نقد و بررسی فیلم 65 – درام خانوادگی بیشتر از ماجراجویی دایناسورهای وحشی

فکر می کنم شاید امیدم برای 65 زیاد بود. انتظار داشتم چیزی بسیار بزرگتر از آنچه در نهایت بود. منطقاً، برای اینکه در گیشه مقابل Scream VI قرار بگیرد، باید فرض کنید که فیلمی بزرگ و گسترده است. درعوض، با چیزی مواجه می شوید که اگر آن را در خانه در یک سرویس پخش تماشا می کردید، عالی بود.

یک فیلم ماجراجویی زیبا دنبال می‌شود که میلز و کوآ سعی می‌کنند قبل از برخورد سیارک نابودکننده دایناسور به زمین از زمین فرار کنند. در طول راه، کوآ باید یاد بگیرد که به میلز اعتماد کند. میلز باید یاد بگیرد که قلبش را به روی کوآ باز کند. و این جفت باید از دایناسورها و زمین های خطرناک طفره بروند. طرح نازک است و در نهایت کمی بیشتر از یک لاگ لاین است. هیچ وسیله طرح غافلگیرکننده ای در نیمه راه وجود ندارد، و نه پایان پیچشی. از قبل به شما می گوید که چیست و دقیقاً آن را ارائه می دهد.

این فیلم خیلی درام خانوادگی داشت که علاقه من را حفظ کرد. من به اکشن علمی تخیلی سخت امیدوار بودم. من خیلی کم داشتم. 65 قطعاً با هدف جذب مخاطب گسترده تر است: افرادی که خواهان داستان های کودکانه زیبا هستند (مانند تماشای میلز که سعی می کند چیزها را برای کوآ توضیح دهد که در درک مشکل دارد). افرادی که می خواهند داستان های خانوادگی دلخراشی داشته باشند (مانند زمانی که میلز بالاخره کوآ را پذیرفت و او را بزرگ در آغوش گرفت). حتی یک داستان برای کسانی که به دنبال چیزی با یک حیوان شایان ستایش هستند وجود دارد (زمانی که کوآ تصمیم می گیرد همه چیز را به خطر بیندازد تا یک بچه دایناسور را از گودال قیر نجات دهد). فقط تعجب می کنم که آیا فیلمنامه شرکای نویسنده/کارگردان اسکات بک و برایان وودز در استودیو با هم ترکیب شده اند تا در مدت زمان دقیق 90 دقیقه ای، چیزی برای همه به دست بیاید. این اولین کنسرت کارگردانی این زوج در یک استودیوی بزرگ بود، با اکران‌های کارگردان قبلی شامل فیلم‌های ترسناک کم‌هزینه مانند Haunt و Nightlight، و به جز چند صحنه بسیار تاریک، 65 به طرز ماهرانه‌ای فیلم‌برداری شد.

بخوانید  Among Us Update Introduces Fifth Map, The Fungle

درایور و گرینبلات هر دو در نقش های خود بسیار خوب بودند. تنها انسان های دیگر فیلم دختر و همسر میلز بودند. این دختر از طریق هولوگرام های ویدئویی دیده می شود، در حالی که نام زن حتی در فیلم وجود ندارد. دیدن این همه بازیگر در یک فیلم جالب بود، زیرا واقعاً برای حمل فیلم از راننده مالیات می گرفت. با این حال، صادقانه بگویم، نمی‌دانم که آیا او کاریزمای تحمل این بار را دارد یا نه. هیچ چیز خاصی در عملکرد او وجود نداشت. بدون شوخی تند. هیچ شیمی خاصی با گرینبلات وجود ندارد. سپس، شخصیت میلز نیز به خوبی توسعه نیافته بود. من هرگز یاد نگرفتم که به او، خانواده اش یا تلاش او برای رسیدن به خانه اهمیت دهم. کمتر از دو دقیقه را با او و خانواده اش سپری کردیم تا او به مأموریت اعزام شود. ناگهان سعی کرد یک سفینه فضایی سقوط کرده را کنار هم بسازد. گویی تمام توسعه شخصیت‌های جالب بریده شده است و چیزی بیشتر از پوسته شخصیتی باقی می‌ماند که چیز زیادی برای نگه داشتن آن باقی نمانده است. خوشبختانه، گرینبلات به اندازه کافی جذاب بود که بخش خوبی از فیلم را حمل کرد، حتی اگر شخصیت او بیشتر به زبان مزخرف صحبت می کرد.

دایناهای فیلم کمی بهتر هستند، اما چیزی در مورد آنها هنوز اشتباه به نظر می رسد. هر کسی که با رژیم غذایی منظم فیلم های پارک ژوراسیک بزرگ شده است، ایده بسیار خوبی از نحوه حرکت دایناسورها و نقش آفرینی در فیلم ها دارد. به اندازه کافی عجیب، دایناسورها در این فیلم حرکتی شل و تقریباً لغزنده داشتند که باعث می شد احساس بیگانه بودن کنند. با توجه به اینکه اینها دایناسورهای روی زمین هستند، انتخاب عجیبی است. با وجود این، CGI تمیز بود و ظاهر خوبی داشت. و خوشبختانه، CGI با ظاهر واقعی تمام چیزی است که برای سرگرم نگه داشتن شما گاهی اوقات نیاز دارید. نه اینکه بتواند عملکرد پایه ستاره شما را جبران کند که آنطور که باید طنین انداز نمی شود.

بخوانید  Squid Game Wasn't The Success For Its Creator You Might Expect

تنها بر اساس تریلرها، من به 65 رفتم و فکر می کردم که این یک داستان حماسی سفر در زمان با دایناسورها به عنوان آنتاگونیست های اصلی خواهد بود. چیزی که من در نهایت به آن دست یافتم یک ماجراجویی نسبتاً سنتی، اگر نگوییم توخالی بود که بیشتر خانواده محور بود تا مارمولک های غول پیکر فضایی، که مایه تاسف است.

فیلم 65 میلیون سال پیش در سولاریس، سیاره ای شبیه به زمین، آغاز می شود. اگرچه ما چیزی جز ساحل نمی بینیم، اما مردم شبیه انسان هستند. میلز (آدام درایور) پدری است که همسر و دخترش را به مدت دو سال ترک می‌کند تا پروژه خاصی را انجام دهد که برای او پول بیشتری به دست می‌آورد – پولی که برای پرداخت صورت‌حساب‌های بیمارستان دختر بیمارش. ما نمی دانیم که این پروژه ویژه چیست، اما میلز را شامل می شود که یک فضاپیمای پر از کرایوپودها را به سیاره دیگری هدایت کند. در طول پرواز، فضاپیمای او مورد اصابت یک سیارک قرار می گیرد و به یک سیاره ناشناخته (زمین) برخورد می کند. میلز تنها بازمانده است تا اینکه کوآ (آریانا گرینبلات) دختر نه ساله ای را که در کرایوپود جان سالم به در برده بود، کشف می کند. او انگلیسی صحبت نمی کند، والدینش مرده اند و آنها باید نیمه دیگر سفینه فضایی خود را که دارای ماژول فرار است، پیدا کنند. بنابراین داستان شما وجود دارد.