اما چیزی که گیم پلی بازی را آزاردهنده تر می کند، باگ های زیاد بازی است، این باگ ها به خصوص در زمان راه اندازی آزاردهنده هستند تا جایی که مجبور شدم به طور کامل از بازی خارج شده و چندین بار دوباره وارد بازی شوم. به طور کلی، این باگ ها می توانند از حرکت و مرگ ناگهانی شخصیت جلوگیری کنند یا ممکن است نتوانید روی یک آیتم کلیک کنید یا از یک آیتم برای مبارزه با دشمنان استفاده کنید. این باعث میشود که نبردهای هیولاها بیش از حد خستهکنندهتر از حد تصور شود، و اگر نمیتوانید به سرعت از مکانی فرار کنید و مثلاً توسط یک حشره گرفتار شوید، راهی جز ضرب و شتم برای فرار ندارید.
این بازی بر روی Xbox Series X تست شده است.
یا حتی ویژگی جاودانه بودن شخصیت بازی وجود دارد. در کل دادن انتخاب و گزینه به بازیکن چیز خیلی منفی نیست و علاوه بر این باعث می شود افراد بیشتری جذب بازی شوند البته حتی اگر بتوانید بازی را بسیار آسان و ساده کنید باز هم باید در آن جستجو کنید. دنیای بازی و فقط جاده ها و علائم به شما نشان داده می شود. اما داستان بازی The Last Case of Benedict Fox یکی از نکات مثبت بازی است که تا حدی تحت تاثیر روند بازی قرار گرفته است و در کل با داستان اسرارآمیزی طرف هستیم که بسیاری از حقایق کم کم آشکار می شوند. .
تنوع هیولاها و موجوداتی که باید با آنها بجنگیم نسبتاً خوب است و کم کم شاهد نسخه های قدرتمندتری از آنها هستیم که همانطور که انتظار می رود کشتن و نابودی آنها دشوارتر خواهد بود اما در ازای آن پاداش های بیشتری به آنها تعلق می گیرد. بازیکن. به طور کلی دو جایزه در اختیار بازیکن قرار می گیرد. اولین پاداش مانند پول است که با یافتن آیتم های جدید یا پیشبرد مرحله یا حل پازل به بازیکن داده می شود که با آن می توانید سلاح ها و لوازم جانبی بندیکت را ارتقا دهید.
دومین پاداشی که با کشتن هیولاها به دست می آید، جوهر نام دارد که باید از آن برای به دست آوردن قدرت های ماورایی بندیکت مانند توانایی پرش بالاتر یا بهبود سیستم دفاعی استفاده کرد. نکته مهم در مورد جوهرها این است که باید آن را در نزدیکترین لنگر (مکانی که می توانید به آن تله پورت کنید) قبل از مرگ یا تله پورت به مکان دیگری ذخیره کنید. درست است که The Last Case of Benedict Fox با وجود فضای ماورایی و نسبتاً خزنده آن چندان ترسناک نیست، اما چنین چیزی که می تواند منجر به از دست دادن یک جایزه گرانبها شود دشوار و استرس زا است.
چنین نقطه جذابی بازیکن را تشویق می کند تا استراتژی مناسبی را برای رسیدن به نزدیکترین لنگر و اجتناب از دعواهای غیر ضروری اتخاذ کند. زیرا اگر یک بار هیولا را شکست دهید، آن پاداش برای همیشه به شما تعلق می گیرد و بازگرداندن آنها به همان محیط به معنای دادن دوباره پاداش نیست. اما بازی در دو قسمت فوق العاده کار کرد و این در واقع نقطه قوت آن است. ابتدا به سراغ پازل هایی می رویم که ترکیب آن ها با دنیای متروید وین و لاوکرافت بازی به ترکیبی موفق و برنده تبدیل شده است. پازل ها تنوع خوبی دارند و اگرچه گاهی اوقات ساده به نظر می رسند، اما شاهد چند پازل دشوار نیز هستیم.
آخرین مورد بندیکت فاکس دارای تنوع خوبی از باس فایت ها است
بازی آخرین مورد بندیکت فاکس از زمان معرفی مورد توجه طرفداران بازی Metroidvinia قرار گرفته است. وقایع بازی در قرن بیستم در بوستون اتفاق میافتد و بازیکن نقش کارآگاهی به نام بندیکت فاکس را بر عهده میگیرد که باید بر مه غلیظ بنفش، منارههای شوم، پیادهروهای وهمآور و طنینهای وهمآور برزخ غلبه کند. در این ماجراجویی خطرناک، بنوا باید راز فاجعه خانوادگی و مرگ پدرش را کشف کند و با خاطرات فراموش شده آنها روبرو شود.
