اسباب‌بازی‌های اسرارآمیز باستانی، آیا کودکان هزار سال پیش وسایل بازی داشتند؟

حجاری قرن نهم پیش از میلاد

فیگورهای زنانه

اغلب اشیای بازی از مواد طبیعی مثل چوب یا کاه ساخته می‌شدند بنابراین بعید است تا امروز سالم باقی مانده باشند. برای مثال عروسک‌هایی را درنظر بگیرید که از نی ساخته می‌شدند یا بازی‌هایی که وسایلشان استخوان‌ها بودند؛ اما حتی در مواجه با پایدارترین شواهد باستانی، چالش‌هایی وجود دارند.

عروسک‌های سفالی در یونان به‌قدری محبوب بودند که به‌صورت انبوه با قالب تولید می‌شدند. در رم، عروسک‌ها در مراکز ویژه‌ی اشیای استخوان و عاجی ساخته می‌شدند.

اشیایی که صدا و ظاهرشان به جغجغه شباهت دارد. این شیء به‌دست‌آمده از یونان دارای قدمتی ۲۵۰۰ ساله است.

اما درک چگونگی بازی کودکان اهمیت زیادی دارد و سال‌ها موضوع بسیاری از بحث‌ها بوده است. کودکی برای نسل‌های گذشته دقیقاً چه معنای داشت؟ آیا اصلاً معنایی داشت؟ فیلیپ آریس، مورخ آماتور فرانسوی در دهه‌ی ۱۹۶۰ این نظریه را ارائه کرد: در اغلب دوره‌های تاریخی، مرگ و میر کودکان به قدری زیاد بود که والدین تمایلی به سرمایه‌گذاری بر احساسات یا متعلقات فرزندانشان نداشتند درنتیجه با فرزندان خود مانند بزرگسالان کوچک رفتار می‌کردند. همین مسئله به بازی هم تعمیم داده می‌شود. آریس می‌نویسد پس از سن نوزادی، کودکان دیگر اسباب‌بازی یا بازی‌های مخصوص به خود را نداشتند؛ بلکه با اشیای متعلق به بزرگسالان بازی می‌کردند.

حجاری متعلق به قرن نهم پیش از میلاد در ترکیه دو مرد را در حال بازی با فرفره نشان می‌دهد

از سوی دیگر، حتی اگر شیئی در یک زمینه‌ی مرتبط با کودکان مثل آرامگاه کودکان کشف شود به این معنی نیست که کودک همیشه با آن بازی می‌کرد بلکه شیء می‌تواند جنبه‌ی آیینی یا مذهبی داشته باشد. از طرفی فرهنگ‌های گذشته تفاوت زیادی با فرهنگ کنونی داشتند. برای مثال عروسک‌ها را در نظر بگیرید. فیگورهای کوچک زنانه در اطراف جهان کشف شدند. برخی نویسندگان باستانی دختران را در حال بازی با اسباب‌بازی‌هایی توصیف کرده‌اند که مشابه عروسک‌های مدرن هستند. پلوتارک می‌نویسد دخترش که در سن دو سالگی در گذشت از پرستار خود می‌خواهد به اسباب‌بازی‌ها و اشیایش غذا بدهد و آن‌ها را به میز خود دعوت می‌کند.

به قطعات شکسته‌ی جغجغه‌های نگاه کنید که هیچ‌کس به آن‌ها توجه نمی‌کند. آن‌ها در خانه‌ها، خیابان‌ها و تمام موقعیت‌های بازی کودکان پیدا می‌شوند. درنتیجه ممکن است زمینه‌ی وسیع‌تری وجود داشته باشد که از آن چشم‌پوشی شده است زیرا کودکان نادیده گرفته شدند؛ و شاید کودکان بزرگسال‌تری وجود داشتند که از این جغجغه‌ها برای برای آرام کردن کودکان خردسال استفاده می‌کردند.

