Dragon Age Origins پانزدهمین سالگرد خود را امروز، 3 نوامبر 2024 جشن می گیرد. در زیر، نقش آن را به عنوان تلاشی جسورانه، و اگر ناهنجار، برای استفاده از رابطه جنسی به عنوان موضوع اصلی و مکانیک بررسی می کنیم.
سکس و بازی های ویدیویی همیشه رابطه ای ناآرام داشته اند. بازی smut در Atari 2600 مانند نگاه کردن به خراش های دوران راهنمایی است. بسیاری از پورنوگرافی های منتشر شده در Steam شرم آور و غیرجذاب هستند. حتی بیشتر بازیهای رایج در دوران مدرن، رابطهای پر از رابطه جنسی داشتهاند. صحنههای رام در Mass Effect به طرز بدنامی یک گزارش پارانوئیدی فاکس نیوز دریافت کرد. در سالهای اخیر شاهد ضبط صحنههای عاشقانه در بازیهای شبکه Baldur’s Gate 3 ممنوعیت موقت Xbox بودهایم. در چنین محیطی، تصور اینکه یک بازی جریان اصلی دارای تصویری جسورانه از رابطه جنسی باشد، دشوار است. اما 20 سال پیش، Dragon Age: Origins یک حرکت جسورانه، اگر ناقص بود، انجام داد.
Dragon Age: Origins هنوز هم ترکیب عجیبی است. طرح اصلی کاملاً شبیه به تالکین است: گروهی از جنگجویان از سراسر زمین با هم رانده می شوند تا «بلیت» را متوقف کنند، انبوهی از موجودات اهریمنی که وقف نابودی تمام زندگی آزاد شده اند. اما در عمل، بازی بیشتر نشانه های دراماتیک خود را از A Song of Ice and Fire (کتاب ها، نه بازی تاج و تخت) گرفته است. نجیب لوگان، پادشاه پسر، کیلان را رها می کند تا بمیرد، و باعث ایجاد یک بحران جانشینی خشونت آمیز می شود. سحر و جادو، اگرچه نسبت به وستروس رایجتر است، اما به حاشیه رانده، ترسیده و تحت نظارت پلیس قرار میگیرد. حتی خود سوختگی نیز به وایت واکرها شباهت دارد، یعنی یک تهدید اساسی وجودی از سوی جهان طبیعی.
به عبارت دیگر، Dragon Age: Origins، حتی با وجود ایدههای فانتزی بالا مانند الفهای باستانی و کلانشهرهای کوتولههای زیرزمینی، دارای یک خمیدگی تاریک-فانتزی قوی است. این تا حدودی به رفتار آن در مورد رابطه جنسی و عاشقانه گسترش می یابد. مانند تأثیرات آن، رویکرد DA:O عمدتاً دگرجنسگرا است، به خطوط خونی، والدین و، خوب، اشباع علاقه دارد. این به روشهای نسبتاً رامکنندهای، مانند ادعای همدم تمپلار آلیستر برای تاج و تخت، و به روشهای پوچ، مانند جادوگر موریگان که از بازیکن التماس میکند تا او را با روح طاغوت، رهبر بلایت، آغشته کند، آشکار میشود. اگر به عنوان یک مرد بازی می کنید، او مستقیماً از شما خواستگاری می کند، اما اگر شما یک زن هستید، حتی به طرز خنده دارتر، باید شخص دیگری را پیدا کنید که او با او بخوابد.
در این لحظه، رابطه جنسی معامله ای است. این هدفی را دنبال می کند، اما لزوماً در مورد عاشقانه یا عشق نیست. موریگان یک شخصیت بازیکن مرد را پیشنهاد می کند حتی اگر از مهمانی خارج شده باشد. او با شخصیت هایی که به نظرش نفرت انگیز و غیرجذاب می آید می خوابد. وسیله ای برای رسیدن به هدف است. به نوعی، این دقیقاً قابل توجه نیست. بیشتر برخوردهای جنسی در بازی های ویدیویی به عنوان پاداشی برای مهربانی در نظر گرفته می شود و در صحنه های پایانی بازی انجام می شود. عاشقانه پاداش درست بازی کردن است.