اما از سوی دیگر، طراحی آخرین مورد باس فایت های بندیکت فاکس به یکی از نقاط قوت بازی تبدیل شد، اگرچه تعداد باس فایت ها می توانست متنوع تر باشد، اما مبارزه با هر کدام با دیگری متفاوت است و شما. قرار نیست هر باس فایتی را فقط با مبارزه با آن از بین ببرید. این نکته به ما این امکان را می دهد که نه تنها تنوع خوبی را ببینیم، بلکه بازیکن در هر بخش با چالش متفاوتی روبرو خواهد شد و نه تنها با تجربه های قبلی با آنها روبرو خواهد شد. در حالی که برخی از باس فایت ها ممکن است از نظر طراحی کمی ساده به نظر برسند، اما در مجموع کیفیت بالایی دارند و متنوع هستند، که ما را برای مبارزه با هر یک از آنها هیجان زده می کند.

اما همانطور که قبلاً گفتم، حماقت پیشروی داستان حتی روی خط داستانی بازی نیز تأثیر گذاشته و باعث می شود که احساس کنیم داستان بازی کمی احمقانه است. البته به طور کلی در پایان بازی می توان این احساس را به بازیکن داد که روند کار برای رسیدن به نقطه پایانی کمی عجله دارد. اما در کل داستان بازی یکی از نقاط قوت و مثبت است و در طول روند داستان شاهد پیچش های خوبی هستیم. حتی بازی The Last Case of Benedict Fox هم زمینه مناسبی برای ادامه داستان در پایان ایجاد کرد.
برای حل معماها باید دنیای بازی را جستجو کنید و مثلاً برای باز کردن درها به کارت ها یا نشانه هایی نیاز دارید که بتوانید دری مرموز را باز کنید و برای یافتن آن باید به دنیای خطرناک لاوکرفت بازگردید. حتی رفتن به مناطقی که عملا هستند چالش بزرگتری را پیش روی شما قرار می دهد. معماهای بازی در طول زمان قابل حل هستند و به همین دلیل هر معما چالش منحصر به فرد و خاص خود را دارد و بازیکن را به محیط هایی بازمی گرداند که پیش از این امکان پیشرفت وجود نداشت و اکنون این فرصت را دارید که به راه های بیشتری دسترسی داشته باشید و پیشرفت کنید. بازی. بگیر
بازی در اوایل ایده های جالبی را آشکار می کند. شما باید به دنیاها سفر کنید و با دشمنانی که از هیولاها و دنیاهای لاوکرافت الهام گرفته شده اند، روبرو شوید، در حالی که در دنیای زیرین جستجو کنید و اسرار گذشته خانواده فاکس را کشف کنید، اسرار خانه را کشف و حل کنید. در این میان شخصیت بندیکت فاکس در طول بازی قدرت های زیادی به دست می آورد که به پیشرفت در بازی کمک می کند.


جستجو در دنیای بازی پاداش خوبی دارد و بازیکن با جست و جو و جست و جو در دنیای بازی می تواند آیتم های زیادی را پیدا کند و تجهیزات خود را ارتقا دهد و حتی قدرت های بیشتری به دست آورد. اما نکته ای که کمی به این تجربه لطمه می زند، حماقت روند بازی است، در واقع روند بازی به گونه ای است که پس از اتمام یک مرحله، مانند کشتن یک باس فایت یا یافتن یک آیتم خاص، بازیکن مطمئن نیست که آیا او باید به راه خود ادامه دهد یا به عمارت فاکس برگردد تا یک تلاش جدید دریافت کند.
همه چیز به خصوص در ابتدا خوب به نظر می رسد و The Last Case of Benedict Fox با شروع خوب و مرموز خود بازیکن را به خود جذب می کند اما مشکلات بازی خیلی زود آشکار می شوند. اولین مشکل بازی روند احمقانه و مبهم آن است. بازیهای Metroidvinia عموماً به این دلیل شناخته میشوند که بازیکن باید راه خود را با جستجو در محیط پیدا کند و این در مورد این بازی نیز صادق است، اما بخشی که به این تجربه آسیب میزند، تار شدن پیشرفت بازیکن در بازی است.
بازی The Last Case of Benedict Fox باگ ها و مشکلات فنی زیادی دارد


Last Case of Benedict Fox با شروع خوب و مرموز خود بازیکنان را به خود جذب می کند، اما مشکلات بازی خیلی سریع آشکار می شود.