حتی جغجغه‌ها هم موضوع بحث و جدل هستند. با اینکه این اسباب‌بازی‌ها در سراسر جهان کشف شدند برخی از آن‌ها بیش از اندازه‌ بزرگ بودند یا از موادی شکننده ساخته شده بودند و برای بازی کودکان مناسب نبودند. برای مثال یک نمونه از این اشیا، اسباب‌بازی ۴۰۰۰ ساله‌ای در سیبری بود که شکل آن به سر یک خرس شباهت داشت؛ در ترکیه هم شیء با تزئینات سیاه و سفید کشف شد که دقیقاً مشابه طرح‌های رنگی با کنتراست بالای کنونی بود که برای نوزادان به کار می‌روند. در یونان باستان هم جغجغه‌های برنزی در مقبره‌ی کودکان ثروتمند کشف شدند. به عقیده‌ی کریستین گارووی، استادیار متمرکز بر بازی کودکان باستانی در لوس آنجلس کالیفرنیا:

اگر بازی آموزشی باشد یعنی به‌عنوان وسیله‌ای برای رشد و توسعه‌ی مهارت فردی یا آماده‌سازی کودک برای ورود به دنیای بزرگسالی به کار برود، می‌توان به این نتیجه رسید که وسایل حاصل بازی بودند. لیلهمر، درباره‌ی تبرها، ظرف‌ها و نیزه‌های مینیاتوری که در سایت‌های عصر آهن و برنز دانمارک پیدا شدند، نتیجه می‌گیرد که اشیا هم برای بازی و هم برای آموزش به کار می‌رفتند. برای مثال سرنیزه‌های کوچکی که در مقبره‌ی کودک متعلق به عصر میان‌سنگی در استکهلم سوئد کشف شدند، احتمالاً هدف آموزشی داشتند. همچنین اکتشافات جدیدتر مثل ابزار کمان نیزه‌ی ۱۷۰۰ ساله که در اورگان کنونی کشف شد، نتایج مشابهی را منعکس می‌کنند.

مشکل اینجا است که از دیدگاه تاریخی کودکان توسط جامعه‌ی علمی نادیده گرفته می‌شوند. گرت لیلهامر باستان‌شناس پروژه‌ی «کودکی متولد شد: دنیای کودکی در چشم‌انداز باستانی» (سال ۱۹۸۹) می‌نویسد:

اما به عقیده‌ی داسن باید در کاربرد این روش مراقب بود. او در یکی از پژوهش‌های خود به شیئی متعلق به یونان باستان اشاره می‌کند که مانند یویوهای کنونی است. تصویر این شیء روی گلدان‌های ظاهر شده است اشیای مشابهی هم در حفاری‌های باستانی پیدا شدند؛ اما اشیای کشف‌شده از سفال شکننده ساخته شده بودند و اغلب با موتیف‌های اغواگرانه‌ای تزئین شدند. این اشیا احتمالاً اینکس (iynx) هستند؛ به معنی دیسکی که چرخانده می‌شد تا اقبال عشق را بالا ببرد.

سومر، تصویر پسری در حال بازی با جغجغه را توصیف می‌کند. جغجغه‌های مشابه را می‌توان در سوابق باستانی پیدا کرد. جغجغه‌های یونان باستان محبوبیت زیادی داشتند به‌طوری‌که یک مرکز تولیدی در جزیره‌ی قبرس برای آن‌ها وجود داشت. یکی از باستان‌شناسان اجتماعی فرهنگی، شباهت‌های زیادی را بین اسباب‌بازی کودکان در آفریقای معاصر و روم و یونان باستان پیدا کرد. اگر فرض کنیم که کودکان کنونی به کودکان ۳۰۰۰ سال پیش شباهت دارند، این شباهت‌های می‌توانند برخی رازهای باستان‌شناسی مثل جانوران مینیاتوری سفالی در گور کودکان روم و یونان باستان را روشن کنند که اغلب با معنایی نمادین تفسیر می‌شوند. در آفریقای شمالی، کودکان با خاک رس حیوانات مینیاتوری می‌سازند و با آن‌ها بازی می‌کنند.

یک روش دیگر برای پی بردن به سازنده‌ی اشیا، آزمایش است. گارووی، سی سال پس از تلاش وان بیک برای ساخت یک وزوز، روش متفاوتی را در پیش گرفت و از ۲۲ کودک خواست گلدانی را بشکنند و با تکه‌های آن اسباب‌بازی بسازند. یکی از کودکان با تکه‌ی سفال فرفره ساخت. درنتیجه، شاید کودکان این اسباب‌بازی‌ها را خود می‌ساختند. بدین‌ترتیب هم بازی می‌کردند هم مهارتی را یاد می‌گرفتند. هنوز پرسش‌های زیادی درباره‌ی بازی‌ کودکان باستانی وجود دارند. معماهایی که ممکن است هرگز حل نشوند. بااین‌حال گارووی معتقد است این ابهام تنها به کودکان مربوط نیست زیرا هنوز نمی‌دانیم بزرگسالان در دنیای باستان دقیقاً چگونه از اشیا استفاده می‌کردند.