داستان اساسی عصر اژدها
لطفاً از یک مرورگر با قابلیت ویدیوی html5 برای تماشای فیلم استفاده کنید.
فرمت فایل این ویدیو نامعتبر است.
متأسفیم، اما شما نمی توانید به این محتوا دسترسی پیدا کنید!
لطفا تاریخ تولد خود را برای مشاهده این ویدیو وارد کنید
با کلیک روی “ورود”، با GameSpot موافقت می کنید
شرایط استفاده و سیاست حفظ حریم خصوصی
Dragon Age: Origins نیز از این امر مستثنی نیست. در واقع، شاید نمونهای آشکار از این باشد که این نوع طراحی روایی چقدر میتواند سطحی باشد. مهم نیست که چقدر با اعضای حزب مخالفت یا قلدری می کنید، می توانید محبت آنها را با مجموعه ای از هدایا جلب کنید. حتی یک DLC پولی نیز وجود دارد که موجودی شما را با ریزه کاری هایی پر می کند که محبت های مهمانی شما را به حداکثر می رساند. شما به معنای واقعی کلمه می توانید راه خود را به قلب آنها بخرید.
با این حال، Dragon Age: Origins به خوبی می تواند شخصیت های خود را در سیاست و فرهنگی که خارج از آنها وجود دارد، مستقر کند. استفاده موریگان از رابطه جنسی برای بدست آوردن قدرت ناشی از پیشینه او به عنوان یک جادوگر است که مجبور به پنهان شدن از کلیسای ظالم شده است. جادوگران از بچه دار شدن منصرف می شوند. باور غالب این است که هر چه جادوگران بیشتر باشند، نیروی بیشتری باید برای پلیس کردن آنها صرف شود. تشریفات موریگان برای به دام انداختن دیو ارجمند، سرپیچی گسترده از این محدودیت است. به عبارت دیگر، انتخاب برای انجام مراسم موریگان انتخابی است که پیامدهایی فراتر از رابطه جنسی دارد. اما قلب آن فشار و کشش رضایت و آسیب پذیری است.
موریگان موفق ترین نمونه از این نوع شخصیت پردازی است، اما استثنا نیست. هر دوی عاشقانههای عجیب و غریب احتمالی – للیانا و قاتل زورون میتوانند توسط نگهبانی از هر دو جنس عاشق شوند – خارجیهایی هستند که از مکانهایی میآیند که فرهنگ جنسی آزادتر و آسانتر است. للیانا اگرچه مذهبی است، تجرد کلیسا را رد می کند. زورون توسط کارگران جنسی بزرگ شد. وضعیت آلیستر به عنوان یک باکره آشکارا مورد اظهار نظر و تمسخر قرار می گیرد. همه اینها برای این است که بگوییم، عصر اژدها: همراهان Origin هر کدام یک سابقه جنسی (یا فقدان آشکار آن) دارند. این تاریخچه نحوه رفتار آنها با شما و نگرش کلی آنها نسبت به رابطه جنسی را نشان می دهد. به عنوان مثال، زوران راحتطلب و معاشقه است، در حالی که آلیستر ناامن، منحرفکننده و طعنهآمیز است. هیچ یک از این شخصیت ها بر اساس گرایش جنسی یا تجربه آنها تعریف نمی شوند، اما هر دو شخصیت خود را در کل زمان اجرای بازی مشخص می کنند.
این بدان معنا نیست که Dragon Age: Origins به خوبی از پس همه اینها برمی آید. به بیان ساده، DA:O نابالغ است. در لحظات سبک تر خود، یک حس شوخ طبعی نوجوانانه دارد. از رابطه جنسی و خشونت به عنوان وسیله ای ارزان و عمدتاً بی اثر برای ارزش شوک استفاده می کند. شخصیتها از رویاروییهای رزمی آغشته به خون بیرون میآیند، که آنقدر خندهدار است که هر غم واقعی تأثیری ندارد. در منشاء سیتی الف، DA:O با تجاوز جنسی و خشونت نژادپرستانه بهعنوان پسزمینه آسیبدیدگی برای لوح خالی شخصیت بازیکن برخورد میکند. شوخیهای مربوط به رابطه جنسی زیاد است، اما بیشتر به علوفههای بهداشتی دبیرستانی میرسد.