البته با بازکردن قدرت های بیشتر برای شخصیت و ارتقای بیشتر، این مشکلات کمتر می شود، اما باز هم این مشکل احساس می شود و حتی ممکن است بازیکن احساس کند که برای گذراندن یک مسیر به فرصت کمی نیاز دارد. همین امر در مورد مبارزات نیز تا حدی صدق می کند. اگرچه این جنبه طراحی بسیار بهتری دارد و بازیکن باید با توانایی های شخصیت اصلی دشمنان خود را از بین ببرد و بهترین استراتژی را انتخاب کند. در کل نبردهای بازی نه خیلی سخت هستند و نه خیلی ساده اما اگر نتوانید از تجهیزات و قدرت های شخصیت به درستی استفاده کنید ممکن است با مشکلاتی مواجه شوید.
در هر صورت، به طور کلی، بازی چالش زیادی برای بازیکن ایجاد نمی کند، جز اینکه او باید راه خود را در جهان خود پیدا کند. البته سازندگان با تنظیم درجه سختی این مشکل را تا حد زیادی حل کردند و اگر فکر می کنید بازی برای شما آسان است یا به چالش بیشتری نیاز دارید، حتی می توانید با یک ضربه، گزینه کشته شدن را انتخاب کنید. البته قسمت تنظیمات سختی بازی می تواند یکی از جنبه های جالب و حتی مثبت بازی باشد، علاقه ای به حل پازل ندارید، می توانید پس از یافتن اشیا، گزینه ای را برای حل خودکار معماها انتخاب کنید.
به عنوان مثال، شلیک به تپانچه بندیکت یکی از مؤثرترین راهها برای از بین بردن هیولاهای قدرتمند قبل از مبارزه با آنها است، اما هدفگیری و شلیک به تپانچه بندیکت گاهی اوقات خستهکننده است. چون احتمال اشتباه شما زیاد است و ربطی به توانایی بازیکن ندارد و بیشتر از آن مشکل سیستم تیراندازی بی اهمیت بازی است البته ممکن است سازندگان تصمیم به پیاده سازی این مشکل داشته باشند که احتمال اشتباه با اسلحه در بازی زیاد است، در هر صورت این مشکل مانند یک شمشیر دولبه است که گاهی به خصوص در دعوا با هیولاهای پرنده ممکن است خیلی دردسرساز شود.
البته این مشکل همچنان رو به بهبود خواهد بود و در سومین اکشن بازی در نهایت شاهد تغییر در این مشکل هستیم. دقیقاً مشخص نیست که چرا در وسط بازی، روند بازی چه از نظر داستان و چه از نظر پیشرفت کلی، اینقدر احمقانه و نامشخص می شود. موضوع دیگر گیم پلی بازی است. این مشکل به خصوص در ابتدای کار، زمانی که پرش شخصیت می تواند دردسرساز شود و مثلاً به طور تصادفی به دره ای سقوط کنیم یا شاهد مرگ ناگهانی او باشیم، به چشم می آید.
معماها و ترکیب آنها با دنیای بازی به نقطه قوت The Last Case of Benedict Fox تبدیل شد

در کل بازی The Last Case of Benedict Fox با اینکه داستان خوبی با باس فایت ها و پازل های بسیار خوبی دارد اما از پتانسیل خود به درستی استفاده نکرد. بازی مشکلاتی در نحوه روایت داستان دارد و ممکن است در اواسط بازی با جریان داستان و حماقت آن بازیکن را دلسرد کند و همچنین ممکن است گیم پلی بازی به خصوص در ابتدای بازی خسته کننده باشد. ; اگرچه این مشکل در قسمت آخر تا حد زیادی برطرف شد، اما باگ های بازی همچنان می توانند بسیار آزاردهنده باشند، اگرچه این مشکلات با آپدیت های بازی کمتر شده است.در مجموع، این بازی یک بازی خوب Metroidvinia است، اما نمی تواند به خوبی بازی های عالی را برآورده کند. این ژانر
بازی آخرین مورد بندیکت فاکس ایده های جذاب خود را با دنیاها و هیولاهای لاوکرافت ترکیب می کند، اما چقدر خوب است؟
این مشکل در اواسط بازی بیشتر به چشم می خورد. جایی که مثلا برای باز کردن یک اتاق خاص باید شی خاصی را پیدا کنید که داستان بازی را پیش می برد، اما بعد از پیدا کردن آن شی، اگر حضور ذهن ندارید، احتمالاً باید راهی پیدا کنید. داستان را برای مدتی ادامه دهید این مشکل می تواند تجربه بازی را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و حتی بازیکن را دلسرد کند. زیرا حتی اگر عناصر لازم را جمع آوری کرده باشد، دقیقاً نمی داند کجا باید برود و مرحله بعدی چیست.

