بعد از اینکه The Walking Dead یک پایان قوی داشت و Fear The Walking Dead خوشبختانه کشته شد، من واقعا هیجان زده بودم که ببینم بعدی برای TWDU چه خواهد بود. من همیشه به دنبال رسانه های زامبی هستم، به خصوص وقتی از شخصیت هایی استفاده می کند که بیش از یک دهه از زندگی ام را با آنها گذرانده ام. متأسفانه، شهر مرده ضمانت فصلهای اضافی را ندارد – علیرغم وجود صخرهها – و بیشتر از آنچه قبلاً میدانستیم درباره مگی و نیگان به ما نمیگوید. به نظر می رسد تکراری از مشکلاتی است که قبلاً در سریال اصلی رفع کرده اند.
به طور کلی، Dead City مانند یک مرحله پیشرفته از The Walking Dead به نظر می رسد زیرا بیشتر در مورد صحنه سازی و زامبی های خلاقانه است تا شخصیت هایش. با تعداد کمی از بازیگران اصلی در مقایسه با مجموعه گروهی که قبل از آن بود، امیدوارم اسپین آف مگی و نیگان فرصتی باشد تا به این زوج اجازه دهیم تا اختلافات خود را در صحنه های صمیمی تر و دیالوگ های غنی تر حل کنند. در عوض، سریال به سرعت پیراهنهای قرمز تجلیلشده را به نقشهای فرعی تبدیل میکند، به گونهای که به ندرت چیزی به داستان اضافه میکند. تنها استثنا، شخصیت گایوس چارلز، آرمسترانگ، مارشال جامعه ای به نام بابیلون جدید است که به دلیل جنایاتی که انجام داده، به دنبال نیگان می گردد. دوست داشتم چیزهای بیشتری ببینم، اما داستان اغلب به آن نیاز ندارد، بنابراین در نهایت از آن کم استفاده می شود.
این جفت با هم از رودخانه عبور میکنند و به منهتن میرسند و با تعویض بزرگراههای متروک آتلانتا و جنگلهای رو به جلوی ویرجینیا با آسمانخراشهای فرسوده نیویورک، به سریال تغییری آشکار میدهند. نمایش به خوبی از این محیط جدید استفاده می کند، به عنوان یک محیط اولیه که در آن زامبی ها به طور دسته جمعی از بالای ساختمان های بلند به دلیل سر و صدایی که شخصیت ها در سطح خیابان ایجاد می کنند، روبرو می شوند. در نمونهای دیگر، بازماندگان ارواح را جمعآوری میکنند و از Pied Pipering با شناوری از رژه روز شکرگزاری بازی میکنند. طبیعتاً این سریال به مدیسون اسکوئر گاردن نیز می رسد.
اکنون می بینم که انتظار شنیدن فصل 2 را دارم نه به این دلیل که از فصل 1 بسیار لذت بردم، بلکه به این دلیل که از دیدن مگی و (مخصوصا) Negan ناامید هستم که فصل پایانی مناسبی را دریافت کنند. این نبود، و من نگران هستم که چند سال دیگر باید صبر کنم – و چگونه داستان سرایی در این بین بدتر می شود.
در شهر مرده، چند سال از فینال اصلی می گذرد. مگی پس از اینکه یکی از پیروان سابق او به نام کروات – که باز هم گفته می شود قبل از وقایع The Walking Dead پناهگاه را ترک کرده بود – در حومه منهتن با نیگان متحد شد – هرشل را با استفاده از روش هایی مشابه روش هایی که نیگان استفاده می کرد در زمانی که ناجیان همه را قلدری می کرد ربود. جنوب خط میسون-دیکسون. برای مگی، آشنایی نگان با شرور و حیله گری غیرقابل انکار او، او را به یک همدست ضروری در تلاش برای نجات پسرش تبدیل می کند. برای نگان، مگی به بخش جدید خود، یک دختر جوان بهعمد لال به نام جینی، پناهگاهی امن در The Bricks، که اساساً در Hilltop North است، پیشنهاد میکند.