منبع

همچنین ممکن است عروسکی یکسان اهداف دوگانه‌ای داشته باشد. سامر بر این باور است:

اغلب عروسک‌های یونانی که تاکنون کشف شدند از سفال ساخته شدند و به‌قدری شکننده هستند که دربرابر تکان‌های بازی کودکان مقاوم نیستند. بسیاری از قالب‌های تولیدی هم در مکان‌های مذهبی کشف شدند که نشان‌دهنده‌ی کارکرد مقدس آن‌ها است.

اما پژوهش‌های محدود به این معنی نیست که کودکان بخش ارزشمندی از جامعه نبودند یا فعالیت‌ها یا اشیای خاصی برای کودکان ساخته نمی‌شدند. بلکه شواهد ریشه‌شناسی برای این ادعا وجود دارند: کلمه‌ی یونانی باستان برای کودک به معنی «شخصی است که بازی می‌کند» و برخی از فیلسوف‌ها کودکی را به‌عنوان مرحله‌ای از زندگی تعریف می‌کنند که متمرکز بر بازی است. به گفته‌ی ماریا سومر، یکی از مؤلفان کتاب مراقبت، اجتماعی‌سازی و بازی در آتیکای باستان:

نزدیک به دو دهه از زمان حفاری منطقه‌ی تل جمه توسط باستان‌شناسی به نام گاس وان بیک می‌گذرد. این منطقه در حدود ۳۸۰۰ تا ۲۲۰۰ سال قبل، اقامتگاه آشوریان بود. وان بیک اشیای زیادی را در این منطقه کشف کرد به‌طوری‌که نزدیک به ۴۰ سال طول کشید تا موزه‌ی اسمیتسونین تمام آن‌ها را دسته‌بندی کند. این اشیا عبارت‌اند از: سکه‌ها، تکه جواهرات، طلسم‌ها و مقدار زیادی کوزه‌‌ی سفالی.

با اینکه تعدادی از پژوهشگرهای اولیه این اشیا را اسباب‌بازی می‌دانستند، پژوهشگرهای دیگر در این مورد شک داشتند؛ زیرا صرفاً تکیه بر خاطرات کودکی و نسبت دادن تجربه‌ی کنونی به تمدنی در گذشته‌های دور حتی در بهترین حالت هم روشی غیرآکادمیک به نظر می‌رسد. راز اسباب‌بازی‌های باستانی مثل «وزوز» تنها یکی از چندین معماهای باستانی مربوط به بازی کودکان است و بسیاری از نواقص پژوهشی را آشکار می‌کند. می‌دانیم در گذشته هم کودکان بازی می‌کردند. همچنین می‌دانیم اغلب اوقات با اشیا بازی می‌کردند؛ اما پرسش‌های دیگری باقی می‌مانند مثلا با چه اشیایی و چگونه بازی می‌کردند؟ پاسخ به این پرسش‌ها بسیار دشوار است.

برای اسباب‌بازی‌ها، زمینه گمراه‌کننده می‌شود. کودکان همه جا بازی می‌کنند نه در مناطق از پیش‌تعریف شده. گرچه ممکن است هم‌ارز باستانی اتاق‌های بازی کودک هم وجود داشته باشند. تنها به این دلیل که یک شیء در زمینه‌ای مرتبط با بزرگسالان کشف شده، نمی‌توان گفت وسیله‌ی بازی نبوده است. برخی اسباب‌بازی‌ها ممکن است متعلق به بزرگسالان باشند که کودکان هم برای بازی از آن‌ها استفاده می‌کردند. برای مثال بازی با قوری و ماهیتابه را در نظر بگیرید. اگر باستان‌شناسی این اشیا را ۲۰۰۰ سال آینده پیدا کند آن‌ها را در گروه ابزار آشپزخانه دسته‌بندی می‌کند نه وسیله‌ای که یک کودک دو ساله برای بازی استفاده کرده است.

به یاد می‌آورم در سال‌های کودکی با اشیای مشابهی بازی می‌کردم. رشته‌های نخی که از سوراخ رد شدند و سپس رشته را می‌کشیدیم و دیسک‌ها می‌چرخیدند. او این اشیا را با نام دوران کودکیش یعنی «وزوز» می‌شناسد.

اما تعیین روش دقیق بازی کودکان در حدود ۲۰۰۰، ۵۰۰۰ یا ۲۵ هزار سال پیش و اینکه دقیقاً با چه اشیایی بازی می‌کردند مستلزم پژوهش‌های حدسی، محاسباتی و جسورانه است.

