتی برگزار می شود. مثل همیشه در طول جشنواره با نام های قابل توجهی مواجه می شویم. سه نفر از این نام ها دیوید کراننبرگ، جی مدن و شان بیکر هستند. کراننبرگ و بیکر به ترتیب با The Shrouds و Anora در حال رقابت هستند و Madden با Rumors (فیلمی که او با ایوان و گلین جانسون کارگردانی کرد) خارج از رقابت هستند.
به همین دلیل است که در این نسخه از مجموعه مقالات “این آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟” به سراغ سه کار دیگر از کارنامه این کارگردانان رفتم: فیلم وجود داشتن (Exists) به کارگردانی دیوید کراننبرگ، غمگین ترین موسیقی دنیا (غمگین ترین موسیقی دنیا) به کارگردانی گای مدن و موشک قرمز (راکت قرمز) به کارگردانی شان بیکر.
فیلم وجود دارد
فیلم هستی
خروج: دیوید کراننبرگ
بازیگران: جود لا، جنیفر جیسون لی، ویلم دفو، سارا بیلی
سال انتشار: 1999
خلاصه داستان: یک طراح بازی که توسط قاتلان تعقیب می شود باید با یک کارآموز بازاریابی همکاری کند تا آخرین بازی واقعیت مجازی خود را آزمایش کند و تشخیص دهد که آیا بازی آسیب پذیر است یا خیر.
برخی از بهترین آثار دیوید کراننبرگ دارای ویژگی پیشگویی است. وجود داشتن که به عنوان مکمل معنوی عرصه ویدیو به نظر می رسد Video Drum بسط همان دغدغه های سیاسی است که مشخصه تولیدات درخشان کراننبرگ در آغاز دهه بود و ویژگی هایی را دارد که من می خواهم. پسندیدن عرصه ویدیو او از طریق ایدههای خلاقانه و داستانهای علمی تخیلی دیستوپیاییاش، انواع جدیدی از تعامل مخاطب با محصولات رسانهای، از خشونت واقعی-تبدیل شدن-سرگرمی تا هدستهای واقعیت مجازی را متصور است. وجود داشتن حتی سال ها قبل از یادگیری بازی های ویدیویی مبتنی بر واقعیت مجازی، در دنیایی که بازیکنان دستگاهی را به پورت تعبیه شده در بدن خود متصل می کنند تا بازی ها را تجربه کنند و در واقع وارد دنیای بازی شوند!
همانطور که از توضیحات این ایده پیداست، استاد وحشت بدن نه تنها از ایده های داستانی جذاب برای انتقال مضامین مورد نظر خود استفاده می کند، بلکه موقعیت های جذابی را بر اساس مختصات ژانر وحشت بدن خلق می کند و تصاویر منحصر به فردی خلق می کند. ولی، وجود داشتن در مقایسه با بسیاری از آثار دیوید کراننبرگ، فیلم سبکتر است و ممکن است از تماشای آن و دنبال کردن داستان غافلگیرکننده آن بیش از آنچه انتظار دارید لذت ببرید.
غمگین ترین فیلم موسیقی دنیا
غمگین ترین موزیکال دنیا
خروج: گای مدین
بازیگران: ایزابلا روسلینی، مارک مک کینی، ماریا د مدیروس
خلاصه داستان: مسابقه ای برای یافتن غمگین ترین موسیقی دنیا برگزار می شود.
گای مدین کانادایی یک هنرمند اصلی است. از این منظر که هیچ کارگردان سینمایی -حداقل کارهایش که برای تماشای آثارش به دست ما می رسد- به کاری که می کند مشغول نیست. البته دادن نشانی اصلی بدهکار یک جنبه کنایه آمیز هم دارد; آثار او به عمد سعی در بازسازی و تقلید زیبایی شناسی، نقص فنی و عناصر سبکی دوران فیلم صامت دارد!
سناریوی خلقت مدین در آغاز هزاره جدید بر اساس ایده و فیلمنامه کازوئو ایشی گورو، رمان نویس برجسته انگلیسی-ژاپنی است. داستان جالب این فیلم که اولین همکاری کارگردان کانادایی با ایزابلا روسلینی هنرپیشه مشهور را رقم می زند، حول یک مسابقه بین المللی می چرخد. تا مشخص شود کدام کشور غمگین ترین موسیقی را دارد!
صحنه غمگین ترین موسیقی دنیااین فرصتی است برای دیدن کارهایی متفاوت از آنچه امروز می بینیم! گذشته از این که مجموعه تصاویر و صداها در آثار مدین برای یادآوری دوران گذشته در تاریخ سینماست، او به چنین تصمیمی محدود نمی شود. نتیجه فیلم مورد بحث ما یک اثر هنری است که ویژگی های بصری و سبک تدوین سینمای صامت را در خود دارد و یک موزیکال ناطق است!
فیلم موشک قرمز
فیلم موشک قرمز
خروج: شان بیکر
بازیگران: سایمون رکس، سوزانا سان، بری الرود، ایتان داربون
خلاصه داستان: میکی سیبر، بازیگر بازنشسته سینما، به شهر کوچک دوران کودکی خود در تگزاس باز می گردد.
سینمای شان بیکر بر موضوعاتی تمرکز دارد که دیگران معمولاً از آن دوری میکنند. این کارگردان 53 ساله آمریکایی با روایت داستان بازنده های کشورش به یکی از مهم ترین چهره های سینمای مستقل آمریکا تبدیل شد. آثار کمهزینه بکر با مضامین کمهزینه و سوژههای غیرعادیشان، به همه ما سینمادوستان یادآوری میکنند که اگر خلاقیت و دانش کافی داشته باشیم، بخش مهمی در راه ساخت یک فیلم خوب هستیم.
نانوایی که با نارنگی (نارنگی)، او تجربه ساخت فیلم با آیفون را نیز داشت، در تنها فیلمش که 1.1 میلیون دلار هزینه داشت، سیمون رکس را در نقش میکی، بازیگر سابق سینمای بزرگسالان انتخاب کرد و به این ترتیب، حرفه بازیگری خود را احیا کرد! تماشای تلاش میکی برای اینکه دوباره روی پاهایش بازگردد در حالی که به محله کودکیاش باز میگردد، ترکیبی از کمدی و درام را ایجاد میکند که بیکر در خلق آن برتری دارد. در همین حال، رابطه عجیب میکی با توت فرنگی هفده ساله (سوزانا سان) نوعی عاشقانه را ایجاد می کند که در چنین دنیایی انتظار می رود. تضاد بد خلقی صحنه های تمرکز بر این عاشقانه با زندگی روزمره فروتنانه شخصیت ها با سرخوشی که میکی در هنگام یافتن توت فرنگی در میان سیل احساسات بد احساس می کند، مطابقت دارد.