The Walking Dead پس از 11 فصل و بیش از 100 قسمت به پایان رسید. البته این یک خبر قدیمی است. اما به جای خود، AMC در حال گسترش چیزی است که آن را The Walking Dead Universe (TWDU) میخواند، که نقشهای شبیه به مارول از داستانها و شخصیتهای به هم پیوسته دارد تا کسانی که میخواهند یک سکه پولی به دست آورند، بتوانند برای یک پوند تلاش کنند. اما شهر مرده به عنوان اولین پروژهی پست اصلی، برخی از اشتباهات سری اصلی را مرتکب میشود. چیزی که میتوانست کد جالبی برای مگی و نیگان باشد، در عوض یک ترفند آشکار برای اشتراک نگه داشتن طرفداران TWD در سرویس اشتراک AMC است.
این صحنهها ثمرهی کمرنگ چنین تغییر منظرهای هستند، اما همچنان سرگرمکننده هستند، حتی اگر فیلمنامههای دیگر ضعیف باشد. تعداد عجیبی از موارد وجود دارد که در آن شخصیتها به سادگی از مناطق خطرناک عبور میکنند و هرگز آماده حمله به نظر نمیرسند، حتی زمانی که به طور منطقی مشکوک به وجود یک منطقه هستند. این لحظات قبل از هر چیز مانند یک مسیر اشتباه است. شخصیتهای ثانویه تا حدی وارد و بیرون میشوند که هیچکدام از آنها از حضور در آنجا احساس حیاتی یا حتی انگیزه خوبی ندارند.
دیدن مستعمرات جدید هیجان انگیز است. یادگیری چیزهایی در مورد جامعه کرواسی و New Babylon به طور پیش فرض برای بینندگان طولانی مدت جالب است. آنها عمدتاً به وعده اصلی TWDU عمل میکنند – که ما بعد از سالها تماشای آن از چشم چند جامعه، بیشتر جهان مرده را خواهیم دید – حتی اگر آنها دقیقاً توضیح بیشتری در مورد جهان گستردهتر ندهند. یک لحظه برجسته وجود دارد که در آن شخصیتها روزهای اولیه طاعون را به گفته نیویورکیها شرح میدهند و به بینندگان چیزی شبیه به خلبان Fear The Walking Dead میدهند که در آتش کمپ گفته میشود.
با این حال، انجام (یا حتی لذت بردن) از نمایش صرفاً برای صحنههای اکشن و محیط جدید آن، نیمی از کار است. جایی که شهر مرده نیز باید ارائه کند، در کاراکترهایش است، و این جایی است که مکرراً دست و پا می زند. مگی و نیگان لحظات جالبی با هم دارند. اینطور نیست که آنها اغلب صفحه نمایش را به اشتراک نمی گذارند – مطمئناً این کار را می کنند. فقط این است که آنها معمولاً با واکرها، دشمنان انسان یا هر دو می جنگند. فرمت شش قسمتی سریال به آنها فرصت کافی برای نفس کشیدن و ابراز وجود نمی دهد چرا این نمایش حتی در وهله اول وجود دارد، به خصوص که مطمئناً به روشی آزاردهنده تر به پایان می رسد.
بدبینانه، می توان گفت که همه محتوا فقط همین است. مقاله پیاز مورد علاقه من همین را می گوید اما برخی از مشاغل هنری آن را بهتر از دیگران پنهان می کنند. به عنوان یک فصل اول شش قسمتی، من امیدوار بودم که شهر مرده راهی برای تمرکز روی دو شخصیت باشد که هنوز به نظرم بسیار قانع کننده هستند. اما فصل بین اپیزودهای اول و آخرش پرپیچ و خم می شود – یکی از اصلی ترین قسمت های TWD – صرف زمان زیادی برای شخصیت هایی که ما به تازگی با آنها آشنا شده ایم و احساس می کنند غیر معتبر و غیر جالب هستند. من نباید تلاشی را که به عنوان یک پایانی عمل نمی کند نادیده بگیرم. من باید از آنچه او انتقاد می کنم شرقنه آنچه من خواستن چه باشد. اما حتی اگر فصل اول از چیزی که به وضوح طراحی شده است تا بیشتر طول بکشد، با وجود چند لحظه گاه و بیگاه که قدردانی عمیق من را برای دوتایی اصلی آن جلب می کند، کار نمی کند.
تحریریه مجله بازی یک گیمر