پرسش‌های پایدار

دنیای کودک در بسیاری از پژوهش‌های باستان‌شناسی نادیده گرفته شده است. تعداد کمی از باستان‌شناس‌ها به بررسی این سوژه پرداختند یا آن را موضوع اصلی پژوهش‌های خود قرار دادند.

اغلب پژوهشگرهای کنونی بر این مسئله توافق دارند که این نوع عروسک‌ها برای اهداف آیینی خاصی کاربرد داشتند؛ برای مثال وقف تحصن‌گاه‌های خدایان محافظ دختران و زنان، مثل آرتمیس، دیمیتر و خدای اصلی می‌شدند که برای مراسم پیش از ازدواج یا در حین مراسم ازدواج به کار می‌رفتند. در یونان باستان، kore به معنی عروسک و دختر مجرد است.

در گذشته، براساس خام‌دستی یک شیء متوجه می‌شدیم آن شیء را یک کودک ساخته است، اما امروزه روش‌های علمی‌تری برای پی بردن به این مسئله وجود دارند. برای مثال پژوهشگرها اغلب اوقات اشیای مینیاتوری را نوعی پیشکش می‌دانند؛ اما پژوهشگرها در منطقه‌ی تل ناگیلا که قدمتی ۳۵۰۰ ساله دارد، از تحلیل‌های اثر انگشتی استفاده کردند تا بفهمند سازنده‌ی اشیا کودکان بوده‌اند.

مقاله‌های مرتبط:

گلدان متعلق به یونان باستان شیئی مشابه یویوی کنونی را نشان می‌دهد اما شاید هدف دیگری داشته باشد

کوزه یونان باستان

همچنین برای ادعای فوق شواهد شمایل‌محوری مثل تصویرسازی روی گلدان‌ها و سنگ قبرها وجود دارند. برای مثال یک لوح سنگی متعلق به یونان باستان کودکی نشسته را نشان می‌دهد که با یک توپ بازی می‌کند. درنتیجه جایی برای بحث باقی نمی‌ماند زیرا این توپ صرفاً برای بازی کاربرد داشت.

فیگورهای متنوع زنانه در سراسر دنیا کشف شدند. قدمت این فیگورها به ۱۵۰۰ سال پیش بازمی‌گردد. آیا این اشیا برای بازی کودکان طراحی شده بودند؟

اسب چرخدار

اما باستان‌شناس‌ها و مورخان چگونه به این فرضیه رسیدند که کودکان با چه بازی می‌کردند؟ در برخی نمونه‌ها سوابق مکتوب وجود دارند. برای مثال زنی به نام دیوجنیس در حدود ۱۷۰۰ سال پیش در اکسیرینخوس مصر به برادرش می‌نویسد: «سلام فراوان به تئون کوچک. زنانی که ملاقات کردم برای او هشت اسباب‌بازی آوردند و من اینها را برای تو فرستادم.» همچنین نوشته‌هایی درباره‌ی اگسیلائوس دوم، پادشاه اسپارت در حدود ۲۴۰۰ سال قبل وجود دارد که عاشق بازی با اسب‌هایی چوبی همراه با پسرش بود و اکتاویان اگوستوس اولین امپراطور روم هم با فرزندانش تیله‌بازی می‌کرد.

ما تمایل داریم مراسم مذهبی و عادی را از یکدیگر تفکیک کنیم؛ اما در گذشته این چنین نبوده است. همه‌چیز به یکدیگر ربط داشت. هیچ تفکیکی بین دو دنیا وجود نداشت.

جغجغه باستانی

آیا این اسب کوچک چرخدار که در قبرستانی ۲۱۰۰ ساله پیدا شده است اسباب‌بازی بوده یا پیشکشی برای خدایان یا شاید هم هر دو؟

افلاطون و ارسطو هر دو درباره‌ی اهمیت بازی و فایده‌ی آن برای رشد و پرورش کودک سخن گفته‌اند. آن‌ها در واقع به والدین توصیه‌ می‌کنند به فرزندان خود اجازه‌ی بازی بدهند؛ و جالب‌تر از آن مدرسه رفتن در یونان باستان از سن هفت سالگی آغاز می‌شد و تا قبل از آن کودکان را به بازی توصیه می‌کنند.

بااین‌حال به گفته‌ی داسن که در حال برنامه‌ریزی نمایشگاه عروسک‌ها در موزه‌ی ایوردن سوئیس در سال ۲۰۲۴ است، تمام این شواهد به این معنی نیست که این عروسک‌ها همان اسباب‌بازی‌های دختر پلوتارک باشند.