رویارویی با دزد دریایی ایزابلا نمادی از موفقیت ها و کاستی های بازی است. اگر چک متقاعدسازی را بگذرانید، میتوانید با ایزابلا بخوابید تا یک کلاس فرعی کسب کنید (بله، همه اینها تراکنشی است). سایر اعضای حزب می توانند به شما بپیوندند. اینطور نیست که چند بازی بزرگ وجود نداشته باشد که دارای رابطه جنسی گروهی باشد – پس از همه، شما می توانید با دوقلوهای دوقلو در Baldur’s Gate 3 یک چهار نفره داشته باشید – اما کمتر بازی وجود دارد که پیکربندی دقیق برخورد فقط به اینکه آیا بستگی ندارد شخصیت بازیکن و شریک آنها بازی هستند، اما بر اساس یک واکنش زنجیره ای از روانشناسی شخصیت و انتخاب. برای مثال، اگر آلیستر و للیانا با نتایج جستجوهای شخصی خود “سخت” شده باشند، به آن ملحق خواهند شد. ایزابلا بدون توجه به وضعیت عاشقانه او با بازیکن، همیشه از زوران می خواهد که شرکت کند. او با خوشحالی متعهد خواهد شد… مگر اینکه آلیستر آنجا باشد، مانند یک دوجنسه تلخ که پیشرفت های یک زن و شوهر را در یک بار رد می کند. این لحظه از نظر مفهومی بهتر از عملی است، خواندن در مورد آن خنده دارتر و عجیب تر از تجربه کردن است. اما همچنین تفکر عمیق تری در مورد اخلاق جنسی هر شخصیت و چگونگی ارتباط آن با هر شخصیت دیگر منعکس می کند.
اما یک مشکل دیگر وجود دارد: Dragon Age: Origins از نظر بصری زشت است. به اندازه یک بازی Gears of War قهوهای رنگ است، اما بدون تیرگی وحشیانه و کمیکبوکی که فرنچایز دارد. این به نوعی ظلم است اما در نهایت فقط احساس کثیفی می کند. صحنههای سکس حتی فراتر از مصائب معمولی درهی عجیب و غریب است. شخصیت هایی که با لباس زیر ژست می گیرند، آنقدر که شبیه به بخش صمیمی کاتالوگ Sears است، احساس رمانتیک یا شهوانی ندارند – البته با تم روستایی و قرون وسطایی. مودها می توانند به این امر کمک کنند، اگرچه می توانند شخصیت ها را فراتر از هر شناختی که به رسمیت می شناسند یا DA:O را زیبایی شناختی دورتر از نیات اصلی سازندگان آن ارائه دهند.
با این حال، با وجود این کاستیها، DA:O به گونهای درگیر رابطه جنسی میشود که برای بازیهایی با اندازه و بودجه آن نادر است. خارج از چند لحظه، بالدور گیت 3 به رابطه جنسی و عاشقانه به عنوان بردار کمان شخصیت (خوب!) و به عنوان برآورده کردن آرزوی ساده (بد! جاش سایر ارزیابی من را به اشتراک می گذارد) علاقه مند است. علیرغم برخی لحظات برجسته در Cyberpunk 2077 (مجموعه ماموریتهای جانبی جودی آلوراز شاید بهترین عاشقانه در نوع خود در بازیهای ویدیویی باشد)، این بازی نیز تا حد زیادی نوجوانانه است. خیابان های شهر شب مملو از تبلیغات آزاردهنده و بی مزه است، نه تحریک آمیز و نه احمقانه.
مطمئناً نقاط روشنی وجود دارد. بازیهایی مانند Disco Elysium و Pentiment حالت سنتی عاشقانه بازیهای ویدیویی را ندارند، اما به آداب و رسوم جنسی دنیای مربوطه خود متصل هستند. با این وجود، حتی در بدحجابی و زشتیاش، Dragon Age: Origins گامهایی به سوی منظرهای بالغتر برداشت. من نمی توانم احساس کنم که بازی های AAA از آن زمان پسرفت کرده اند.