اما برای وان بیک، یکی از اکتشاف‌های این مجموعه با بقیه متفاوت بود: ۱۷ دیسک کوچک گرد که برخی از آن‌ها از گچ و برخی دیگر از سنگ ساخته شده بودند، اما اغلب نمونه‌های بازیافتی تکه‌های سفال بودند و دو سوراخ در مرکز داشتند. وان بیک اولین باستان‌شناسی نبود که اشیای این‌چنینی را کشف می‌کرد و آخرین نفر هم نبود. این اشیا در نقاط مختلف ژاپن، مصر، هند و آمریکا کشف شدند. برای مثال سه شیء با این مشخصات در شهر نیویورک و مقر ارتش بریتانیا در حین جنگ استقلال آمریکا کشف شدند. اشیای دیگری هم با قدمت ۴۰۰۰ سال در نقاط دیگر کشف شدند. به باور برخی باستان‌شناس‌ها این اشیا دکمه و به عقیده‌ی برخی دیگر وزنه‌های نساجی، کوزه‌های سوراخ‌‌دار یا اشیای ساده‌ی متفرقه بودند؛ اما این اشیا تداعی‌کننده‌ی چیز دیگری برای وان بیک بودند. او می‌گوید:

برای مثال، زمینه یکی از مهم‌ترین سرنخ‌های باستان‌شناس‌ها برای تعین ماهیت و کاربرد اشیا است. اگر فنجانی در بخشی از خانه در کنار بشقاب‌ها و قاشق‌ها پیدا شود این نتیجه گرفته می‌شود که فنجان برای سرو یا مصرف نوشیدنی به کار می‌رفت؛ اما اگر همان فنجان در یک مقبره در کنار جواهرات و طلسم‌ها پیدا می‌شد فرض بر این است که جنبه‌ی تزئینی یا مذهبی دارد.

کوزه‌های کوچک یونان باستان مربوط به ۴۳۰ پیش از میلاد، کودکان را در حال بازی کردن نشان می‌دهند

با اینکه جامعه‌ی علمی بخش زیادی از نظریه‌ی آریس را رد کرد، بسیاری از باورهای او باقی ماندند؛ اما باستان‌شناسان به‌ویژه گروهی که به بررسی کودکی می‌پرداختند مخالف این باورها هستند؛ و یکی از بزرگ‌ترین اصول این بحث مرتبط با یافته‌های حول محور بازی کودکان است. ورونیک داسن، استاد باستان‌شناسی کلاسیک و تاریخ هنر دانشگاه فرایبورگ سوئیس و سرپرست پروژه‌ی Locus Ludi در رابطه با بازی‌های یونانی رومی و یکی از مؤلفان کتاب بازی باستانی که در سپتامبر ۲۰۲۲ منتشر شد، بر این باور است:

گلدان یویو

نوع خاصی از عروسک در سایت‌های یونان و روم باستان کشف شد که در آیین‌های مذهبی کاربرد داشت یا همراه با دختران در گورها دفن می‌شد. این عروسک دارای دست و پای بندبند، سبک موی متناسب آن زمان و ویژگی‌های بزرگسالان مثل سینه بود. اغلب نمونه‌های باقی‌مانده از سفالینه‌های یونانی، یا از استخوان و عاج در روم ساخته شدند. یک نمونه‌ی شاخص هم با کهربا ساخته شده است. تاکنون هیچ عروسک نوزاد باستانی کشف نشده است.

اغلب اوقات تصور می‌شد هیچ احساساتی در قبال کودکان وجود ندارد. به‌طوری‌که کودکی تنها مقطعی در زندگی بود که به‌سرعت می‌گذشت و سپس کودک با تبدیل شدن به بزرگسال، ماهیت وجودی کامل به خود می‌گرفت؛ اما این باور حقیقت ندارد. کودکان ویژگی خاصی داشتند و این ارزش خاص براساس علاقه‌ی آن‌ها به بازی آشکار می‌شد و بزرگسالان هم این را می‌دانستند.

حتی در دوران معاصر، برخی فرهنگ‌ها همپوشانی مشابهی دارند: برای مثال کودکان آند اغلب اوقات با اسب‌های مینیاتوری بازی می‌کنند که بعدها در مقبره‌ها به خدایان تقدیم می‌شوند.

چسباندن پازل‌های بازی

تحریریه مجله بازی یک گیمر